گنجور

 
کمال خجندی حافظ

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۵ :: حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۷

    کمال خجندی (بیت ۱): روز عید است و من امروز بر آن در میرم - که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم

    حافظ (بیت ۱): روز عید است و من امروز در آن تدبیرم - که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم


در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها کمال خجندی مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:


  1. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶

    کمال خجندی (بیت ۵): بر گفته کمال فشانند زر چو آب - آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

    حافظ (بیت ۱): آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند - آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵:بی غمت شاد مباد این دل غم پرور ما - غمخور ای دل که بجز غم نبود در خور ما


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱:ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما - بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما


  2. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴:چه رها کنی به شوخی سر زلف دلربا را - که ازو بهم برآری همه وقت حلقه ها را


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:به ملازمانِ سلطان، که رساند این دعا را؟ - که به شُکرِ پادشاهی، زِ نظر مَران گدا را


  3. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰:طبیب شهر چه نقدی میدهد ما را - که کس نیافت به حکمت علاج سودا را

    کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۴:ز بنده خسرو فخار اجازتی می‌خواست - که در غزل ببرم نام آن دلارا را


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:صبا به لُطف بگو آن غزالِ رَعنا را - که سَر به کوه و بیابان، تو داده‌ای ما را


  4. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱:طریق عشق میورزی رها کن دین و دنیا را - خلاص خویش میجوئی مجو ناموس و دعوا را


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:اگر آن تُرکِ شیرازی به‌‌ دست‌ آرَد دلِ ما را - به خال هِندویَش بَخشَم سَمَرقند و بُخارا را


  5. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷:آن چه رویست که حسن همه عالم با اوست - دل در آن کوی نه تنهاست که جان هم با اوست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:آن سیه‌چرده که شیرینیِ عالم با اوست - چشمِ میگون لبِ خندان دلِ خرم با اوست


  6. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱:ای ابتدای دردت هر درد را نهایت - عشق ترا نه آخر شوق ترا نه غایت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:زان یارِ دل‌نوازم، شُکری است با شکایت - گر نکته‌دانِ عشقی، بشنو تو این حکایت


  7. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷:ای گله گوشه حسن آمده بر فرق تو راست - سرو را نیست چنین قامت رعنا که تو راست

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:ای که از زلف توخون در جگر مشک ختاست - روی زیبای تو آنینه الطاف خداست

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰:چشم غم دیده ما را نگرانی به شماست - قامتت شاهد عدل است که می گویم راست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست - می ز خُم‌خانه به‌جوش آمد و می‌باید خواست


  8. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶:بنیاد وجودم ز تو ای دوست خراب است - وین کار خرابی همه از حب شراب است

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷:روزی که به من ناز و عتابت به حساب است - آن روز مرا روز حساب است و عذاب است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:ما را زِ خیالِ تو چه پروایِ شراب است؟ - خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است


  9. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹:چشم شوخ تو هر کرا کشته‌ست - اول از رشک آن مرا کشته‌ست

    کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۵:چو بیتی به بیت خود نمدی - خواستی گرچه آن سزاوار است


    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:دور مجنون گذشت و نوبت ماست - هرکسی پنج روز نوبت اوست


  10. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۳:زلف کمند افکنت اقلیم جان گرفت - با این کمند روی زمین می توان گرفت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:حُسْنَت بِه اتِّفاقِ مَلاحَت جهان گرفت؛ - آری، بِه اِتِّفاق، جهان می‌توان گرفت


  11. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸:صوفی که ز چشم تو برد جان به سلامت - سر بر نکند تا به قیامت ز غرامت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:یا رب سببی ساز که یارم به سلامت - بازآید و بِرهانَدَم از بندِ مَلامت


  12. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴:گر جانب محب نظری با حبیب هست - غم نیست گر هزار هزارش رقیب هست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست - در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست


  13. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸:اب تو نقل حیاتم به کام جان انداخت - به خنده نمکین شور در جهان انداخت


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:خَمی که ابرویِ شوخِ تو در کمان انداخت - به قصد جانِ منِ زارِ ناتوان انداخت


  14. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۱:ما درین دیر فتادیم هم از روز الست - رند و دیوانه و تلاش و خراباتی و مست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست - که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز الست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:زلف‌آشفته و خِوی‌کرده و خندان‌لب و مست - پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست


  15. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۳:ما را نه غم ننگ و نه اندیشه نام است - در مذهب ما مذهب ناموس حرام است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:گل در بَر و می در کف و معشوق به کام است - سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است


  16. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳:مرا که ساغر چشم از غم تو پر خون است - چه جای ساقی و جام و شراب گلگون است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است - ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است


  17. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷:هر که را نقش خط و خال تو در خاطر نیست - گر دم از مشک زند خاطر او عاطر نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:مردم دیدهٔ ما جز به رُخَت ناظر نیست - دل سرگشتهٔ ما غیرِ تو را ذاکر نیست


  18. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۹:چو شمعِ روز برافروخت از نسیمِ صَباح - بریز بادهٔ گلگون در آبگون اَقداح

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۱:ز من که عاشق و رندم مجری زهد و صلاح - که روز مستم و شب هم زهی صباح و رواح


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸:اگر به مذهبِ تو خونِ عاشق است مُباح - صلاحِ ما همه آن است کان تو راست صلاح

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۳:ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح - که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح


  19. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴:آنجا که وصف گیری آن دلربا کنند - از مشک اگر کنند حدیثی خطا کنند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند - آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند


  20. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۶:آنچه تو داری به حُسن، ماه ندارد - جاه و جمالِ تو پادشاه ندارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:روشنیِ طلعتِ تو ماه ندارد - پیشِ تو گُل، رونقِ گیاه ندارد


  21. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲:آنکه هرگز سوی من چشم رضائی نگشاد - یارب از چشم بد خلق گزندش مرساد

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۸:سرو اگر زآن قدر رفتار به بالاست زیاد - سایه گه گه چه عجب کز تو زیادت افتاد


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۱:می‌زنم هر نفس از دست فراقت فریاد - آه اگر نالهٔ زارم نرساند به تو باد


  22. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۶:اگر تو فخر نداری به دلق گردآلود - ایاز خاص نباشی به حضرت محمود

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵:بکوش تا به کف آری کلید گنج وجود - که بی طلب نتوان یافت گوهر مقصود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:کنون که در چمن آمد گُل از عَدَم به وجود - بنفشه در قدمِ او نهاد سر به سجود


  23. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷:باز این دل غمدیده به دام تو در افتاد - بس مرغ همایون که به تیر نظر افتاد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد - وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد


  24. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۸:بوی خوشت چو همدم باد سحر شود - حال دلم ز زلف تو آشفته تر شود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود - وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲:عشقت نه سرسری‌ست که از دل به در شود - مهرت نه عارضی‌ست که جای دگر شود


  25. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۱:جهان بخواب و دمی چشم من نیاساید - چو دل بجای نباشد چگونه خواب آید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰:اگر به بادهٔ مُشکین دلم کشد، شاید - که بویِ خیر ز زهدِ ریا نمی‌آید


  26. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۴:چشمت به سعی غمزه در فتنه باز کرد - زلفت به ظلم دست تطاول دراز کرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳:صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد - بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّه‌باز کرد


  27. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۴:چو بار زیستن اهل درد نپسندید - چرا بقتله من خسته نیغ دیر کشید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید - هِلال عید در ابرویِ یار باید دید

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹:رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید - وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نَبید


  28. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۲:در راه عشق هر که بمن اقتدا کند - باید که سر ببازد و جان را فدا کند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:گر مِی‌فروش حاجتِ رندان روا کند - ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند


  29. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۹:دوشینه ازو کلبه ما شاه نشین بود - غمخانه درویش به از خلد برین بود


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۵:گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود - گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود


  30. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۴:زاهد باریک‌بین لب‌های باریک تو دید - خواند اللهم بارک آن دم و بر وی دمید

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۶:سالها دل در هوایت بر سر هر کو دوید - از صبا نشنید هوئی از تو و رنگی ندید


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵:بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند - بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید - وَجهِ مِی می‌خواهم و مُطرب، که می‌گوید رسید؟


  31. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۳:ز ماهتاب جمالت ز ماه تاب رود - چه جای ماه سخن هم در آفتاب رود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱:چو دست بر سرِ زلفش زنم به تاب رَوَد - ور آشتی طلبم با سرِ عِتاب رَوَد


  32. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۴:شبی که روی تو ما را چراغ مجلس شد - به سوختن دل پروانه‌اش مهوس شد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد - دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد


  33. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۷:صبا ز دوست پیامی بسوی ما آورد - بهمدمان کهن دوستی به جا آورد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:چه مستی است؟ ندانم که رو به ما آورد - که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟


  34. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۲:گر به سنگ سنمم عشق تو دندان شکند - دل ز لبهای تو دندان طمع بر نکند

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۳:بار ما سرو بلند است بگوئیم بلند - پست گفتن سخن از بیم رقیبان تا چند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند - که به بالای چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد


  35. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۶:گرچه سرو چمن از آب روانی دارد - نتوان پیش قدت گفت که جانی دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:شاهد آن نیست که موییّ و میانی دارد - بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد


  36. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۳:گرمه به زمین باشد آن زهره جبین باشد - دوری طلبد از ماه نیز چنین باشد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد - یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد


  37. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۶:گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود - سلطان توئی کسی به تظلم کجا رود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰:از دیده خونِ دل همه بر رویِ ما رَوَد - بر رویِ ما ز دیده چه گویم چه‌ها رَوَد


  38. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۴:سوال کرد یکی از علای دین گلکار - که تو غلام نئی روی تو سیاه چراست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست


  39. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۳۱:جز آه و ناله ندارم به عاشقی هنری - مرا زدست هنرهای خویشتن فریاد


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزل‌سرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری بهشت از یاد


  40. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۴۴:ز شعر خویش جز وی و کلاهی - که هریک به قالبی و بی بهایند


    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:به سال باء و صاد و ذال ابجد - ز روز هجرت میمون احمد


  41. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۶۵:به سمع شیخ محمد ایا صبا برسان - که باد پیرهن صبر ما ز دست تو چاک


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:اگر شراب خوری جُرعه‌ای فَشان بر خاک - از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک - گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


  42. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۷۲:زفاقه ره پر محنت و عذاب سفر - طباع مردم دانا بغایت است ملول


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶:اگر به کویِ تو باشد مرا مَجالِ وصول - رَسَد به دولتِ وصلِ تو کارِ من به اصول


  43. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۷۴:موریئی کان علا دین سازد - گر کشد رود باشد امر محال

    کمال خجندی » معمیات » شمارهٔ ۸:این زمان در عزیز فی الحال - تا زمان دگر چه باشد حال


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:خوش خبر باشی ای نسیمِ شِمال - که به ما می‌رسد زمانِ وصال


  44. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۷۵:جوانی گفت با محبوب خوشگوی - که چون بینی هوا خواه تو یارم

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۸:مریض عشقم و درد تو دارم - ز دردت تا ابد سر برندارم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:ز دستِ کوتهِ خود زیرِ بارم - که از بالابلندان شرمسارم


  45. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۷۷:حاجی کل از بر ما گرچه سوی قبله رفت - نیست ازو حاشا و کلا عازم بیت الحرام


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱:سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت - بادت اندر شهریاری، برقرار و بر دوام

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:عشقبازیّ و جوانیّ و شرابِ لَعلْ‌فام - مجلسِ اُنس و حریفِ همدم و شُربِ مدام


  46. کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۳:محبت تو اماما فریضه چون روزه است - اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:دو یار زیرک و از بادهٔ کهن دو منی - فراغتی و کتابی و گوشهٔ چمنی


  47. کمال خجندی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰:انسان بمثل آینه باشد بالذات - همواره بود مظهر حق این مرات


    حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات - گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات


  48. کمال خجندی » رباعیات » شمارهٔ ۱۹:گفتم روزم گفت بدین روز مناز - گفتم که شبم گفت مکن قصه دراز


    حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز


  49. کمال خجندی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳:گفتم چه کند دفع غمم؟ گفت که مِی - گفتم چه زند راه دلم؟ گفت که نِی


    حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی - کنجی و فراغتی و یک شیشهٔ می


  50. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۱:مرا ز خاک ره آن مه همیشه کم دارد - بدین مشابه گدا را که محترم دارد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹:دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد - ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟


  51. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۴:وَرَقِ روی تو عُشّاق نکو می‌خوانند - چون رسد کار به زلفت همه درمی‌مانند


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:در نظربازیِ ما بی‌خبران حیرانند - من چُنینم که نمودم دگر ایشان دانند


  52. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۴:همه کس را نظری از تو تمنا باشد - این نوع همه از دیده بینا باشد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد - پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد


  53. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۱:دردا که رفت عمر وه نکردیم هیچ کار - ساقی بیا که کار تو داری شراب آر

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۷:عاشق کند مشاهده حق بروی یار - باری چنان طلب کن و عشقی چنین بیار


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار


  54. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۴:به خواب آن لعل میگون دیده ام دوش - هنوز از ذوق آنم مست و مدهوش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:بِبُرد از من قرار و طاقت و هوش - بتِ سنگین دلِ سیمین بناگوش


  55. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۶:چه گفت با تو شنیدی رباب و عود به گوش - ز کس مترس و به بانگ بلند باده بنوش

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۴:زهی کشیده کمان ابروی تو تا بن گوش - دمیده سبزة خطت به گرد چشمه نوش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳:سحر ز هاتفِ غیبم رسید مژده به گوش - که دورِ شاه شجاع است، مِی دلیر بنوش


  56. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۸:دال زلف و الف قامت و میم دهنش - هرسه دامند و بدان صید جهانی چو منش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش - می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش


  57. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۰:دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر و زورش - به کوی میکده کردند خوبان مفلس و عورش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸:شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش - که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش


  58. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۴:مرا بگفت کسان چون قلم مران از پیش - که من از دست تو خواهم گرفت خودسر خویش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:دلم رمیده شد و غافلم منِ درویش - که آن شِکاریِ سرگشته را چه آمد پیش

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۵:به جد و جهد چو کاری نمی‌رود از پیش - به کردگار رها کرده به مصالح خویش


  59. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۹:یار خرمن سوز ما گو روی گندمگون بپوش - ورنه خواهد سوخت خرمن هر کرا عقل است و هوش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶:دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش - وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِی‌فروش


  60. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۵:کنار آب و لب جویبار و گوشه باغ - خوش است با صنمی سرو قد به شرط فراغ


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:سَحَر به بویِ گلستان دَمی شدم در باغ - که تا چو بلبلِ بیدل کُنَم عِلاجِ دِماغ


  61. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۲:پری به حسن و لطافت نداشت با همه حال - هر آنچه در رخ تست ای مه خجسته جمال


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال


  62. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۰:نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل - با که گویم که چه می کشم از محنت دل


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۰ - ماده تاریخ وفات (بلبل، سرو، سمن، یاسمن، لاله، گل = ۷۵۷):بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل - هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل


  63. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۹:باز در عشق یکی دل به غلامی دادم - خواجه را گو که بیاید به مبارکبادم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم - ناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیادم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:فاش می‌گویم و از گفتهٔ خود دلشادم - بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم


  64. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۸:بگذار تا به گلشن روی تو بگذریم - در باغ وصل از گل روی تو برخوریم

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴۱:ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم - کز چرخ شیشه باز جگر خون چو ساغریم

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۷:ما با غم تو خرم و آسوده‌خاطریم - زآن لب به کام ما شکری نی و شاکریم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲:بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم - کز بهر جرعه‌ای همه محتاج این دریم


  65. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۹:بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم - می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم - فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم


  66. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۶:چه خوش‌تر دولتی زینم که دایم با تو بنشینم - که سیری نیست از رویت مرا چندان که می‌بینم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴:به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم - بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶:گَرَم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم - ز جامِ وصل مِی‌ نوشم، ز باغِ عیش گل چینم


  67. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۵:روز عید است و من امروز بر آن در میرم - که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۷:روز عید است و من امروز در آن تدبیرم - که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم


  68. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۷:روز و شب از غم عشق تو در اندیشه درم - گرنه از صبر از هجر تو به هر لحظه درم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟ - لطف‌ها می‌کنی ای خاکِ دَرَت، تاجِ سرم


  69. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴۶:سر که بر پای تو بنهادم از آن بردارم - تا بدین جرم و خطا جان به غرامت آرم

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۹:من ازین خرقه آلوده که در بر دارم - عار باشد اگر از خویش نباشد عارم

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۳:بار هر چند به ناحق طلبه آزارم - گر ازوه باشدم آزار ز حق بیزارم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴:گرچه افتاد ز زلفش گرهی در کارم - همچُنان چشمِ گشاد از کَرَمَش می‌دارم


  70. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۰:شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم - همنی دار که خود را بر بار اندازم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵:در خراباتِ مُغان گر گذر افتد بازم - حاصلِ خرقه و سجاده، روان دربازم


  71. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۲:صحبت یارِ بهشتی‌ست پُر از ناز و نعیم - ای خوش آن دم که به ما آید از آن روضه نسیم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۷:فتوی پیرِ مُغان دارم و قولیست قدیم - که حرام است مِی آنجا که نه یار است ندیم


  72. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۵:گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم - ور دیده روشن طلبی در نظر آرم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵:گر دست دهد خاکِ کفِ پایِ نگارم - بر لوحِ بَصَر خطِّ غباری بنگارم


  73. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۲:تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوان - بازآ که دل شود ز وصال تو شادمان


    حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شجاع:شد عرصهٔ زمین چو بساط ارم جوان - از پرتو سعادت شاه جهان‌ستان


  74. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۵:چو زلف یار ز خود لازم است ببریدن - گر اختیار کنی خاک پاش بوسیدن

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۲:خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن - به باد روی دلارام باده نوشیدن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن - منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن


  75. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۱:سوخت جانم تا ز پا افتاد زلفت بر ذقن - تشنه را جان سوزد آری چون به چاه افتد رسن


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۲:سَروَرِ اَهلِ عَمایِم، شمعِ جمعِ انجمن - صاحبِ صاحب‌قَران، خواجه قوام‌الدین حَسَن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن - مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن


  76. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۳:گر سرزنیغ نیزت دارد سر بریدن - من بار سر نخواهم بار دگر کشیدن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲:دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن - در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن


  77. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۴:نوش کن خواجه علی‌رغم صُراحی‌شکنان - باده‌ای تلخ به یاد لب شیرین‌دهنان


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:شاه شمشادقدان خسرو شیرین‌دهنان - که به مژگان شکند قلب همه صف‌شکنان


  78. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹۳:ای دل حکایت غم خود با صبا بگو - با بار آشنا سخن آشنا بگو


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۵:ای پیک راستان خبر یار ما بگو - احوال گل به بلبل دستان‌سرا بگو


  79. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۵:غلامِ پیرِ خراباتم و طبیعتِ او - که نیست جز می و شاهد حریفِ صحبتِ او


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:به جان پیر خرابات و حق صحبت او - که نیست در سر من جز هوای خدمت او


  80. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۶:اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده - در شیشه هرچه باشد از وی همان چکیده

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۶:ای مردم دو چشمم مثل رخت ندیده - لیکن جمال خوبت رشک فرشته دیده


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵:دامن‌کشان همی شد در شرب زرکشیده - صد ماهرو ز رشکش جیب قصب دریده

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۹:ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده - خوش‌تر ز چشم مستت چشم جهان ندیده


  81. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۲:برهگذار قد بار دیدم از ناگاه - کدام قد الفی بود در میانه راه

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۵۲:مرا که روی تو بینم چه حاجت است - که کسی نظر نکند با وجود گل به گیاه


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد - ز حضرت احدی لا اله الّا الله

    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه - به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶:خنک نسیم معنبر شمامه‌ای دل‌خواه - که در هوای تو برخاست بامداد پگاه


  82. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۴:زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد و آه - راه ازین گونه است بسم الله که دارم عزم راه

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۵:زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن نگاه - تا ببینی از تو مسکینان بسی بر خاک راه


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۶:ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست - آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه


  83. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۶:ای آفتاب روی تو در اوج دلبری - پروانه چراغ رخت شمع خاوری

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۵:دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری - کردی پری به شیشه همین است ساحری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری


  84. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۸:بده ساقی شراب ارغوانی - که بی می خوش نباشد زندگانی


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۸:دریغا خلعت حسن جوانی - گرش بودی طراز جاودانی


  85. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۹:ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی - ثنای حسن نو او گفت او بود ثانی


    حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی


  86. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰۳:تو چشم آنکه حق بینی نداری - وگر نه هرچه بینی حق شماری


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری


  87. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۱:چه لطف است این که با من می‌نمایی - لب نازک پرسش می‌گشایی


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۵:پدید آمد رسوم بی وفایی - نماند از کس نشان آشنایی


  88. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۵:خواهم بر تو بردن تن را که شد خیالی - باری برم خیالی چون نیستم وصالی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:یا مبسما یحاکی درجا من اللالی - یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴:بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی - خوش باش زان که نبود این هر دو را زوالی


  89. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۷:دارم ز ابروان تو چشم عنایتی - کز نازم ار کُشی، نکنندم حمایتی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:ای قصهٔ بهشت ز کویت حکایتی - شرح جمال حور ز رویت روایتی


  90. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۴:سیمین بدنی سرو قدی پسته دهانی - هر وصف که آید به زبانم به از آنی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی - چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی


  91. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۹:قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی - گره به دریا برسی قطره نبی دریایی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:در همه دِیر مغان نیست چو من شیدایی - خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۳:خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی - که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی


  92. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴۱:کدام سر که ندارد دماغ سودایی - کدام دل که بود خالی از تمنایی


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۹:به من سلام فرستاد دوستی امروز - که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی - خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی


  93. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴۶:گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی - تا نیابی نظر اهل صفا هیچ کسی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی - ای پسر جام مِی‌ام ده که به پیری برسی


  94. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵۸:مبارک منزلی خوش سرزمینی - که آنجا سر برآرد نازنینی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:سحرگه ره ‎روی در سرزمینی - همی گفت این معما با قرینی


  95. کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶۴:من کیستم که ورزم سودای چون تو باری - حیف أبدم که گردی مشغول خاکساری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:شهری‌ست پُر ظریفان وز هر طرف نگاری - یاران! صلای عشق است گر می‌کنید کاری

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۴:چون در جهان خوبی امروز کامکاری - شاید که عاشقان را کامی ز لب بر آری