نام به بردم شبی روی توام آمد به یاد
ذکر شب کردم دل از مه با سر زلفت فتاد
دیده چون نقش صنوبر بست با خود در خیال
قدت آمد پیش چشم و در برابر ایستاد
گر نمائی با دو دال زلف وفد چون الف
هر کجا در عشق مظلومیت باید از تو داد
دور باد از دال زلفت دست ما سودانیان
تاکسی انگشت بر حرف نو نتواند نهاد
گفته بودی چون کنی یادم شود درد نو کم
تا چنین کردم که گفتی آن زیادت شد زیاد
بود در عشقت مراد دیده و دل خون شدن
هر دو را الحمدلله در کنارست این مراد
تا بدوزد با خیالت دیدهٔ گریان کمال
یک به یک دوشینه سوزنهای مژگان آب داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و یاد محبوب است. شاعر در شب به یاد معشوقش میافتد و احساسات قلبیاش را در ارتباط با زیبایی و شخصیت او بیان میکند. او از زلفهای محبوب سخن میگوید و تأثیر عمیق آنها بر دل و دیدهاش را توصیف میکند. شاعر به کنایه به این نکته اشاره میکند که یاد معشوق گاهی دردآور و عمیق است، اما در عین حال، این عشق باعث خرسندی و رضایت او نیز میشود. در نهایت، شاعر به زیبایی مژگان معشوق و تأثیر آن بر دل خود میپردازد.
هوش مصنوعی: یک شب، نام تو به یادم آمد و در حالی که به یاد تو بودم، با یاد تو ذکر گفتم. دل من از زیبایی ماه به زلف تو افتاد.
هوش مصنوعی: چشمم مانند تصویر درخت صنوبر شد و در خیال، قامت تو را پیش خود دیدم و به تو نگاه کردم.
هوش مصنوعی: اگر به من نشان بدهی که زلفهایت چقدر زیبا و نرم هستند، مثل حرف الف که میتواند هر جا در عشق باشد، باید از تو به خاطر مظلومیتی که در عشق داری، درخواست کنم.
هوش مصنوعی: دست ما از زیبایی و جذابیت موهای تو دور باد، زیرا ما نمیتوانیم بر روی حرف تازهای انگشت بزنیم.
هوش مصنوعی: تو گفته بودی وقتی به یادم بیفتی، دردم کمتر میشود. اما حالا من به آنچه که گفتی عمل کردهام و دردم بیشتر شده است.
هوش مصنوعی: در عشق تو، هم دیده و هم دل به آرزوی خود رسیدهاند و از اینکه این آرزو در کنار هم قرار گرفته، سپاسگزارم.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر حالت عاطفی عمیق و تأثیرگذار عشق و جدایی است. به تصویر کشیدن چشمانی پر از اشک که به خاطر خیال معشوق به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهاند، حس درد و حسرت را منتقل میکند. همچنین، اشاره به سوزنهای مژگان، سمبلی از زیبایی و ظرافت در عشق و احساساتی است که به خاطر معشوق دچار شدت و التهاب میشود. در کل، این ابراز احساسات به عمق و شدت عشق و غم اشاره دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
[...]
چون قلم بست او میان در هجو تو لیکن دهانش
چون دوات از گفتههای خویشتن پر لوش باد
آنچه ایزد خواست کرد و آنچه مردم خواست داد
شاه را بالنده کرد و تن درستش کرد شاد
شاه را تابنده کرد آن تندرستی در بزه
شد تنش پالوده چون از باده آسوده لاد
هست پنجاه و سه سالش داد پنجاه و سه تب
[...]
این مبارک پی بنای محکم گردون نهان
کرده شاگردیش گردون خوانده او را اوستاد
روز و شب در آفتاب و سایه اقبال و بخت
جای ابراهیم بن مسعود ابراهیم باد
مشرق میدان شاه دین فروز دین پرست
[...]
در معزالدین ملکشاه آفتاب دین و داد
روز عید روزهداران فرخ و فرخنده باد
خسرو پیروزبخت و داور یزدانپرست
شاه خاقان گوهر و سلطان سلجوقی نژاد
کاست از عالم ستم تا لاجرم شاهی فزود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.