دست ار، همه بتان بجمال و وفا برند
پس بیوفا جمال تهی را کجا برند؟
گوئی جمال هست و وفا نیست، گو مباش
ما را همین بده که وفا را زما برند
خوبی و، لیک خوی بدت زشت میکند
وآنرا که زشت باشد نازش کجا برند
هم شحنه جفایت از ایشان کشید تیغ
آنها که در جهان ز تو نام وفا برند
اینک توئی و من بچه امید عاشقان
درد سر تکبر و ناز شما برند
والله که چشم عشق بدوزند عاشقان
این غصه گر ز بیم زبان برملا برند
در قصه های تو بنویسند عاشقان
مگذار اثیر تا پس از این غصه ها برند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مسأله وفا و زیبایی عشق میپردازد. او بیان میکند که اگر وفا نباشد، زیبایی نیز بیمعناست و این دو باید در کنار هم وجود داشته باشند. شاعر احساس میکند که اگر کسی زیبایی داشته باشد اما وفا نداشته باشد، هیچ ارزشی نخواهد داشت. همچنین، او از درد و مشکلات ناشی از تکبر و ناز معشوقهاش صحبت میکند و به عشقهای دیگر اشاره میکند که همچنان به وفا و زیبایی او امید دارند. در نهایت، شاعر آرزو میکند که این غصهها و مشکلات از بین بروند و عشق واقعی جایگزین آن شود.
هوش مصنوعی: اگر تو دارای زیبایی و وفا هستی، همه معشوقان به زیبایی و وفای تو متمایل میشوند. اما بیوفا و بدون زیبایی، چه کسی به تو توجه خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که زیبایی وجود دارد، اما وفا در کار نیست. پس ای کاش ما را تنها به همین وفا بسنده کنی، چرا که این وفا از ما دور شده است.
هوش مصنوعی: خوبیهای تو زیاد است، اما رفتارت که بد است، آن را زشت میکند. کسی که زشت باشد، چه ناز و کرشمهاش را میتوان تحسین کرد؟
هوش مصنوعی: کسانی که در دنیا به نام وفا معروف هستند، از جفای آنها دلزده و ناامید شدم.
هوش مصنوعی: حالا که تو اینجایی، من هم همچنان امیدوارم که عاشقان به خاطر تکبر و ناز تو دچار دردسر شوند.
هوش مصنوعی: واقعا اگر عاشقان عشق را از دست دهند، آنها این غم را به شدت تحمل خواهند کرد، حتی اگر از ترس زبان آنها به سخن باز شود.
هوش مصنوعی: در داستانهای تو، عاشقان را بنویسند که دیگر غم و اندوهی وجود نداشته باشد و اجازه ندهی که دیگر اثر و نشانی از این غصهها باقی بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه خاک پای ترا روشنان چرخ
دایم بمیل شعشعه چون توتیا برند
آنجا که جفت ساز سرخامه ات بود
لحنی بود تمام که نام نوا برند
افهام را بساحل ادراک راه نیست
[...]
در ماتم شهی که سرش از جفا برند
رخت عزا رواست ز سر تا به پا برند
هرگز شنیده اید که بی جرم و بی گناه
همچون حسین کسی که سرش از قفا برند
هرگز شنیده اید که اعضای کشته را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.