گنجور

 
کمال خجندی

سرو اگر زآن قدر رفتار به بالاست زیاد

سایه گه گه چه عجب کز تو زیادت افتاد

سروی و سایه نوه سایه رحمت به زمین

سایه رحمت تو از سر ما دور مباد

راست گویند هواهاست ز تو در سر سرو

که نجنبد به یقین هیچ درختی بی باد

راست گویند هواهاست ز تو در سر سرو

جس آزاد ز جا سرو و به یک په استاد

سرو میخواست که پیش قد نو سر بنهد

داد بر باد سرو این هوس از سر بنهاد

تا قدرت دید که بر دیده نشاندیم دگر

باغبان سرو سهی را به چمن آب نداد

می کند از ستم سرو قدان ناله کمال

بلبل از نارون و سرو برآرد فریاد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

ای همه ساله زخوی تو دل سلطان شاد

دل سلطان همه سال از خوی تو شادان باد

با علی خیزد هر کز تو بیاموزد علم

با عمر خیزد هر کز تو بیاموزد داد

زانکه استاد تو اندر همه کاری پدرست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
منوچهری

نوزتان مادر شش روز نباشد که بزاد

نوزتان ناف نبریده و از زه نگشاد

نوزتان سینه و پستان به دهن بر ننهاد

نوزتان روی نشست و نوزتان شیر نداد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
قطران تبریزی

این چه بند است که بر من غم آن ماه نهاد

دل من برد و ره خون زد و دیده بگشاد

دل من برد بگفتار دل آزار بتی

که همه فعلش بند است و همه قولش داد

بجفا کردن راد است و بدل دادن زفت

[...]

سوزنی سمرقندی

قاضی آن بد نسب خر روش ترک نژاد

که چو دید او کله کیسه زرش آمد یاد

آنکه بی سیم کسی نبد از ارش نگشاد

سیم وی دادی و از مهتری این دارد یاد

جاودان بادا آن جای طهارت آباد

[...]

اثیر اخسیکتی

یاد میدار که از مات نمی آید یاد

ای امید من و عهد تو سراسر همه باد

نکنی یک طرف از قصه ی من هرگز گوش

نه زِیم یک نفس از غصه تو هرگز شاد

یاوری نیست، که با خصم تو بردارم تیغ

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اثیر اخسیکتی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه