ای کزان چشمه جان بخش و دولب جان منی
کوری جمله حسودان جهان، آن منی
جان اگر همچو دلم پای تو آرد برکاب
زان عنان باز نتابم، که تو جانان منی
لب و دندان تو را، سجده برم چون پروین
کز جهان ای مه تابان، تو بدندان منی
چشم من ابر بهار است، که می گرید زار
تا تو در فصل زمستان گل خندان منی
زان دوزلفین پریشان، که جهان فتنه اوست
مایه فتنه احوال پریشان منی



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلبستگیهای انسانی است. شاعر به بیان احساسات و افکار خود در مورد عشق میپردازد و میگوید که بهتر است با دل و جان در عشق ارتباط برقرار کرد و خود را به محدودیتها نبندیم. او تأکید میکند که عشق حقیقی فراتر از تعهدات ظاهری است و نباید به صورت سطحی به آن نگاه کرد. در نهایت، او از درد و رنج ناشی از عشق میگوید و اینکه این احساسات نمیتوانند به راحتی کنترل شوند.
هوش مصنوعی: ای کسی که منبع زندگی و دلخوشی منی، تو باعث روشنی قلب من هستی و حسودان این دنیا نسبت به تو نابینا هستند، تو تنها امید منی.
هوش مصنوعی: اگر جانم هم مثل دلم، برای تو به خطر بیفتد و بخواهد بر کافه تو بیفتد، باز هم از عشق تو دست نمیکشم، چون تو محبوب من هستی.
هوش مصنوعی: لب و دندان تو برای من همچون ستارهای درخشان و ارزشمند است که من برای آن سجده میکنم. تو، ای ماه تابان، در دنیای من آنچنان جایگاهی داری که دندانهایت برایم سمبل زیبایی و جذابیت هستند.
هوش مصنوعی: چشم من مانند ابر بهاری است که به شدت میگرید، در حالی که تو در فصل سرد زمستان، گلِ خندان من هستی.
هوش مصنوعی: از آن دو دسته گیسوی پریشان که سبب فتنهی دنیا هستند، تو خود باعث آشفتهحالی من هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل دگر با که سپارم که تو در جان منی
جان دگر با که فشانم که تو جانان منی
هنری نیست جز اینم ز چه پنهان سازم
گو همه خلق بدانند تو جانان منی
گفتمت مهر و در این گفته چه جای نظر است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.