گنجور

 
حافظ

عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه‌سرشت

که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت

همه کس طالبِ یارند چه هشیار و چه مست

همه جا خانهٔ عشق است چه مسجد چه کِنِشت

سرِ تسلیمِ من و خشتِ درِ میکده‌ها

مدعی گر نکند فهمِ سخن، گو سر و خشت

ناامیدم مکن از سابقهٔ لطفِ ازل

تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت

نه من از پردهٔ تقوا به درافتادم و بس

پدرم نیز بهشتِ ابد از دست بهشت

حافظا روزِ اجل گر به کف آری جامی

یک سر از کویِ خرابات بَرَندَت به بهشت

 
 
 
غزل شمارهٔ ۸۰ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۸۰ به خوانش عاطفه آقایی نژاد
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۸۰ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
شرح صوتی غزل شمارهٔ ۸۰ به خوانش محمدرضا ضیاء
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش
عطار

همه کس طالب یارند ولیک

مفلسی مست پدیدار کجاست

حافظ

همین شعر » بیت ۳

همه کس طالبِ یارند چه هشیار و چه مست

همه جا خانهٔ عشق است چه مسجد چه کِنِشت

منتسب به هر دو سخنور
سید نجم‌الدین ابوبکر صوفی
سید نجم‌الدین ابوبکر صوفی

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه‌سرشت

کی گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

حافظ

همین شعر » بیت ۱

عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه‌سرشت

که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

بنابر اشارهٔ دکتر رضا ضیاء در شرح صوتی این غزل، به تحقیق آقایان رضا موسوی طبری و بهروز ایمانی منتشر شده در مقالهٔ «تردید در صحت انتساب غزلی به حافظ» نامهٔ بهارستان، سال ۱۶، ۱۳۹۷، صفحات ۱۱۳ الی ۱۲۰ متن این غزل نقل شده از شاعری به نام سید نجم‌الدین ابوبکر مشهور به صوفی در بیاض شمارهٔ ۱۹۳۲ کتابخانهٔ اسعد افندی ترکیه به قلم هندوشاه بن سنجر بن عبدالله صاحبی در فاصلهٔ بین سالهای ۷۱۵ الی ۷۲۱ قمری درج شده است.

از این جهت این محققان با توجه به قدمت این نسخهٔ خطی و علی‌رغم آن که این غزل در عموم نسخ معتبر دیوان حافظ به نام او آمده است در صحت انتساب این غزل به حافظ تردید کرده‌اند. اصل مقاله را اینجا بخوانید.

حافظ

همین شعر » بیت ۵

ناامیدم مکن از سابقهٔ لطفِ ازل

تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت

نظام قاری

این عروسان سخن سهل مبین در پرده

تو پس پرده چه دانی که که خوبست و که زشت

حافظ

همین شعر » بیت ۲

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت

سلیم تهرانی

داده دهقان عوض آب به او شربت قند

«هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت»

مشاهدهٔ ۱ نقل قول دیگر در همین شعر
حافظ

همین شعر » بیت ۱

عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه‌سرشت

که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

فیض کاشانی

بهر بغض و حسد خارجیان غصه مخور

که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت‏

مشاهدهٔ ۱ نقل قول دیگر در همین شعر
خواجوی کرمانی

منزل ار یار قرین است چه دوزخ چه بهشت

سجده‌گه گر به نیاز است چه مسجد چه کنشت

جای آسایش مشتاق چه هامون و چه کوه

رهزن خاطر عشّاق چه زیبا و چه زشت

عشقبازی نه به بازی‌ست که دانندهٔ غیب

[...]

حافظ

آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه

که در این مزرعه جز دانهٔ خیرات نکشت

ناف هفته بد و از ماه صفر کاف و الف

که به گلشن شد و این گلخن پر دود بهشت

آنکه میلش سوی حق‌بینی و حق‌گویی بود

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
نسیمی

ای که بردی تو به خوبی گرو از حور بهشت

مصحف روی تو را خامه تقدیر نوشت

آیتی از ورق حسن تو هر کس که بخواند

سر توحید عیان گشتش و تقلید بهشت

در ازل حق به چهل صبح به مهرت ای جان

[...]

صوفی محمد هروی

عیب رندان مکن این زاهد پاکیزه سرشت

که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
نظام قاری

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه‌سرشت

که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت

عیب قطنی مکن ای اطلس پاکیزه سرشت

تار او چونکه بپود تونخواهند نبشت

تو اگر توت نسب داری و او گر پنبه

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه