جهان پیر باز از دست نیسان خرقه میپوشد
مبارک بادش ار بر دُردخواران زهد نفروشد
قبای سبزه میبینی صبا کسوت همیدوزد
ردای سرو میدانی چمن خلعت همیپوشد
شکوفه زیر لب بر ساغر خیری همیخندد
چو میبیند که اسباب طرب نرگس همینوشد
کشیده تیغ عصیان سرخ بید و شوخ میآید
به خنده گل همیگرید مگر خونش همیجوشد
نسیم از شاخ منبر میکند وز فاخته قاری
خدایش یار بادا، گر برای دین همیکوشد
زبان از نوحه بربندد سحرگه بلبل عاشق
اگر یک آه خونآلود این بیچاره بنیوشد
ولیکن ز آن همیترسم که بلبل چون فروماند
به درگاه شه آید و ز اثیر خسته بخروشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به بستان شو که شاخ از باد خلعتها همیپوشد
تقاضا کن که هر گلبن همی با حور میکوشد
نه چشم است آنکه بر صحرا جنان باغ کم بیند
نه گوش است آنکه در بستان سماع مرغ ننیوشد
کنون عابد کند مسیتی و جان و مال در بازد
[...]
نگارینا به صحرا رو که صحرا حله میپوشد
ز شادی ارغوان با گل شراب وصل مینوشد
به گل بلبل همی گوید که نرگس میکند شوخی
مگر نرگس نمیداند که خون لاله میجوشد
چه پندم میدهد سوسن که گرد عشق کمتر گرد
[...]
نگارینا به صحرا رو، که بستان حله میپوشد
به شادی ارغوان با گل شراب لعل مینوشد
به گل بلبل همی گوید که نرگس میکند شوخی
مگر نرگس نمیداند که خون لاله میجوشد؟
زبانم میدهد سوسن که گرد عشق کمتر گرد
[...]
بتی دارم که چشم مرحمت پیوسته می پوشد
به قول مدعی با قتل من هر لحظه می کوشد
چو بعد از مرگم آن نو خط بغیری باده می نوشد
ز خاکم سبزه می روید ز خونم لاله می جوشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.