گنجور

 
فیض کاشانی

روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست

در پرده‏ای هنوز و صدت عندلیب هست‏

مردیم از فراق تو ای عیسی زمان

آیا ز خوان وصل تو ما را نصیب هست؟

هر جا روم خیال تو در دیده من است

هر جا که هست پرتو روی حبیب هست

هرچند دورم از تو که دور از تو کس مباد

لیکن امید وصل توأم عنقریب هست‏

دوری ز خدمت تو ز نقصان شوق ماست

دردا که درد نیست وگرنه طبیب هست

اظهار شوق این همه از فیض هرزه نیست

هم قصه غریب و حدیث عجیب هست