این چرخ دغاپیشه دست خوش خوی تو
در ششدرهی حیرت، خورشید ز روی تو
از حسن گه جانها، ما را چه نشان پرسی
اینک خط و خال او، اینک خم موی تو
ز اندیشهی جان و دل در کوکبهی حسنت
آه من غمگین را، ره نیست به سوی تو
گردن ننهد گردن جز بر خط عشق تو
جولان نکند فتنه، جز بر سر کوی تو
گوئی ز که می بینی، حال بد خویش آخر
گر طره نخواهی شد، از روی نکوی تو
زینسان که ز بی آبی، تو دیده برون شستی
قسم لب ما مانده، یک قطره ز خوی تو
از سنگ همی یابد با چرخ سبوی ما
با این همه چون گویم، هم سنگ و سبوی تو
گفتی که بسی رنگت از پهلوی ما خیزد
بیچاره اثیر اینک بنشست به بوی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از کسی میخواهد که از یک عشق ناممکن دست بکشد و به دنبال خوشبختی و آرامش برود. او تأکید میکند که نباید به گذشته و عهدها فکر کند و باید به زندگی جدیدی روی آورد. همچنین، از او میخواهد که به حال دلهای رنجکشیده توجه نکند و راه خود را ادامه دهد.
هوش مصنوعی: این دنیا که ترفندها و فریبها در آن بسیار است، تحت تاثیر ویژگیهای خوب تو قرار دارد و همچون ششدرهای پر از تعجب، به زیبایی تو میدرخشد.
هوش مصنوعی: از زیبایی او که جانها را تحت تاثیر قرار میدهد، چه نیازی به نشان دادن است؟ همین حالا میتوانی خط و خال او و خم موی تو را ببینی.
هوش مصنوعی: از فکر و دل به زیباییات نمیتوانم برسیم، آهی که از غم در قلبم است، راهی به سوی تو ندارد.
هوش مصنوعی: هیچ کاری جز عشق تو ارزش انجام ندارد و هیچ فتنه و آشوبی جز در کوی تو جایی برای جولان ندارد.
هوش مصنوعی: انگار از کسی که میبینی، حال بدخود را نمیفهمی. اگر نمیخواهی به زیباییات توجه کنند، از قیافه زیبا و دلربایت دور شو.
هوش مصنوعی: با این حال که تو از آب چشمهای خود را شستوشو دادی و بیرون آمدی، قسم میخورم که یک قطره از محبت تو همچنان بر لبهای ما باقی مانده است.
هوش مصنوعی: از سختی و مشکلاتی که در زندگی داریم، میتوان در کنار هم به آرامش رسید. با وجود این، وقتی میگویم، سنگ و ظرف تو نیز وجود دارند.
هوش مصنوعی: تو گفتی که رنگ تو از کنار ما میآید، اما حالا بیچاره اثر عشق تو در کنار من نشسته و بوی تو را استشمام میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز انبوهی جان و دل و ز کوکبه حسنت
آه من مسکین را، ره نیست بسوی تو
از جنت و از ماوی، ما را چه نشان پرسی
اینک لب و خال و خط وینک خم موی تو
ز انبوهیِ جان و دل در کوکبهٔ عشقت
آهِ من مسکین را ره نیست بسوی تو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.