ما ماندهایم و جانی، در دست غم بمانده
از عمر بیش رفته، از صبر کم بمانده
در دل شرر فتاده، بر مغز تف رسیده
از روی آب رفته در دیده نم بمانده
از سر گذشت گردون سر برخط حوادث
نالان و اشک ریزان همچون قلم بمانده
با این دو روزه هستی، بنشسته تن ولیکن
از لذت فراغت دل با عدم بمانده
کاری چو گنج قارون، رخ در نشیب داده
دردی چو کوه قارن، ثابت قدم بمانده
دستی که چید گلها، از شاخ شادمانی
امروز تا به بازو، در خار غم بمانده
الا دو دم نمانده از تف عمر با ما
صد داغ و درد حسرت با آن دو دم بمانده
روزی بقای عالم در شب فتاد و آنگه
امید را دماغی بر بوک هم بمانده
گیتی نمای طبعت، زنگار خورد اثیرا
در بند مرد زنگی از طوس و جم بمانده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر شاعر از معشوق خود خواهش میکند که مانند جانش عزیز باشد و به او نوشیدنیای بدهد که جانش را شاد کند. او از زیباییهای معشوق میگوید و از زلف و چشمهایش مشبه به چیزهای دیگر درخواست میکند. شاعر همچنین به لذتهای دنیوی و میخانه اشاره دارد و از معشوق میخواهد که او را از غم و اندوه رهایی بخشد. در پایان، شاعر دعوت به برگزاری مجلسی شاداب میکند و میخواهد که در آن بادهای چون آفتاب از معشوقش بیاورند.
هوش مصنوعی: ما هنوز زندهایم و تنها یک جان داریم که تحت تأثیر غم و اندوهی قرار گرفته که از سالهای گذشته بر ما باقی مانده و صبر و حوصلۀ ما نیز به اندازهای کم است.
هوش مصنوعی: دل مملو از جرقههای عشق است و فکر و اندیشهام تحت تأثیر آن قرار گرفته. از میان آب، اشکی در چشمانم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: سرنوشت و وقایع زندگی با غم و اندوهی شبیه به قلمی که روی کاغذ مانده، در حال گذر و تأمل هستند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه جسم در این دنیا زندگی میکند و به دنیا مشغول است، اما دل همچنان در آرزوی آرامش و آزادی از این مشکلات باقی مانده است.
هوش مصنوعی: کاری که انجام میشود، ارزشی برابر با گنج قارون دارد و در برابر مشکلات و چالشها، همچون کوهی استوار و ثابت قدم مانده است.
هوش مصنوعی: دستی که گلها را چید و شادی امروز را از درختان برداشت، اکنون تا آرنج در خارهای غم گیر کرده است.
هوش مصنوعی: تنها دو نفس بیشتر از عمر ما باقی نمانده و با این دو نفس، صدها درد و حسرت را همراه داریم.
هوش مصنوعی: روزی، جهان به یک وضعیت نابسامان دچار شد و در آن زمان، حتی امید نیز به حالت ناامیدی و کسالت افتاد.
هوش مصنوعی: جهان، تصویر طبیعت است که با گذر زمان دچار کدورت و کهنگی شده است و در این میان، داستان مردی از طوس و جمشید همچنان باقی مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.