گنجور

 
اثیر اخسیکتی

یا رب آن روح ممثل چه خوش است

بر گلش زلف مسلسل چه خوش است

وان دو صف رسته لولوی عدن

بدو یاقوت مکلل چه خوش است

غدر رنگینش با خرقه نکوست

ناز شیرینش با دل چه خوش است

یا رب آن عهد دروغش که بدو

نتوان بود موصل چه خوش است

وان مراعات مزور که بدان

نتوان کرد معول چه خوش است

با اثیر است همین گوید و بس

یارب این روح ممثل چه خوش است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode