گر مِیفروش حاجتِ رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند
ساقی به جامِ عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاوَرَد، که جهان پُربلا کند
حقّا کز این غَمان برسد مژدهٔ امان
گر سالِکی به عهدِ امانت وفا کند
گر رنج پیشآید و گر راحت ای حکیم
نسبت مَکُن به غیر که اینها خدا کند
در کارخانهای که رَهِ عقل و فضل نیست
فهمِ ضعیفْ رایْ فضولی چرا کند؟
مطرب بساز پرده که کس بیاجل نمرد
وان کو نه این ترانه سُراید خطا کند
ما را که دردِ عشق و بلای خُمار کُشت
یا وصلِ دوست یا میِ صافی دوا کند
جان رفت در سرِ می و حافظ به عشق سوخت
عیسیدَمی کجاست که احیایِ ما کند؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالات عشق، درد و نیاز انسانها به عشق و میپردازد. شاعر از ساقی میخواهد که به رندان باده دهد و گنهکاران را ببخشد. او اشاره دارد که در دنیای پر از بلا، اگر سالکی به عهد خود وفا کند، مژده رهایی خواهد رسید. همچنین درباره اهمیت عقل و دانش در زندگی صحبت میکند و بر بیهوده بودن تلاشهای غیرعقلانی تأکید میکند. در نهایت، با اشاره به درد ناشی از عشق و خمار، از می و وصال دوست به عنوان دوا یاد میکند و به دنیاست که روحش در محبت سوخته و به احیای خود نیاز دارد.
هوش مصنوعی: اگر میفروش نیازهای حاضران را برآورده کند، خداوند گناهان را میبخشد و calamities را دور میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، نوشیدنی را در جام انصاف بریز تا گدا و نیازمندان غیرت و شرف را از یاد نبرند، زیرا زندگی پر از مشکلات و بلاهاست.
هوش مصنوعی: به درستی اگر کسی با وفا به وعدههایش عمل کند، میتواند نوید آزادی و رهایی از غمها را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی سختی پیش بیاید یا راحتی بیابی، ای حکیم، نمیتوانی نسبت به دیگران برخورد کنی، چون اینها همگی از خداوند ناشی میشوند.
هوش مصنوعی: در جایی که عقل و دانش وجود ندارد، چرا باید انسانهای نادان و کمفهم، نظر و دخالت کنند؟
هوش مصنوعی: بشنوید و لذت ببرید، زیرا هیچکس بدون سرنوشت خود نمیمیرد و کسی که این آهنگ را نمیخواند، به اشتباه میافتد.
هوش مصنوعی: ما را که درد عشق و مشکلات ناشی از نشئگی کشت، یا وصال دوست یا شراب خالص میتواند درمان کند.
هوش مصنوعی: حیات و وجود حافظ به عشق و شوق میگذرد و او در دلش آرزوی تجدید حیات دارد. او به درستی میخواهد بگوید که آیا عیسی، که میتواند جان ما را زنده کند، کجاست تا به ما دیوانهگی عشق را ببخشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
با خلق هر کرم که کند هم خدا کند
باشد که ناگهی نگهی هم به ما کند
عیش و نشاط و شادی و لهوست مرمرا
تا ساقی من آن بت حوری لقا کند
زهره ست و ماه باده و رویش به روشنی
زان هر دو نور مجلس ما پر ضیا کند
آری چو ماه و زهره به یک جا قران کنند
[...]
هرچ از وفا به جای من آن بیوفا کند
آنرا وفا شمارم اگرچه جفا کند
با آنکه جز جفا نکند کار کار اوست
یارب چه کارها کند او گر وفا کند
آزادگان روی زمینش رهی شوند
[...]
چون مرد ترسد از حدئی کاوفتد و را
بهر وضو ز مسجد خود را جدا کند
بر قول بوحنیفه و شیبانی آن زمان
باید که آن نماز شده ز ابتدا کند
زیرا که نزد این دوامامش مجال نیست
[...]
با خلق هر کرم که کند چون خدا کند
باشد که ناگهان نظری سوی ما کند
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۳۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.