گنجور

 
اثیر اخسیکتی

مدامم ده، که ایامم مدام است

شکار عیش را، ایام دام است

بیاور باده‌ای، کز وی دو قطره

خرابی دو عالم را تمام است

چه در بند حریفی، باده را باش

حریفی باده‌ات آسوده جام است

ز هشیاری به مستی، راه دور است

ز مستی تا به هشیاری، دو گام است

اگر عقل است بر جانت عقال است

وگر شرع است بر طبعت زمام است

کسی کاین بندها بگشاید از تو

نه پیوندی در او، گوئی حرام است

ندانم، تا ورای سازگاری

گناه بادهٔ مسکین کدام است

تو گر تندی ز نخوت، باده تند است

تو گر رامی ز الفت، باده رام است

وگر جنسی همی جوئی موافق

قدم در نه تو خامی، باده خام است

به می مطلق شود هر کو اسیر است

به می بالغ شود هر کو غلام است

 
 
 
جدول قرآن کریم
باباطاهر

اگر دل دلبر و دلبر کدام است؟

وگر دلبر دل و دل را چه نام است؟

دل و دلبر به هم آمیته وینم

ندونم دل که و دلبر کدام است

عطار

رَه میخانه و مسجد کدام است

که هر دو بر مَنِ مِسکین حرام است

نه در مسجد گذارندم که رِند است

نه در میخانه کین خَمّار، خام است

میان مسجد و میخانه راهی است

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۵ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
همام تبریزی

تو سلطانی و خورشیدت غلام است

نظر جز بر چنین صورت حرام است

ورای حسن در روی تو چیزی‌ست

نمی‌داند کسی کان را چه نام است

اگر جان را بهشتی در جهان هست

[...]

حکیم نزاری

نکونامی و بدنامی کدام است

چو عشق آمد چه جای ننگ و نام است

نمی ترسیم در عشق از ملامت

ملامت در عقب بالا کلام است

هم از دل فارغیم اکنون هم از جان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه