گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اثیر اخسیکتی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیهٔ آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلاً برای پیدا کردن شعری که مصرع «ز میان ببرد ناگه، دل من بتی شکر لب» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیهٔ آنها «ب» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
س
ش
ق
ل
م
ن
و
ه
ی

شمارهٔ ۱: چه خرمی است که امروز نیست زنگان را

شمارهٔ ۲: زهی فرمانده مطلق جهان را

شمارهٔ ۳: ز میان ببرد ناگه، دل من بتی شکر لب

شمارهٔ ۴: مدامم ده، که ایامم مدام است

شمارهٔ ۵: صبحدمان، ازمی گل بوی مست

شمارهٔ ۶: گرچه سوگندان خوری، کاکنون نکوتر دارمت

شمارهٔ ۷: مشرق مه دور گریبان اوست

شمارهٔ ۸: شکر، زلعل تو در لولوی خوشاب شکست

شمارهٔ ۹: بی روی تو، روی خرمی نیست

شمارهٔ ۱۰: در عشق تو یک کار مرا ساز و نسق نیست

شمارهٔ ۱۱: چون مرا دولت وصل تو، شبی روزی نیست

شمارهٔ ۱۲: مه رخم، سرو قامت افتاده ست

شمارهٔ ۱۳: یا رب آن ماه تمام، آن من است

شمارهٔ ۱۴: این زبان کاندرین دهان من است

شمارهٔ ۱۵: ای اختری، که شاه کواکب غلام توست

شمارهٔ ۱۶: بازار تو را کرانه ئی نیست

شمارهٔ ۱۷: کس به عشق تو دستیارم نیست

شمارهٔ ۱۸: طبیب درد بیدرمان کدام است

شمارهٔ ۱۹: خیزید و می آرید که هنگام بهار است

شمارهٔ ۲۰: یا رب آن روح ممثل چه خوش است

شمارهٔ ۲۱: با دل بد عهد تو گاو گل سر دامن است

شمارهٔ ۲۲: آن چشم مست بین که خرد در خمار اوست

شمارهٔ ۲۳: ازفلک آن ماه کون آمده است

شمارهٔ ۲۴: کار ستمت بجان رسیده است

شمارهٔ ۲۵: یا رب آن روی است با آن زیب و کشّی یا مه است

شمارهٔ ۲۶: یک امروزت سر من چاکرت هست

شمارهٔ ۲۷: محرم عشق را حکایت نیست

شمارهٔ ۲۸: هنگامه ی خورشید ز رخسار تو بشکست

شمارهٔ ۲۹: هیچ، دردی بتو ای مایه درمان مرساد

شمارهٔ ۳۰: یاد میدار که از مات نمی آید یاد

شمارهٔ ۳۱: چو لب افق بخندید و دم صبا بر آمد

شمارهٔ ۳۲: من خاکِ چنان بادم کو زلفِ تو جنباند

شمارهٔ ۳۳: تدبیر دل مرا نمیخواهد

شمارهٔ ۳۴: هرکه دل بر سرو بالائی نهد

شمارهٔ ۳۵: هرکه در دامن تو آویزد

شمارهٔ ۳۶: بی غم عشق تو دل بکار نیاید

شمارهٔ ۳۷: دوستی یکدل و دمساز نماند

شمارهٔ ۳۸: خوی تو باجور روزگار بسازد

شمارهٔ ۳۹: خیمه در کوی یار خواهم زد

شمارهٔ ۴۰: همچو بالای تو سروی بچمن می نرسد

شمارهٔ ۴۱: دل به عشق تو جانسپاری کرد

شمارهٔ ۴۲: وقت بیاید که دور غم به سر آید

شمارهٔ ۴۳: روزی که جفاهای تو بر یاد من آید

شمارهٔ ۴۴: رخ او دیده را بصر بخشد

شمارهٔ ۴۵: نه صفای تو در بصر گنجد

شمارهٔ ۴۶: آنرا که چنان سلسله ها بافته باشد

شمارهٔ ۴۷: روی تو، ممالک جهان ارزد

شمارهٔ ۴۸: گه بود ماه که با روی تو از کوه بر آید

شمارهٔ ۴۹: گر نقاب از دورخ براندازد

شمارهٔ ۵۰: نام تو، بهر زبان در افتاد

شمارهٔ ۵۱: حسن رویش دیده پرخون میکند

شمارهٔ ۵۲: از تو هر آنچه برمن درویش میرود

شمارهٔ ۵۳: جهان پیرباز از دست نیسان خرقه می پوشد

شمارهٔ ۵۴: با سرو قدت چمن بسوزد

شمارهٔ ۵۵: دهان تنگ آن دلبر نشان طبع من دارد

شمارهٔ ۵۶: شام از طرب رخت سحر گردد

شمارهٔ ۵۷: لعل تو به نکته دُر چکاند

شمارهٔ ۵۸: یار دست جور در جان میکند

شمارهٔ ۵۹: جان نقش رخ تو بر بصر دارد

شمارهٔ ۶۰: وصلش مرا قرین سعادت نمیکند

شمارهٔ ۶۱: از عشق تو بوی خون همی آید

شمارهٔ ۶۲: دل ز دست غمت بجان نجهد

شمارهٔ ۶۳: باز مرا عشق کهن تازه شد

شمارهٔ ۶۴: هر محتشمی پایه عشق تو ندارد

شمارهٔ ۶۵: تن بی غم تو جان نمیخواهد

شمارهٔ ۶۶: از لب یار شکر می باید

شمارهٔ ۶۷: که را هجرت به پرسش کمتر آید

شمارهٔ ۶۸: دست ار، همه بتان بجمال و وفا برند

شمارهٔ ۶۹: وصل شک نیست که در می باید

شمارهٔ ۷۰: بهار امسال خوشتر می نماید

شمارهٔ ۷۱: هر آنکس را که دلداری چو آن سرو سهی باشد

شمارهٔ ۷۲: یکدمت خود غم دلم دارد

شمارهٔ ۷۳: تهمت اشکم چو پیدا میشود

شمارهٔ ۷۴: مرغی یگانه بودم یاری بدستم آمد

شمارهٔ ۷۵: یارستم پیشه باز، دست جفا می برد

شمارهٔ ۷۶: آتش عشق تو چون زبانه برآرد

شمارهٔ ۷۷: دل بر امید وصل تو جان را همی زند

شمارهٔ ۷۸: دردی است در دیار که درمان نمیبرد

شمارهٔ ۷۹: جهان، جان فشاند چو روی تو بیند

شمارهٔ ۸۰: باز دل در عشق رائی میزند

شمارهٔ ۸۱: با آنکه بهشیاری همتات نمی افتد

شمارهٔ ۸۲: تو را اگر تو، توئی عالمی شکار بود

شمارهٔ ۸۳: پایه حسن تو آفتاب ندارد

شمارهٔ ۸۴: با که گویم راز چون همدم نماند

شمارهٔ ۸۵: پسته خندان تو شکر فشاند

شمارهٔ ۸۶: مشتری غاشیه مهر تو بر دوش کشد

شمارهٔ ۸۷: امید وصل غم روز هجر چون شب شمع

شمارهٔ ۸۸: جور تو گر عنان بجنباند

شمارهٔ ۸۹: مرا براین نسزاید که از تو باشم دور

شمارهٔ ۹۰: تا تولای تو کردم شدم از خود بیزار

شمارهٔ ۹۱: آن زلف مشوش بین در عنبر و بان منگر

شمارهٔ ۹۲: دلا فتراک آن جان و جهان گیر

شمارهٔ ۹۳: یک نظر در صورت آن روح روحانی نگر

شمارهٔ ۹۴: دلبری دارم که یارب زینهار

شمارهٔ ۹۵: ای ز تو بر هر دماغی صد هوس

شمارهٔ ۹۶: مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش

شمارهٔ ۹۷: گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش

شمارهٔ ۹۸: تو چه گوئی ار بپرسم زلب شکرفشانش

شمارهٔ ۹۹: در خون دل نشاندم روی ازفراق رویش

شمارهٔ ۱۰۰: مهمان تو آمد دل در باغ رضا خوان کش

شمارهٔ ۱۰۱: در فراقت طاقت من گشت طاق

شمارهٔ ۱۰۲: چند خورم خون خود ازدست دل

شمارهٔ ۱۰۳: چو من عادت چنین دارم که غم را شادی انگارم

شمارهٔ ۱۰۴: می بین که تا چه غایت از تو به درد و تابم

شمارهٔ ۱۰۵: باز در دست چرخ بد سازم

شمارهٔ ۱۰۶: از همه عالم خریدار توام

شمارهٔ ۱۰۷: پیمان شکنا بر سر پیمانت نمی بینم

شمارهٔ ۱۰۸: درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام

شمارهٔ ۱۰۹: دوش با دوست محاکات بجان میگردم

شمارهٔ ۱۱۰: دلبری دارم که جان می‌خواهد از من، چون کنم

شمارهٔ ۱۱۱: همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دارم

شمارهٔ ۱۱۲: مه را وجود گفتن با روی او نیارم

شمارهٔ ۱۱۳: از دل گره غم تو بگشادم

شمارهٔ ۱۱۴: دوش در عیش و عشرتی بودم

شمارهٔ ۱۱۵: بی تو با یک دل، غم دل مانده ام

شمارهٔ ۱۱۶: هرغم که دهد عشق تو من خار ندارم

شمارهٔ ۱۱۷: یا رب این من، غریب کم خطرم

شمارهٔ ۱۱۸: از نو، رقمی بر دل درویش کشیدم

شمارهٔ ۱۱۹: کو محرمی که قصه تو در میان نهم

شمارهٔ ۱۲۰: بی شب زلف تو سیه روزم

شمارهٔ ۱۲۱: چون با غم تو قرار گیرم

شمارهٔ ۱۲۲: ره صد رهگذرت میدارم

شمارهٔ ۱۲۳: با آنکه در میان دل آتش همی زنم

شمارهٔ ۱۲۴: کارم از عشق بجان است، چه تدبیر کنم

شمارهٔ ۱۲۵: شبِ دوش، با دوست می خورده ام

شمارهٔ ۱۲۶: خیز تا دست طرب یکدم، بجام می زنیم

شمارهٔ ۱۲۷: آنم که زین بر اسب تمنا نهاده ام

شمارهٔ ۱۲۸: در فراق تو سوخت این جگرم

شمارهٔ ۱۲۹: به حق آنکه جز از تو، کسی گزیده نیم

شمارهٔ ۱۳۰: بهر کژم که نهی نقش خویش می بینم

شمارهٔ ۱۳۱: می‌روم از غم عشق تو چنان بی‌خبرم

شمارهٔ ۱۳۲: وه که امروز بحال دگرم

شمارهٔ ۱۳۳: ساقی من از خمار شبانه مشوشم

شمارهٔ ۱۳۴: پر دردم و بمانده ز درمان خویشتن

شمارهٔ ۱۳۵: خه خه آن سوسن سیرابش بین

شمارهٔ ۱۳۶: ای سعی کرده عشق تو در خون و جان من

شمارهٔ ۱۳۷: ای بر گشاده دست به بیداد عاشقان

شمارهٔ ۱۳۸: ای جهان را، یادگار از طغرل و الب ارسلان

شمارهٔ ۱۳۹: چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن

شمارهٔ ۱۴۰: این چرخ دغا پیشه دست خوش خوی تو

شمارهٔ ۱۴۱: از رهی روی بگردان و برو

شمارهٔ ۱۴۲: ای در دل و جان سواری تو

شمارهٔ ۱۴۳: باز دل را تازه شد درد کهن با یار نو

شمارهٔ ۱۴۴: سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای او

شمارهٔ ۱۴۵: داد دلم نمیدهد زلف ستم پرست تو

شمارهٔ ۱۴۶: ای شکرخای شده گوش از تو

شمارهٔ ۱۴۷: ای مرهم هر سینه مجروح لب تو

شمارهٔ ۱۴۸: ای همه شیران اسیر دام تو

شمارهٔ ۱۴۹: ای شکار آویز دل فتراک تو

شمارهٔ ۱۵۰: گوهر دیده کرده ام، پیشکش جمال تو

شمارهٔ ۱۵۱: ما مانده ایم و جانی، در دست غم بمانده

شمارهٔ ۱۵۲: ای مرا چون جان گرامی جام جانپرور بخواه

شمارهٔ ۱۵۳: ای غمت در جان من آویخته

شمارهٔ ۱۵۴: توسن بسر عنان بمن ده

شمارهٔ ۱۵۵: گره مشک، بر سمن چه زنی

شمارهٔ ۱۵۶: دگر بار ای دل سنگین فتادی

شمارهٔ ۱۵۷: دیدی چگونه ما را، بگذاشتی و رفتی

شمارهٔ ۱۵۸: والله که به بیباکی، ناموس جهان بردی

شمارهٔ ۱۵۹: دل ببری، تن بزنی، اینت بلائی که توئی

شمارهٔ ۱۶۰: ای پشیمان شده ز دلداری

شمارهٔ ۱۶۱: من تنگدل و تو تنگ خوئی

شمارهٔ ۱۶۲: ای عهد تو جمله نانمازی

شمارهٔ ۱۶۳: جانم فدای توست، که جانان من توئی

شمارهٔ ۱۶۴: تو که از درد سری آه کنی

شمارهٔ ۱۶۵: ای دل آخر تا کی این دیوانگی

شمارهٔ ۱۶۶: کژ نهادی کُله، چه سرداری

شمارهٔ ۱۶۷: زلف چون بر عذار میفکنی

شمارهٔ ۱۶۸: در کار تو از دست بشد عهد جوانی

شمارهٔ ۱۶۹: ای به هلاک جان من، عشق تو را کفایتی

شمارهٔ ۱۷۰: بر گل چو مثال عنبر انگیزی

شمارهٔ ۱۷۱: دلا آن به که با جان در نبندی

شمارهٔ ۱۷۲: رخ تو فتنه جهان بودی

شمارهٔ ۱۷۳: جانا، همه آیت نکوئی

شمارهٔ ۱۷۴: روز تو اقبال و فرخ نیستی

شمارهٔ ۱۷۵: چون گشت رخ چمن دل آرای

شمارهٔ ۱۷۶: گرد ماه از زلف عنبر می نهی

شمارهٔ ۱۷۷: مشک می رنگ، بر سمن چه زنی

شمارهٔ ۱۷۸: بدین جمال اگر تو را وفاستی

شمارهٔ ۱۷۹: بتن بودم امروز چون ناتوانی

شمارهٔ ۱۸۰: صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی

شمارهٔ ۱۸۱: سوزی است مرا در دل دانی که چسان سوزی

شمارهٔ ۱۸۲: بس کاین دل زار ریش کردی

شمارهٔ ۱۸۳: کره مشک بر سمن چه زنی

شمارهٔ ۱۸۴: ای قاعده ی بزرگواری

شمارهٔ ۱۸۵: ای بنده ی لب تو، لب آبدار می

شمارهٔ ۱۸۶: شبگیر و تنها می‌روی ای شمع دل‌ها تا کجا

شمارهٔ ۱۸۷: زهی چتر قمر طرف کلاهت

شمارهٔ ۱۸۸: هرکه عشقت خرید جان بفروخت

شمارهٔ ۱۸۹: نیم شبان دلبرک نیم مست

شمارهٔ ۱۹۰: بر آن کس که کمتر ز سگ باد پیشت

شمارهٔ ۱۹۱: جشن فرخنده نوروز جهان افروز است

شمارهٔ ۱۹۲: رو که میدان جهان میدان توست