گنجور

 
فیض کاشانی

بخت از قدوم دوست نشانم نمی‏‌دهد

دولت خبر ز راز نهانم نمی‌‏دهد

جان می‏‌دهم برای لقایش به صدق دل

اینم نمی‏‌ستاند و آنم نمی‌‏دهد

مردم ز اشتیاق در این پرده راه نیست

یا هست پرده‏‌دار نشانم نمی‌‏دهد

دانم به صبر دست دهد کام دل ولی

بدعهدی زمانه امانم نمی‌‏دهد

چندان که بر کنار چو پرگار می‌‏روم

دوران چو نقطه ره به میانم نمی‏‌دهد

گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست

از آه و ناله فیض امانم نمی‏‌دهد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode