تو را اگر تو، توئی عالمی شکار بود
به عهد تو علم فتنه آشکار بود
تو یک کنار و دو بوسه ز دل برون کن و بس
خرد بقاعده خود در میان کار بود
به نیم جرعه دلم را خراب کرد غمت
خوش است گرچه سرم در سر خمار بود
نبود سیم و بشد روزگار بر دین سست
که کار خوب به سیم و به روزگار بود
جهان بگیرد حسن تو هیچ میدانی
سپاه عقل بیک بار تارومار بود
براق حسن تو هرجا که دید میدان ساخت
چو یک وفاش در این شغل دستیار بود
بر آن بساط که لعل تو گوهر افشاند
کنار و آستی روح پرنثار بود
تو چون بکاری و از بهر بی نظیری تو
مرا نشاید کم کار چون به کار بود
ندیم عشق تورابا دلم چه حاجت هاست
گهش بغم بکشد گاه غم گسار بود
ز شحنه ستم تو اثیر جان نبرد
مگر که در کنف عدل شهریار بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف محبت و زیبایی معشوق پرداخته و نشاندهنده تأثیر عمیق او بر شاعر است. شاعر از عواطف خود درباره معشوق سخن میگوید و به رابطهاش با او اشاره میکند. او احساس میکند که عشق و غم ناشی از معشوق، زندگیاش را تحتالشعاع قرار داده و بر عقل و فکرش تأثیر گذاشته است. همچنین، شاعر به این نکته اشاره میکند که هیچ چیز نمیتواند زیبایی و جاذبه معشوق را نادیده بگیرد و از آن به عنوان علت درد و شادی خود یاد میکند. بهطور کلی، شعر بیانگر عشق، غم و تأثیر عمیق معشوق بر جان شاعر است.
هوش مصنوعی: اگر تو هستی که واقعاً خودت هستی، پس همه عالم در دام تو گرفتار خواهد شد، زیرا در زمان تو حقایق و فتنهها به روشنی نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: تو تنها یک لحظه کنار برو و دو بوسه از دلت بیرون بیاور و تمام. عقل هم طبق عادت خودش در کارهایش مشغول است.
هوش مصنوعی: محبت تو با یک نیم جرعه، دلم را تباه کرد. این حالتی خوشایند است، هرچند که سرم هنوز در غم و خماری باقی مانده است.
هوش مصنوعی: در زمانی که پول و ثروت نبود، زمانه به طور طبیعی بر افرادی که ایمان ضعیفی داشتند، تأثیر منفی گذاشت. چرا که کارهای نیکو غالباً به پول و شرایط زمان بستگی داشت.
هوش مصنوعی: جهان به زیبایی تو میگیرد، آیا میدانی که قدرت عقل در برابر آن یکباره شکست میخورد؟
هوش مصنوعی: خوشبختی تو در هر مکانی که دیده میشود، فضایی را به وجود میآورد، مانند وفا که در این کار حامی و همراه است.
هوش مصنوعی: در آن محفل که زیبایی تو جواهرات را میپاشد، روحی در کنارت به طور آزادانه نثار میشود.
هوش مصنوعی: تو وقتی کاری را انجام بدهی و برای بینظیر بودن تو، من نمیتوانم کمکاری کنم چون باید در کار خودم تلاش بیشتری داشته باشم.
هوش مصنوعی: بسیاری از خواستهها و نیازهای دل من را عشق تو برآورده میکند، زیرا گاهی در غمها به تو پناه میآورم و گاهی هم از غمها رهایم میکنی.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که ظلم و ستم هیچکس را نمیتواند از زندگی و وجودش خارج کند، مگر اینکه در سایهی عدل و انصاف یک حاکم عادل و بزرگ قرار داشته باشد. به عبارت دیگر، تنها تحت حمایت و عدالت یک رهبر راستین میتوان از فشار و سختی رهایی یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گه بهار همه خلق جفت یار بود
مر از یار جدائی گه بهار بود
مرا چگونه بود در فراق یار قرار
که در وصال کنون باز بی قرار بود
کنون که خلق همه در کنار دارد یار
[...]
اگر چه خرمی عالم از بهار بود
همیشه خرمی من ز روی یار بود
چو من به خوبی و آرایش رُخش نگرم
چه جای خوبی آرایش بهار بود
سرشک ابر اگر افزون بود به وقت بهار
[...]
چو عشق را هوس بوسه و کنار بود
که را قرار بود جان که را قرار بود
شکارگاه بخندد چو شه شکار رود
ولی چه گویی آن دم که شه شکار بود
هزار ساغر مینشکند خمار مرا
[...]
فروغ ماه محال است پایدار بود
دو هفته است لباسی که مستعار بود
مباش در پی زینت که طره زرتار
به فرق مرده دلان شمع برمزاربود
فریب راستی از کجروان مخور زنهار
[...]
غم فراق تو ای دوست بیشمار بود
بدل چو غصه گره شد یکی هزار بود
نهان کنم غم عشق تو را چو جانم سوخت
که تا دلم بدرون شمع این مزار بود
به هیچ چیز به جز وصل یار خوش نشود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.