همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دارم
همه چهرهی تو بوسم، چو به کف شراب دارم
به دعا لب تو خواهم، پس از آن چو اشک ریزم
رخ خویشتن به رنگ لب تو خضاب دارم
تو نقاب رستهی دُرّ ز عقیق ناب داری
من خستهدل در اشکی، ز عقیق ناب دارم
به دو زلف باز چنگل چه نکو بطم گرفتی
چو ز اشک دیده دیدی، که وطن در آب دارم
همگان ز آتش تو، شدهاند کرم و روشن
من تنگ روزی از وی، نه تبش نه تاب دارم
نه به دیدنی مجرد، دل و دین نهاده باشم
نه تو و نه منت تو، مه و آفتاب دارم
به نقاب در نشستی، که نهان و مه ببینی
من از آن نهان خود را ز تو در نقاب دارم
چو عذاب تو عتاب است و جفای تو جدائی
دل از این جفا ندارم سر آن عذاب دارم
ز سر فسوس گفتی که اثیر هیچ داری
اگرم به جان امانی بدهی، جواب دارم
ز تحمل که باشد ز تو کهنه عاشقان را
گله نیست یار بد عهد، دلی خراب دارم



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر به زیبایی و وجود معشوق خود اشاره میکند و میگوید که برای وصف او هرگز به چیز دیگری نیاز ندارد. او بیان میکند که عشقش به معشوق آنقدر عمیق است که حاضر نیست از او دور شود و همه چیز را فدای او میکند. شاعر همچنین اشاره میکند که اگر در وجود او به جستوجو بپردازد، تنها به سمت او خواهد رفت و هیچ چیز دیگری نمیتواند جایگزین عشق او باشد. در نهایت، عشق به معشوق به قدری برای او مقدس است که حاضر است همه چیز را در راه او فدای کند.
هوش مصنوعی: هرگاه به چهرهات نگاه میکنم، تمام زیباییهایت را میبینم. وقتی در دستم شراب دارم، میخواهم تمام صورت تو را ببوسم.
هوش مصنوعی: من دعاهای خود را بر لب تو میخواهم و پس از آن وقتی که اشکهایم بریزد، چهرهام را با رنگ لبت آغشته میکنم.
هوش مصنوعی: تو زیبایی و جذابیتی همچون دُرّ زنده از عقیق واقعی داری، اما من که دلbroken و خستهام، اشکی از عقیق ناب دارم که نشاندهندهی درد و غم من است.
هوش مصنوعی: زلفهای گیسو را همچون چنگی باز کن و به یاد بیاور که وقتی اشک از چشمانم سرازیر شد، متوجه شدم که وطنم در آب غوطهور است.
هوش مصنوعی: همه به خاطر آتش عشق تو به خواری و ناتوانی رسیدهاند و فقط من هستم که در این شرایط همچنان میدرخشم. ولی من در روزهای سخت از محبت تو رنج میبرم و دیگر نه تاب و توان تحمل این وضعیت را دارم.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیباییهای دنیایی و بیسر و سامانیش، دل و ایمانم را فدای او کردهام، نه برای تو و نه به خاطر منت تو، زیرا من خودم نور و روشنی دارم.
هوش مصنوعی: تو در نقاب خودت نشستهای و من از پنهانیهای تو آگاه هستم و همانطور که ماه را در شب میبینم، رازهایت را نیز میشناسم.
هوش مصنوعی: عذاب تو برای من مانند یک سرزنش است و بیمحبتی تو باعث جدایی دل من شده، اما من از این بیمحبتی ناراحت نیستم، بلکه به خاطر عذابی که احساس میکنم، نگرانم.
هوش مصنوعی: از سر فصاحت گفتی که تو هیچ تأثیری نداری، اما اگر مرا جان به امان دهی، جوابی برایت دارم.
هوش مصنوعی: از صبوری و تحمل تو، یاران قدیمی عاشق هیچ شکایتی ندارند. من اما دل شکستهای دارم بخاطر یار بدعهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همه روز از آتش دل، ز جگر کباب دارم
همه شب به باغ وصلت، ز دو دیده آب دارم
به جواب هر سؤالی، غم تو شفیع سازم
به سؤال هر گناهی کرمت جواب دارم
چو ز گوشمال هجران، شب و روز ناله دارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.