سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای او
سر و باری گیست تا گوید که من، بالای او
بر سر آنست مه، کز آسمان یک شب فتد
با سری در محنت سودای او، در پای او
گیسوی ده پای او، هر تا کزو بار افکنی
هست مأوای دلی در عاشقی یکتای او
خویشتن قربان کنم، کزرای بیند چون بمن
زنده بودن شرط نبود بر خلاف رای او
ای بدان سر تا قدم دل شو، که با آن طول و عرض
در سویدا می نگنجد محمل سودای او
جان بده بر روی او گر، عاشقی پروانه وار
کمتر از شمعی بدان روی جهان آرای او
نرگس مینا قدم کن، گر تماشا بایدت
در سرا بستان شمساد سمن فرسای او
تا نه بینی کز طرب چون پاکبازی میکند
سنبل خوش سایه بر گلنار نور افزای او
مردم دیده است و دانم دیده هرمردمی
برپری میگردد از عکس رخ زیبای او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و نشاندهنده عشق و اشتیاق شاعر به اوست. شاعر در توصیف معشوق میگوید که اوست که میتواند از آسمان پایین بیفتد و دلها را محنتزده کند. گیسوان معشوق، مأوای دل عاشق هستند و شاعر برای دیدن او آماده است تا جان خود را قربانی کند. عشق در این شعر به شکل زیبایی توصیف شده که به نوعی وسوسهکننده و در عین حال دردآور است. در نهایت، شاعر از زیبایی چشمنواز معشوق و تأثیر شگرف آن بر دل دیگران سخن میگوید.
هوش مصنوعی: اگر سیم در مقابل سمن صحبت کند، از زیبایی او چیزهای زیادی وجود دارد که شاهد برتری اوست.
هوش مصنوعی: مه در آسمان بر سر این موضوع است که یک شب با حالتی غمگین و غرق در عشق او به زمین بیفتد و در پای او بیفتد.
هوش مصنوعی: هر حلقه مویی از او که بر زمین بیفتد، نشانهای از دل عاشقانهای است که در محبت او آرامش مییابد.
هوش مصنوعی: من خودم را فدای کسی میکنم که مرا میبیند، زیرا زنده بودن من در خلاف نظر او جا ندارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که میدانی، تمام وجودت را عاشقش کن، زیرا با آن ابعاد و وسعتی که داری، نمیتوانی در دل محمل عشق او جا شوی.
هوش مصنوعی: اگر برای محبوب خود جان بدهی، عشق را مانند پروانهای انجام ده، که کمتر از شمعی برای زیباییهای او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ای نرگس زیبا، اگر میخواهی چیزی را تماشا کنی، به سراغ باغستانی بیا که در آن گلهای خوشبو و دلربا میرویند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از شادی و سرور بیخبر باشی، نمیتوانی ببینی که سنبل خوشبو و سایهاش چگونه به زیبایی و نور گلنار میافزاید.
هوش مصنوعی: مردم را دیدهام و میدانم که هر کسی به محض دیدن صورت زیبا و جذاب او، شگفتزده و حیرتزده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صبا برگرد امشب گرد سر تاپای او
صد هزاران سجده کن در عشق یک یک جای او
جان ما را زندهٔ جاوید گردانی به قطع
گر نسیمی آوری از زلف عنبرسای او
گر سر انگشت بی حرمت به زلف او بری
[...]
آنکه میگردید رای آسمان بر رای او
خون گری ای آسمان بر رای ملک آرای او
آن سرافرازی که تا او بود در عالم نبود
هیچ مردی را به مردی دست برد رای او
ای دریغا سرو بالایی که چشم کس ندید
[...]
گر مرا صد سر بوَد هر یک پر از سودای او
چون سر زلفش بیفشانم به خاک پای او
چشم ما از گریه شد تاریک چون سازیم جاش
نیست جای چشم روشن خود که باشه جای او
با خیالش مردم چشمم نمیآید به چشم
[...]
بر جگر آبم نماند از آتش سودای او
خاک ره گشتم در این سودا که بوسم پای او
بستم از غیرت در دل را بروی غیر دوست
تا که خلوتخانه چشم دلم شد جای او
دارم از جنت فراغت با رخ جان پرورش
[...]
تا چمن دم زد ز لطف عارض رعنای او
گل گل است از چوب تر خوردن همه اعضای او
گوییا از شیوهٔ قدّش نشانی داد سرو
کز هوس مرغان همی میرند بر بالای او
دید نرگس عارضش را و گلِ فردوس گفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.