گنجور

 
اثیر اخسیکتی

شکر ز لعل تو دَر لولوی خوشاب شکست

صبا به زلف تو ناموس مشک ناب شکست

شب شکسته چو در موکب مه تو براند

مه از کمال کرشمه بر آفتاب شکست

دو جزع ما، چو گهربار گشت مهر عقیق

لبت به خندهٔ خوش بر دُر خوشاب شکست

کباب دیدهٔ دل‌ریش ما، بر آتش غم

لب تو هم نمکی تازه، بر کباب شکست

برات‌دار عذار تو خطِ هندی ترک

به ناشناخته این در دل خراب شکست

غلام آن خط مشکم که گوئی از عمدا

کسی خیال خطا در دل صواب شکست

 
 
 
قطعی اینترنت ایران
نظیری نیشابوری

نشاط عید گدا عجب پادشا بشکست

شد از معانقه چین بر رخ قبا بشکست

چنان به یک دگر آمیختند شیخ و ندیم

که مست شیشه در آغوش پارسا بشکست

رییس و قاضی و مفتی به رقص برجستند

[...]

صائب تبریزی

کدام زهره جبین گوشه نقاب شکست؟

که رعشه ساغر زرین آفتاب شکست

نقاب شرم تو خواهد به یک طرف افتاد

نمی شود نخورد فرد انتخاب، شکست

کسی کز آن لب میگون به باده قانع شد

[...]

سلیم تهرانی

خمار وصل، دلم را ز اضطراب شکست

ز موج رعشه به کف ساغر شراب شکست

پیاله از کف دشمن مگیر، رحمی کن

که استخوان به تن من ز پیچ و تاب شکست

مباش در پی نخوت، نگاه کن که چه دید

[...]

حزین لاهیجی

به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست

به جای عارض گل، رنگ آفتاب شکست

میان درد تو، دارم نهان شکسته دلی

خوش است بخت سبویی که در شراب شکست

گرفته گرد کسادی، دکان زلف تو را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه