دوش با دوست محاکات بجان میگردم
نکته را راه به هنجار زیان میگردم
غیرت عشق چنان پرده همیداشت که من
نقش اسرار زخود نیز نهان میگردم
چون جهان نزل جنان بود من از پیروزی
منزل همت از آنسوی جهان میگردم
نظر از هرچه فلک دید، زمین میخواندم
خرد از هرچه خبر داشت، عیان میگردم
تامرابو، که هم از من بخرد یار به هیچ
سود و سرمایه بر آن بیع زیان میکردم
بحروفی که همی بست سر حلقه دُرج
خاتم غیب در انگشت بیان میکردم
او چو خورشید مرا کان گهر کردی و من
دامن او صدف گوهر کان میکردم
تا بآماج رسد تیر سحر یعنی آه
گاه تیر از قد خود گاه کمان میکردم
دم بدادند مرا دام طرازان حواس
زآنکه پرواز نه در اوج مکان میکردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف احساسات و اندیشههای عمیق عاشقانه و جستجوی معنای زندگی است. شاعر از محاکات و بازتاب احساسات خود در دوستی و عشق سخن میگوید و به چالشهای موجود در این مسیر اشاره میکند. او از غیرت عشق صحبت میکند که او را از بیان اسرارش بازمیدارد و به نوعی نشان میدهد که عشق او را به جستجوی عمیقتر واداشته است. در ادامه، شاعر به تلاش خود برای درک دنیای پیرامون و معانی پنهان آن اشاره میکند و به این نکته میرسد که عشق و تلاش برای فهم دقیق زندگی، گاهی اوقات با تعارضهایی روبروست. با تصویرسازیهای زیبا، عشق را به خورشید و زیباییهای درون آن تشبیه میکند و به تأثیرات عمیق این احساسات در زندگی و تجربههایش میپردازد. در نهایت، شاعر نشان میدهد که چگونه این جستجو و تلاش برای درک احساسات و معانی، او را به اوجهای جدیدی از تجربه میبرد.
هوش مصنوعی: شب گذشته با دوستم به گفتگو نشستم و در عمق صحبتهایمان به نکتههای ظریفی پرداختم که راهی برای تبادل و درک بهتر پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: غیرت عشق به حدی بود که پردهای از خود برمیداشت و باعث میشد حتی رازهای درونیام هم پنهان بماند.
هوش مصنوعی: چون دنیا جای آرامش و بهشت است، من به دنبال موفقیت و منزلتی از آن سوی این جهان هستم و به دنبال تحقق آرزوهایم میباشم.
هوش مصنوعی: من از هر چیزی که آسمان میدید، به زمین مینگریستم و از هر آنچه که خبر داشتم، به روشنی آگاه میشدم.
هوش مصنوعی: اگر من بتوانم کسی را پیدا کنم که از من خرید کند، حتی اگر دوست باشد و هیچ سود یا سرمایهای در این معامله نداشته باشم، باز هم به خاطر آن معامله متضرر میشوم.
هوش مصنوعی: من با حروفی که سر حلقهی درِ نهان را میبندند، در انگشتانم بیان میکردم.
هوش مصنوعی: او مانند خورشید من را منبعی از ارزش و زیبایی قرار داد و من هم در تلاش بودم که از دامان او گوهری زیبا و ناب استخراج کنم.
هوش مصنوعی: اشاره به این دارد که گاهی اوقات، برای رسیدن به اهداف یا آرزوها، ما باید تلاش کنیم و در عین حال ممکن است با چالشها و موانعی روبرو شویم. این تلاش ممکن است به صورت متمرکز و دقیق باشد، گاهی با کار و تمرین زیاد که در نهایت به موفقیت یا هدف نهایی میرسد.
هوش مصنوعی: من را به دام انداختند و حواسم را مشغول کردند، زیرا که نمیتوانستم در اوج آسمان پرواز کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم
یا گناهیست که اول من مسکین کردم
تو که از صورت حال دل ما بیخبری
غم دل با تو نگویم که ندانی دردم
ای که پندم دهی از عشق و ملامت گویی
[...]
تا جهانست به سر گرد جهان می گردم
در تکاپوی تو ای دوست به عالم فردم
عهد کردم که نگردم ز تو تا جان دارم
ور بگردم من از این عهد و وفا نامردم
وقت آنست که رحمی بکنی بر دل من
[...]
موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم
چون خط پشت لب از گرد دهانت گردم
از خجالت نتوانم به تو نزدیک شدن
چون تهیدست بر اطراف دکانت گردم
گر نشینی به چنین پای تو را بوسه زنم
[...]
پای مهد تو چه شبها که به روز آوردم
طفل بودی و تو را تازه جوانی کردم
من که یک عمر تو را از دل و جان پروردم
هان! منه داغ جدایی به دل پر دردم
همه این قصه به نظم آوردم
فهم آن بر تو حوالت کردم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.