گنجور

 
اثیر اخسیکتی

زهی چتر قمر طرف کلاهت

به غلطاق سحر زلف سیاهت

غلامی را قبا کوتاه کرده

هزاران خسرو صاحب کلاهت

اگر زلفت بجنباند نسیمی

شود بر جان خون آلود آهت

به بزم اختران شو تا ببینی

فلک مسند نهد بر پیشگاهت

به خدمت برمیان بندند جانها

چو دیگر بندگان خورشید و ماهت

به معصومان درافتد غلغل اینک

چو عصمت را بیاراید گناهت

جهان خاص گردد خاصه اکنون

که میر خوب‌رویان، خواند شاهت

 
 
 
جدول انگلیسی