لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
اثیر اخسیکتی

مشک می رنگ، بر سمن چه زنی

شب دیرند، بر بدن چه زنی

با سپه زنگ سرکشی چه کنی

خیمه بر دامن ختن چه زنی

تو مهی ای پسر برهنه بهی

بر تن از ابر پیرهن چه زنی

باده، ده موسم است سرچه کشی

بوسه ده فرصت است تن چه زنی

بر رخ و عارضش رسید اثیر

شعر در وصف یاسمن چه زنی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مجیرالدین بیلقانی

گره مشگ بر سمن چه زنی؟

لشکر زنگ بر ختن چه زنی؟

چون تو گویی که جان نفس نزنم

من چو گویم که بوسه تن چه زنی؟

چون ز لعل تو بوسه از طلبم

[...]

اثیر اخسیکتی

کره مشک بر سمن چه زنی

لشکر زنگ بر ختن چه زنی

چون ز لعل تو بوسه ئی طلبم

بر شکر لولو عدن چه زنی

صد کریبان دریده است از تو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه