ای برگشاده دست به بیداد عاشقان
بر چرخ میرود ز تو فریاد عاشقان
سلطان محنت تو، خرابی همیکند
در دل، کدام دل، ستمآباد عاشقان
هان، تا من غریب فراموش کی شوم
روزی که آیدت به جفا، یاد عاشقان
با عاشقان هر آنچه بتر میکند غمت
گوئی که در بدی است، به افتاد عاشقان
بگسست روز عمر جهانی و هم چنان
یک زخمه کم مکن، تو ز بیداد عاشقان
در زلف تو نشان ایادی خواجه نیست
چون بنده میکنی دل آزاد عاشقان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و توصیف شاهان طغرل و الب ارسلان میپردازد و از عظمت و شکوه آنها سخن میگوید. شاعر به قلمرو و قدرت این شاهان اشاره کرده و بر این نکته تاکید میکند که روزگار مانند آنها دیگر هیچگاه مسند شاهنشاهی را نخواهد دید. همچنین به بخت و اقبال بالای الب ارسلان اشاره شده و به زیباترین شکل، عظمت و جاودانگی وی و خانوادهاش را ستایش میکند. علاوه بر این، شعر به آینده و ثبات قدرت او امیدواری میدهد و از او به عنوان یک شهنشاه بزرگ یاد میکند.
هوش مصنوعی: ای کسی که به راحتی دست به ظلم میزنی، صدای عاشقان به خاطر تو به آسمان رسیده است.
هوش مصنوعی: سلطان درد و رنج تو، ویرانی را در دلها بهوجود میآورد. کدام دلی که به عاشقان ستم کرده است، از این آسیب در امان است؟
هوش مصنوعی: آیا روزی میآید که من غریب فراموش شوم و تو به نیکی به یاد عاشقان بیفتی؟
هوش مصنوعی: هر زمان که غم تو بیشتر میشود، بگو که در دل عاشقان بدی وجود دارد و آنها به زودی سقوط میکنند.
هوش مصنوعی: روزهای عمر بشر سپری شده و هنوز تو از درد و رنج عاشقان کم نکن.
هوش مصنوعی: در موی تو نشانی از دست قدرت نیست، زیرا وقتی تو دل عاشقان را به تسخیر میگیری، آنها دیگر آزاد نیستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.