جان نقش رخ تو بر بصر دارد
تن نیز غم تو بر جگر دارد
من خاک دل خودم که از عزت
خاک قدم تو تاج سر دارد
در خدمت تو زمانه معذور است
کز رحمت خویش بیشتر دارد
هر کاو رخ و زلف آنچنان بیند
کی دل دهدش که دیده بر دارد
پیش تو ز جان خبر نمیدارم
بررس ز خیال گاو خبر دارد
حال دل من ز من چه پرسی
زلف تو جواب خود ز بردارد
گر مینهدت اثیر می بینی
تن نه که از این دو صد دگر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت فریبنده معشوق اشاره میکند و احساسات عمیق خود را در ارتباط با او بیان میکند. او میگوید که چهره معشوق بر دل او تأثیر عمیقی دارد و غم معشوق در جان او حس میشود. شاعر همچنین به ارزش و مقام معشوق اشاره میکند که خاک دل او با عظمت او برابر است. او بیان میکند که وجود معشوق باعث میشود زمانه خود را معذور بداند و عاشقانی که زیبایی او را میبینند، نمیتوانند در برابر عشق خود مقاومت کنند. در نهایت، شاعر احساساتش را نسبت به معشوق بیان میکند و میگوید که حتی از جانش هم به معشوق نزدیکتر است.
هوش مصنوعی: روح من به تصویر چهرهات بستگی دارد و بدنم نیز غم تو را در دل تحمل میکند.
هوش مصنوعی: من خود را به عنوان خاکی میبینم که از مقام و ارزش پای تو به خود میبالد و افتخار میکند.
هوش مصنوعی: در خدمت تو، زمانه باید معذرتخواهی کند، زیرا رحمت تو فوقالعاده بیشتر از آن چیزی است که انسانها میتوانند تصور کنند.
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی و جاذبههای چهره و موی او را ببیند، بهراحتی دل میدهد و نگاهش را نمیتواند از او برگیرند.
هوش مصنوعی: در حضور تو، از جان خود دیگر اطلاعی ندارم و فقط به خیال گاو میاندیشم.
هوش مصنوعی: حالم از اوضاع خودم بد است، و تو چه میپرسی؟ موهای تو به خودی خود پاسخی برای همهٔ سوالات است.
هوش مصنوعی: اگر خدای نکرده، به تو آسیب برسد، بدان که این تنها یک مشکل در تن تو نیست، بلکه تأثیرات و پیامدهای بیشتری دارد که باید به آنها توجه کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنکس که ز عاشقی خبر دارد
دایم سر نیش بر جگر دارد
جان را به قضای عشق بسپارد
تن پیش بلا و غم سپر دارد
گه دست بلا فراز دل گیرد
[...]
گل باز طراوتی دگر دارد
کز باد بهار جلوه گر دارد
در پوست همی نگنجد از شادی
غنچه ز نشاط آنکه زر دارد
سوسن بزبان حال می گوید
[...]
عجبی عجب آن پسر به سر دارد
مانا که ز حسن خود خبر دارد
وقتستکه سرگران شود با خویش
از بس که کرشمه آن پسر دارد
زان پیش که دل دهم ندانستم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.