درد هجران تو را داغ جگر ساختهام
گرد میدان تو را کحل بصر ساختهام
نبود نام تو ای یار نه نزدیک و نه دور
تو زمن هیچ و من از تو همه بر ساختهام
پردهی کژ مده، ای هستی من بُردهی تو
گرچه با زخمه سر کژّ تو در ساختهام
خطی آمد ز تو در خون من و من چو قلم
پیش از آن خط قدم از تارک سر ساختهام
طوق زر کردی رفتم مگر از راه جمال
دست در گرد میان تو کمر ساختهام
سرو بالائی و سوسنبر و گل عارض و من
ز تو بستان تماشای نظر ساختهام
ای بسا شب که تو در خلوت و من تا به سحر
از قد خفته خود حلقه در ساختهام
حلقه حلقهست در داج فلک آه اثیر
زان گل حلقه آئینه در ساختهام



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف احساسات و اندیشههای عمیق عاشقانه و جستجوی معنای زندگی است. شاعر از محاکات و بازتاب احساسات خود در دوستی و عشق سخن میگوید و به چالشهای موجود در این مسیر اشاره میکند. او از غیرت عشق صحبت میکند که او را از بیان اسرارش بازمیدارد و به نوعی نشان میدهد که عشق او را به جستجوی عمیقتر واداشته است. در ادامه، شاعر به تلاش خود برای درک دنیای پیرامون و معانی پنهان آن اشاره میکند و به این نکته میرسد که عشق و تلاش برای فهم دقیق زندگی، گاهی اوقات با تعارضهایی روبروست. با تصویرسازیهای زیبا، عشق را به خورشید و زیباییهای درون آن تشبیه میکند و به تأثیرات عمیق این احساسات در زندگی و تجربههایش میپردازد. در نهایت، شاعر نشان میدهد که چگونه این جستجو و تلاش برای درک احساسات و معانی، او را به اوجهای جدیدی از تجربه میبرد.
هوش مصنوعی: شوق و اندوه دوری تو به اندازهای در وجودم اثر گذاشته که قلبم را آتش زده و به یاد تو، چشمانم را زینتی از عشق و اشتیاق ساختهام.
هوش مصنوعی: عزیزم، نه در نزدیکی و نه در دوری، نام تو برای من وجود ندارد. من هیچ چیزی از خودم ندارم و تمام وجودم از تو تشکیل شده است.
هوش مصنوعی: ای هستی من، پرده را کج قرار نده و بدان که اگرچه من با زخمهای از درد و رنج به تو پرداختهام، اما باز هم تو را از خودم نمیبرم.
هوش مصنوعی: نامهای از تو به خون من رسید و من مانند قلم، قبل از آنکه آن خط بیفتد، از روی سرم نوشتهام.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیباییات زنجیر طلا را به گردن خود انداختم و از راه تو رفتهام؛ اکنون کمربند تو را در دستان خود دارم.
هوش مصنوعی: تو مانند سرو بلند و گل سوسن هستی و من با زیبایی چهرهات، چشمانم را پر از تماشای تو کردهام.
هوش مصنوعی: بسیاری از شبها، من در تنهایی خود، تا سپیدهدم به یاد تو و از غم دوریات، گردنگگیر حلقهای را از خواب خویش ساختهام.
هوش مصنوعی: در حلقههای دایرهای که در آسمان قرار دارد، نالهای از جنس زیبایی آن گل به گوش میرسد که من از آن حلقهها، آئینهای ساختهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به نظربازی از آن تنگ شکر ساختهام
به همین رشته ز دریای گهر ساختهام
زیر یک پیرهنم در همه جا با یوسف
من که زان یار گرامی به خبر ساختهام
چون به آسانی از آن نخل کنم قطع امید؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.