در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها مولانا مصرع یا بیتی از رودکی را عیناً نقل قول کرده است:
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۶ :: رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۲ - در رثای ابوالحسن مرادی
مولانا (بیت ۱): گفت کسی خواجه سنایی بمرد - مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
رودکی (بیت ۱): مُرد مرادی نه همانا که مُرد - مرگ چنان خواجه نه کاریست خُرد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹۷ :: رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی
مولانا (بیت ۱): بوی باغ و گلستان آید همی - بوی یار مهربان آید همی
رودکی (بیت ۱): بوی جوی مولیان آید همی - یاد یار مهربان آید همی
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹:دلارام نهان گشته ز غوغا - همه رفتند و خلوت شد برون آ
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶:مرا حلوا هوس کردست حلوا - میفکن وعده حلوا به فردا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:بکت عینی غداه البین دمعا - و اخری بالبکا بخلت علینا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:تو بشکن چنگ ما را ای معلا! - هزاران چنگ دیگر هست اینجا
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج » پاره ۱:شبی دیرند و ظلمت را مهیا - چو نابینا درو دو چشم بینا
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳:اگر تو عاشق عشقی و عشق را جویا - بگیر خنجر تیز و ببر گلوی حیا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴:درخت اگر متحرک بدی ز جای به جا - نه رنج اره کشیدی نه زخمهای جفا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶:روم به حجره خیاط عاشقان فردا - من درازقبا با هزار گز سودا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:چه نیکبخت کسی که خدای خواند تو را - درآ درآ به سعادت درت گشاد خدا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱:مرا تو گوش گرفتی همیکشی به کجا - بگو که در دل تو چیست چیست عزم تو را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲:رویم و خانه بگیریم پهلوی دریا - که داد اوست جواهر که خوی اوست سخا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳:کجاست مطرب جان تا ز نعرههای صلا - درافکند دم او در هزار سر سودا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:چه خیره مینگری در رخ من ای برنا - مگر که در رخمست آیتی از آن سودا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:برفت یار من و یادگار ماند مرا - رخ معصفر و چشم پرآب و وااسفا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:به جان پاک تو ای معدن سخا و وفا - که صبر نیست مرا بیتو ای عزیز بیا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:شراب داد خدا مر مرا تو را سرکا - چو قسمتست چه جنگست مر مرا و تو را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:سبکتری تو از آن دم که میرسد ز صبا - ز دم زدن نشود سیر و مانده کس جانا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶:مبارکی که بود در همه عروسیها - در این عروسی ما باد ای خدا تنها
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۸:به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا - به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹:کرانی ندارد بیابان ما - قراری ندارد دل و جان ما
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳:به کوه اندرون گفت: کمکان ما - بیا و بکن، بگسلد جان ما
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:مجلس خوش کن از آن دو پاره چوب - عود را درسوز و بربط را بکوب
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۲۰:شاه دیگر روز باغ آراست خوب - تختها بنهاد و بر گسترد بوب
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:خوابم ببستهای بگشا ای قمر نقاب - تا سجدههای شکر کند پیشت آفتاب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب - کاندر خرابه دل من آید آفتاب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:بازآمد آن مهی که ندیدش فلک به خواب - آورد آتشی که نمیرد به هیچ آب
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۸:تا کی کنی عذاب و کنی ریش را خضاب؟ - تا کی فضول گویی و آری حدیث غاب؟
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸:هر دم سلام آرد کاین نامه از فلانست - گویی سلام و کاغذ در شهر ما گرانست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:امروز شهر ما را صد رونقست و جانست - زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۹:خوبان همه سپاهند، اوشان خدایگانست - مر نیک بختیم را بر روی او نشانست
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:صوفیان آمدند از چپ و راست - در به در کو به کو که باده کجاست
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵:به سرای سپنج مهمان را - دل نهادن همیشگی نه رواست
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۳:چون بر رخ ما عکس جمال تو برآید - بر چهره ما خاک چو گلگونه نماید
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۱:اندی که امیر ما باز آید پیروز - مرگ از پس دیدنش روا باشد و شاید
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۵:هر که بتواند نگه دارد خرد - من نتانستم مرا باری ببرد
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۱ - نمودن آن شمعها در نظر هفت مرد:هفت شمع اندر نظر شد هفت مَرد - نورشان میشد به سقف لاژورد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۰ - در مدح نصر بن احمد سامانی:حاتم طایی تویی اندر سخا - رستم دستان تویی اندر نبرد
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۳۲:اندر آن شهری که موش آهن خورد - باز پرد در هوا، کودک برد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۴:عاشقان پیدا و دلبر ناپدید - در همه عالم چنین عشقی که دید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۵:برنشین ای عزم و منشین ای امید - کز رسولانش پیاپی شد نوید
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴۶:سرخی خفچه نگر از سرخ بید - معصفر گون، پوشش او خود سفید
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴۷:چون کشف انبوه غوغایی بدید - بانگ وژخ مردمان، خشم آورید
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۳:در عشق زنده باید کز مرده هیچ ناید - دانی که کیست زنده آن کو ز عشق زاید
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۰:دریا دو چشم و آتش بر دل همی فزاید - مردم میان دریا و آتش چگونه پاید؟
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۳:آتش پریر گفت نهانی به گوش دود - کز من نمیشکیبد و با من خوش است عود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۳:خفته نمود دلبر گفتم ز باغ زود - شفتالوی بدزدم او خود نخفته بود
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵۲:شاخی برآمد از بر شاخ درخت تود - تاخی ز مشک و شاخ ز عنبر درخت عود
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۹:خیاط روزگار به بالای هیچ مرد - پیراهنی ندوخت که آن را قبا نکرد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۱:چون بچهٔ کبوتر منقار سخت کرد - هموار کرد پرّ و بیوکند مویِ زرد،
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۶:غره مشو گر ز چرخ کار تو گردد بلند - زانک بلندت کند تا بتواند فکند
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۹:نیز ابا نیکوان نمایدت جنگ فند - لشکر فریادنی، خواستهنی سودمند
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۳:بگو به گوش کسانی که نور چشم منند - که باز نوبت آن شد که توبهها شکنند
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۷:فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند - از آنک عشق تو بنیاد عافیت برکند
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۸:جز آن که مستی عشقست هیچ مستی نیست - همین بلات بس است، ای به هر بلا خرسند
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۴:ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت وجود - تو نفخ صوری یا خود قیامت موعود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۳:رسید ساقی جان ما خمار خوابآلود - گرفت ساغر زرین سر سبو بگشود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۰:ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و سرود - بسی بکردم لاحول و توبه دل نشنود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۱:ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا سود - به نقد خاک شوم بنگرم چه خواهد بود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۰:سپاس آن عدمی را که هست ما بربود - ز عشق آن عدم آمد جهان جان به وجود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۳:اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود - میان این دل و آن یار می فروش چه بود
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۴:اگر چه عذر بسی بود روزگار نبود - چنان که بود به ناچار خویشتن بخشود
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۸:چو کارزار کند شاه روم با شمشاد - چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۸:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۹:ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مراد - هر آن که توبه کند توبهاش قبول مباد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۷:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۷:جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد - برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۹:ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب برد - که عشق جان و خرد را به نیم جو نخرد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۸:چهار چیز مر آزاده را زغم بخرد: - تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۷:مخسب شب که شبی صد هزار جان ارزد - که شب ببخشد آن بدر بدره بیحد
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴۲:ایا بلایه، اگر کارت تو پنهان بود - کنون توانی، باری، خشوک پنهان کرد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۵:سلام بر تو که سین سلام بر تو رسید - سلام گرد جهان گشت جز تو نپسندید
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۷:دریغ! مدحت چون درو آبدار غزل - که چابکیش نیاید همی به لفظ پدید
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۸:سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد - از گل و زعفران حکایت کرد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۹:سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد - زعفران لاله را حکایت کرد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸۱:شعر من نان مصر را ماند - شب بر او بگذرد نتانی خورد
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۴:اشتر گرسنه کسیمه برد - کی شکوهد ز خار؟ چیره خورد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۵:آتش افکند در جهان جمشید - از پس چار پرده چون خورشید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۱:عشق جانان مرا ز جان ببرید - جان به عشق اندرون ز خود برهید
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۷:گاو مسکین ز کید دمنه چه دید؟ - وز بد زاغ بوم را چه رسید؟
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۹:شاهدی بین که در زمانه بزاد - بت و بتخانه را به باد بداد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶:شاد زی با سیاهچشمان، شاد - که جهان نیست جز فسانه و باد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸۴:هین که هنگام صابران آمد - وقت سختی و امتحان آمد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۵ - جشن مهرگان:ملکا، جشن مهرگان آمد - جشن شاهان و خسروان آمد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۶:گل دگر ره به گلستان آمد - وارهٔ باغ و بوستان آمد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۶:گفت کسی خواجه سنایی بمرد - مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۷:گفت کسی خواجه سنایی بمرد - مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۲ - در رثای ابوالحسن مرادی:مُرد مرادی نه همانا که مُرد - مرگ چنان خواجه نه کاریست خُرد
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۴:مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر - پدر را نیک واقف دان از آن کژبازی مضمر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۵:مرا آن اصل بیداری دگرباره به خواب اندر - بداد افیون شور و شر ببرد از سر ببرد از سر
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۳:نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحت - سه پیراهن سلب بودهست یوسف را به عمر اندر
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۷:گیرم که بود میر تو را زر به خروار - رخساره چون زر ز کجا یابد زردار
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۵:ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی - همچون شمنی شیفته بر صورت فرخار
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۰:صنما این چه گمانست فرودست حقیر - تا بدین حد مکن و جان مرا خوار مگیر
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۴:چاکرانت به گه رزم چو خیاطانند - گرچه خیاط نیند، ای ملک کشور گیر
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۲:اختران را شب وصلست و نثارست و نثار - چون سوی چرخ عروسیست ز ماه ده و چار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۳:روستایی بچهای هست درون بازار - دغلی لاف زنی سخره کنی بس عیار
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۸:گر شود بحر کف همت تو موج زنان - ور شود ابر سر رایت تو توفان بار
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۵:داد جاروبی به دستم آن نگار - گفت کز دریا برانگیزان غبار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۳:رفتم آن جا مست و گفتم ای نگار - چون مرا دیوانه کردی گوش دار
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴۹:خور به شادی روزگار نوبهار - می گسار اندر تکوک شاهوار
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵۰:داشتی آن تاجر دولت شعار - صد قطار سار اندر زیر بار
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵۱:مرد مزدور اندر آغازید کار - پیش او دوستان همی زد بی کیار
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۶:گر ز سر عشق او داری خبر - جان بده در عشق و در جانان نگر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۹:ای نهاده بر سر زانو تو سر - وز درون جان جمله باخبر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۰:بس که میانگیخت آن مه شور و شر - بس که میکرد او جهان زیر و زبر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۷:در چمن آیید و بربندید دید - تا نیفتد بر جماعت هر نظر
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۲:هیچ شادی نیست اندر این جهان - برتر از دیدار روی دوستان
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴۸:سر فرو بردم میان آبخور - از فرنج منش خشم آمد مگر
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۶:هر کس به جنس خویش درآمیخت ای نگار - هر کس به لایق گهر خود گرفت یار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۷:دل ناظر جمال تو آن گاه انتظار - جان مست گلستان تو آن گاه خار خار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۸:میر شکار من که مرا کردهای شکار - بیتو نه عیش دارم و نه خواب و نه قرار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۱:آمد بهار خرم و آمد رسول یار - مستیم و عاشقیم و خماریم و بیقرار
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۹:ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار - بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۲:اندیشه را رها کن اندر دلش مگیر - زیرا برهنهای تو و اندیشه زمهریر
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۶:زیرش عطارد، آن که نخوانیش جز دبیر - یک نام او عطارد و یک نام اوست تیر
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۳:نه در وفات گذارد نه در جفا دلدار - نه منکرت بگذارد نه بر سر اقرار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۴:چرا ز قافله یک کس نمیشود بیدار - که رخت عمر ز کی باز میبرد طرار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۵:بیار ساقی بادت فدا سر و دستار - ز هر کجا که دهد دست جام جان دست آر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۶:نبشتهست خدا گِردِ چهره دلدار - خطی که فاعتبروا منه یا اولیالابصار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۷:شدهست نور محمد هزار شاخ هزار - گرفته هر دو جهان از کنار تا به کنار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۸:چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار - بر آب دیده و خون جگر گرفت قرار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۹:مجوی شادی چون در غمست میل نگار - که در دو پنجه شیری تو ای عزیز شکار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۰:بیامدیم دگربار چون نسیم بهار - برآمدیم چو خورشید با صد استظهار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۱:ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار - بشارتیست ز عمر عزیز روی نگار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۶:مرا بگاه ده ای ساقی کریم عقار - که دوش هیچ نخفتم ز تشنگی و خمار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۷:بکش بکش که چه خوش میکشی بیار بیار - هزیمتان ره عشق را قطار قطار
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۷:اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت - هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۴:ندا رسید به جانها ز خسرو منصور - نظر به حلقه مردان چه میکنید از دور
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۵:به من نگر که منم مونس تو اندر گور - در آن شبی که کنی از دکان و خانه عبور
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۱:قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور - خراب کار مرا شمس دین کند معمور
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۰:به دور عدل تو در زیر چرخ مینایی - چنان گریخت ز دهر دو رنگ، رنگ فتور
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۶:مطربِ عاشقان بجنبان تار - بزن آتش به مؤمن و کفار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۷:گر تو خواهی وطن پر از دلدار - خانه را رو تهی کن از اغیار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۸:رحم بر یار کی کند هم یار - آه بیمار کی شنود بیمار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶۳:عار بادا جهانیان را عار - از دو سه ماده ابله طرار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶۴:خلق را زیر گنبد دوار - چشمها کور و دیدنی بسیار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۷:آفتابی برآمد از اسرار - جامهشویی کنیم صوفیوار
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:طلب ای عاشقان خوش رفتار - طرب ای نیکوان شیرین کار
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۴ - بر رخش «زلف» عاشق است چو من:بر رخش زلف عاشق است چو من - لاجرم همچو منش نیست قرار
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۸:دور ماند از سرای خویش و تبار - نسری ساخت بر سر کهسار
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۱:برای عاشق و دزدست شب فراخ و دراز - هلا بیا شب لولی و کار هر دو بساز
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۲:به آفتاب شهم گفت هین مکن این ناز - که گر تو روی بپوشی کنیم ما رو باز
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۹:زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز - زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۶:برفتم دی به پیشش سخت پرجوش - نپرسید او مرا بنشست خاموش
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج » پاره ۷:بود زودا، که آیی نیک خاموش - چو مرغابی زنی در آب پاغوش
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۴:کل عقل بوصلکم مدهش - کل خد ببینکم مخدش
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷۳:بت، اگرچه لطیف دارد نقش - نزد رخسارهٔ تو هست خراش
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱۲:آن که از این سخن شنید ارزش - باز پیش آر، تا کند پژهش
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۰:بگردان شراب ای صنم بیدرنگ - که بزمست و چنگ و ترنگاترنگ
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۹:می لعل پیش آر و پیش من آی - به یک دست جام و به یک دست چنگ
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲۳:فگندند بر لاد پر نیخ سنگ - نکردند در کار موبد درنگ
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۳:چگونه برنپرد جان چو از جناب جلال - خطاب لطف چو شکر به جان رسد که تعال
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۴:تو را سعادت بادا در آن جمال و جلال - هزار عاشق اگر مرد خون مات حلال
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۵:دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال - برآ به چرخ حقایق دگر مگو ز خیال
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۹:تعال یا مدد العیش و السرور تعال - تعال یا فرج الهم فاتح الاقفال
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۰:کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند - ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶۴:می شناسد پرده جان آن صنم - چون نداند پرده را صاحب حرم
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۶۸:چون که زن را دید فغ، کرد اشتلم - همچو آهن گشت و نداد ایچ خم
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۲:به حق آنک بخواندی مرا ز گوشه بام - اشارتی که بکردی به سر به جای سلام
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۳:به جان عشق که از بهر عشق دانه و دام - که عزم صد سفرستم ز روم تا سوی شام
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۴:سماع چیست ز پنهانیان دل پیغام - دل غریب بیابد ز نامه شان آرام
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳۵:به گوش من برسانید هجر تلخ پیام - که خواب شیرین بر عاشقان شدهست حرام
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۱:دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام - بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۳:اگر امیر جهاندار داد من ندهد - چهار ساله نوید مرا که هست خرام
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶۳:ای سنجق نصرالله وی مشعله یاسین - یا رب چه سبک روحی بر چشم و سرم بنشین
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸۰:در زیر نقاب شب این زنگیکان را بین - با زنگیکان امشب در عشرت جان بنشین
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸۱:از چشمه جان ره شد در خانه هر مسکین - ماننده کاریزی بیتیشه و بیمیتین
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۲۳:گیتیت چنین آید، گردنده بدین سان هم - هم باد برین آید و هم باد فرودین
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۱:ز زخم دف کفم بدرید ای جان - چه بستی کیسه را دستی بجنبان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۳:شنیدی تو که خط آمد ز خاقان - که از پرده برون آیند خوبان
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۶:چه چیزست آن رونده تیرک خرد؟ - چه چیزست آن پلالک تیغ بران؟
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۵:دلبر بیگانه صورت مهر دارد در نهان - گر زبانش تلخ گوید قند دارد در دهان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۰:ای ز تو مه پای کوبان وز تو زهره دف زنان - می زنند ای جان مردان عشق ما بر دف زنان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۱:مهرهای از جان ربودم بیدهان و بیدهان - گر رقیب او بداند گو بدان و گو بدان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۲:من ز گوش او بدزدم حلقه دیگر نهان - تا نداند چشم دشمن ور بداند گو بدان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۵:ای زیان و ای زیان و ای زیان و ای زیان - هوشیاری در میان بیخودان و مستیان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۶:جام پر کن ساقیا آتش بزن اندر غمان - مست کن جان را که تا اندررسد در کاروان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۷:ای تو را گردن زده آن تسخرت بر گرد نان - ای سیاهی بر سیاهی جان تو از گرد نان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۸:ای دل من در هوایت همچو آب و ماهیان - ماهی جانم بمیرد گر بگردی یک زمان
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱۲:خواسته تاراج گشته، سر نهاده بر زیان - لشکرت همواره یافه، چون رمهٔ رفته شبان
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۵:چه نشستی دور چون بیگانگان - اندرآ در حلقه دیوانگان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۷:شاه ما باری برای کاهلان - گنج میبخشد به هر دم رایگان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۹:نک بهاران شد صلا ای لولیان - بانگ نای و سبزه و آب روان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۱:صبحدم شد زود برخیز ای جوان - رخت بربند و برس در کاروان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۲:ای زیان و ای زیان و ای زیان - هوشیاری در میان مستیان
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۳:یخچه میبارید از ابر سیاه - چون ستاره بر زمین از آسمان
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷۴:زش ازو پاسخ دهم اندر نهان - زش به بیداری میان مردمان
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷۵:چون بگردد پای او از پایدان - خود شکوخیده بماند هم چنان
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۶:هر کجا که پا نهی ای جان من - بردمد لاله و بنفشه و یاسمن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۰:بشنو از دل نکتههای بیسخن - و آنچ اندر فهم ناید فهم کن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۲:ای دلارام من و ای دل شکن - وی کشیده خویش بیجرمی ز من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۶:جان من جان تو جانت جان من - هیچ دیدستی دو جان در یک بدن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۷:آمد آمد در میان خوب ختن - هر دو دستت را بشو از جان و تن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۷:یا صغیر السن یا رطب البدن - یا قریب العهد من شرب اللبن
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۸:کشتیی بر آب و کشتیبانش باد - رفتن اندر وادیی یکسان نهاد
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۵:آن که را دانم که: اویم دشمنست - وز روان پاک بدخواه منست
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷۲:کرد باید مر مرا و او را رون - شیر تا تیمار دارد خویشتن
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷۳:پس شتابان آمد اینک پیرزن - روی یکسو، کاغه کرده خویشتن
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۶:مستی و عاشقی و جوانی و جنس این - آمد بهار خرم و گشتند همنشین
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۳:با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین - با آنک نیست عاشق یک دم مشو قرین
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۲:با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین - با هر که نیست عاشق کم گوی و کم نشین
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۷:میآیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن - برکندهای به خشم دل از یار مهربان
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۰:هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان - زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۴:ای مج، کنون تو شعر من از بر کن و بخوان - از من دل و سگالش، از تو تن و روان
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۰:چهار شعر بگفتم بگفت نی به از این - بلی ولیک بده اولا شراب گزین
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۴:بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین - قرار و صبر برفتهست زین دل مسکین
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۱:ترنج بیدار اندر شده به خواب گران - گل غنوده برانگیخته سر از بالین
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۹:تنت زین جهان است و دل زان جهان - هوا یار این و خدا یار آن
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۰:جگر تشنگانند بیتوشگان - که بیچارگانند و بیزاوران
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۱:وگر پهلوانی ندانی زبان - ورز رود را ماورالنهر دان
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۲:که هرگه که تیره بگردد جهان - بسوزد چو دوزخ شود با دران
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۵:ساقی من خیزد بیگفت من - آرد آن باده وافر ثمن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۸:مینروم هیچ از این خانه من - در تک این خانه گرفتم وطن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۹:ای تو پناه همه روز محن - بازسپردم به تو من خویشتن
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از دیگر مثنویها » پاره ۵:لقمهای از زهر زده در دهن - مرگ فشردش همه در زیر غن
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸۰:ای عاشقان ای عاشقان دیوانهام کو سلسله - ای سلسله جنبان جان عالم ز تو پرغلغله
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۴۷:خوش آن نبیذ غارجی با دوستان یکدله - گیتی به آرام اندرون، مجلس به بانگ و ولوله
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۰:پیش جوش عفو بیحد تو شاه - توبه کردن از گناه آمد گناه
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۸۶:روی هر یک چون دو هفته گرد ماه - جامهشان غفه، سموریشان کلاه
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۸۷:اخترانند آسمانشان جایگاه - هفت تابنده دوان در دو و داه
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰۸:چو آفتاب برآمد ز قعر آب سیاه - ز ذره ذره شنو لا اله الا الله
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۴:سماع و بادهٔ گلگون و لعبتان چو ماه - اگر فرشته ببیند دراوفتد در چاه
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۶:مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی - به بوسیدن چنان دستی ز شاهنشاه سلطانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۷:بیامد عید ای ساقی عنایت را نمیدانی - غلامانند سلطان را بیارا بزم سلطانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۸:مرا آن دلبر پنهان همیگوید به پنهانی - به من ده جان به من ده جان چه باشد این گران جانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۹:بر دیوانگان امروز آمد شاه پنهانی - فغان برخاست از جانهای مجنونان روحانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۴:شنیدم کاشتری گم شد ز کردی در بیابانی - بسی اشتر بجست از هر سوی کرد بیابانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۵:مگر مستی نمیدانی که چون زنجیر جنبانی - ز مجنونان زندانی جهانی را بشورانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۶:سحرگه گفتم آن مه را که ای من جسم و تو جانی - بدین حالم که میبینی وزان نالم که میدانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۷:شدم از دست یک باره ز دست عشق تا دانی - در این مستی اگر جرمی کنم تا رو نگردانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۸:تو استظهار آن داری که رو از ما بگردانی - ولی چون کعبه برپرد کجا ماند مسلمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۹:چو دید آن طره کافر مسلمان شد مسلمانی - صلا ای کهنه اسلامان به مهمانی به مهمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۸:الا ای نقش روحانی چرا از ما گریزانی - تو خود از خانه آخر ز حال بنده می دانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۹:الا ای یوسف مصری از این دریای ظلمانی - روان کن کشتی وصلت برای پیر کنعانی
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۷۰:ازو بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی - به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی؟
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲۸:هر روز بگه ای شه دلدار درآیی - جان را و جهان را شکفانی و فزایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۵:امروز سماع است و مدام است و سقایی - گردان شده بر جمع قدحهای عطایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴۲:زان جای بیا خواجه بدین جای نه جایی - کاین جاست تو را خانه کجایی تو کجایی
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۸:دل تنگ مدار، ای ملک، از کار خدایی - آرام و طرب رامده از طبع جدایی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶۶:گر گریزی به ملولی ز من سودایی - روکشان دست گزان جانب جان بازآیی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸۹:ای که تو چشمه حیوان و بهار چمنی - چو منی تو خود خود را کی بگوید چو منی
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۶:از خر و پالیک آن جای رسیدم که همی - موزهٔ چینی میخواهم و اسب تازی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹۷:بوی باغ و گلستان آید همی - بوی یار مهربان آید همی
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:بوی جوی مولیان آید همی - یاد یار مهربان آید همی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰۲:ای درآورده جهانی را ز پای - بانگ نای و بانگ نای و بانگ نای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۶:گفت: ای من، مرد خام کل درای - پیش آن فرتوت پیر ژاژخای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۷:بینی و گنده دهان داری و نای - خایگان غر، هر یکی همچون درای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۸:پیسی و ناسور کون و گربه پای - خایه گر داری تو، چون اشتر درای
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹۹:آبکندی دور و بس تاریک جای - لغز لغزان چون درو بنهند پای
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰۷:آفتابا سوی مه رویان شدی - چرخ را چون ذرهها برهم زدی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۰:زشت و نافرهخته و نابخردی - آدمی رویی و در باطن بدی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۴:ناگهان اندر دویدم پیش وی - بانگ برزد مست عشق او که هی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۲:هم تو شمعی هم تو شاهد هم تو می - هم بهاری در میان ماه دی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۴:گفت با خرگوش خانه خان من - خیز خاشاکت ازو بیرون فگن
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۵:خوش بود گر کاهلی یک سو نهی - وز همه یاران تو زوتر برجهی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۵:خم و خنبه پر ز انده، دل تهی - زعفران و نرگس و بید و بهی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴۸:تو آسمان منی من زمین به حیرانی - که دم به دم ز دل من چه چیز رویانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۶:بلندتر شدهست آفتاب انسانی - زهی حلاوت و مستی و عشق و آسانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۲:هزار جان مقدس فدای سلطانی - که دست کفر برو برنبست پالانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۳:نگفتمت که تو سلطان خوبرویانی - به جای سبزه تو از خاک خوب رویانی
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۳:مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب - چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۰:نهان شدند معانی ز یار بیمعنی - کجا روم که نروید به پیش من دیوی ؟
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۹:مشوشست دلم از کرشمهٔ سلمی - چنان که خاطر مجنون ز طرهٔ لیلی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۶:دلا گر مرا تو ببینی ندانی - به جان آتشینم به رخ زعفرانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۹:نشانت کی جوید که تو بینشانی - مکانت کی یابد که تو بیمکانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۵:بتا گر مرا تو ببینی ندانی - به جان لاله زارم به رخ زعفرانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۶:گل سرخ دیدم شدم زعفرانی - یکی لعل دیدم شدم زر کانی
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۴:کسی را چو من دوستگان می چه باید؟ - که دل شاد دارد بهر دوستگانی
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۴:چو عشقش برآرد سر از بیقراری - تو را کی گذارد که سر را بخاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹۸:گهی پردهسوزی، گهی پردهداری - تو سر خزانی، تو جان بهاری
رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۲:چه نیکو سخن گفت یاری به یاری - که تا کی کشم از خُسُر ذل و خواری
-
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳۱:الا هات حمرا کالعندم - کانی ما زجتها عن دمی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۸:ایا خلعت فاخر از خرمی - همی رفتی و می نوشتی ز می
-
مولانا » دیوان شمس » مستدرکات » تکه ۱:کدیهای میکنم سبک بشنو - خبر عشق میدهم بگرو
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۳:چون نهاد او پهند را نیکو - قید شد در پهند او آهو
-
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۲ - انکار کردن نخچیران بر خرگوش در تاخیر رفتن بر شیر:قوم گفتندش که چندین گاه ما - جان فدا کردیم در عهد و وفا
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:شب زمستان بود، کپی سرد یافت - کرمکی شبتاب ناگاهی بتافت
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰:وز درخت اندر، گواهی خواهد اوی - تو بدانگاه از درخت اندر بگوی:
-
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲۲ - در بیان فضیلت احتما و جوع:جوع خود سلطان داروهاست هین - جوع در جان نه چنین خوارش مبین
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷:گفت: هنگامی یکی شهزاده بود - گوهری و پر هنر آزاده بود
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹:بانگ زله کرد خواهد کر گوش - وایچ ناساید به گرما از خروش
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:آن را که غمی باشد و بتواند گفت - گر از دل خود بگفت بتواند رفت
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱۸:ای هر بیدار با خبرهای تو خفت - ای هرکه بخفت در بر لطف تو خفت
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۲:با جان دو روزه تو چنان گشتی جفت - با تو سخن مرگ نمیشاید گفت
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۶:سر سخن دوست نمیارم گفت - دریست گرانبها نمیارم سفت
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۵:گفتم بجهم همچو کبوتر ز کفت - گفت ار بجهی کند غمم مستخفت
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۹:منصور حلاجی که اناالحق میگفت - خاک همه ره به نوک مژگان میرفت
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:چشمم ز غمت، به هر عقیقی که بسفت - بر چهره هزار گل ز رازم بشکفت
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۵:با دل گفتم که دل از او جیحونست - دلبر ترش است و با تو دیگر گونست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۲:یاری که به حسن از صفت افزونست - در خانه درآمد که دل تو چونست
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:جایی که گذرگاه دل محزونست - آن جا دو هزار نیزه بالا خون ست
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۲:هر ذره که در هوا و در هامون است - نیکو نگرش که همچو ما مجنون است
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:با آن که دلم از غم هجرت خون است - شادی به غم توام ز غم افزون است
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۰:اکنون که رخت جان جهانی بربود - در خانه نشستنت کجا دارد سود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۱:برقی که ز میغ آن جهان روی نمود - چون سوختهای نیست کرا دارد سود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۹۷:دل دوش در این عشق حریف ما بود - شب تا به سحرگاه نخفت و ناسود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲۴:ز اول که مرا عشق نگارم بربود - همسایهٔ من ز نالهٔ من نغنود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۴۳:شب رفت کجا رفت همانجای که بود - تا خانه رود باز یقین هر موجود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۸:کامل صفتی راه فنا میپیمود - چون باد گذر کرد ز دریای وجود
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲:... - ...
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰۰:گوید چونی خوشی و در خنده شود - چون باشد مردهٔ ای که او زنده شود
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:نامت شنوم، دل ز فرح زنده شود - حال من از اقبال تو فرخنده شود
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶۸:آن کس که ترا دیده بود ای دلبر - او چون نگرد بسوی معشوق دگر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۱:اندیشهٔ دهرت ز چه بگداخت جگر - طبع تو مزاج دهر نشناخت مگر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۳:ای آنکه دلت باید در وی منگر - زاهد شو و چشم را بخوابان بگذار
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۶:ای دلبر عیّار دلِ نیکوفر - از جملهٔ نیکوان توی نیکوتر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۲:این صورت باغست و در او نیست ثمر - تو رنجه مشو بیهده سوگند مخور
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۴:در باغ در نیامدم گرد آور - درویش و تهی روم من راهگذر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۶:فرمود خدا به وحی کای پیغمبر - جز در صف عاشقان بمنشین بگذر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۸:گر در سر و چشم عقل داری و بصر - بفروش زبان را و سر از تیغ بخر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۷:مجموع تن و قالب خود را بنگر - جوقی مستند و خفته بر همدیگر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۱:من مسخرهٔ تو نیسستم ای فاجر - تا مسخرگی نمایمت بس نادر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۲:میآید گرگ نزد ما وقت سحر - هم فربه میرباید و هم لاغر
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر - ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۲:ای جان سماع و روزه و حج و نماز - وی از تو حقیقت شده بازی و مجاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۳:ای جان لطیف بیغم عشق مساز - در هر نفسش هزار روزه است و نماز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۸:ای عشق تو داده باز جان را پرواز - لطف تو کشیده چنگ جان را در ساز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۰:ای کرده ز نقش آدمی چنگی ساز - جانها همه اقوال تو از روی نیاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۴:امشب که گشاده است صنم با ما راز - ای شب چه شبی که عمر تو باد دراز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۶:بازی بودم پریده از عالم راز - تا بو که برم ز شیب صیدی بفراز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۷:بنمای بمن رخ ای شمع طراز - تا ناز کنم نه روزه دارم نه نماز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵۸:گر بکشندم نگردم از عشق توباز - زیرا که ز چنگ ما برون شد آواز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۴:مردانه بیا که نیست کار تو مجاز - آغاز بنه ترانهٔ بیآغاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۶:من بودم و دوش آن بت بنده نواز - از من همه لابه بود و از وی همه ناز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۸:من همتیم کجا بود چون من باز - عرضه نکنم به هیچکس آز و نیاز
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶:چون کشته ببینیام، دو لب گشته فراز - از جان تهی این قالب فرسوده به آز
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۶:آنجا که عنایتست چه صلح و چه جنگ - ور کار تو نیکست چه تسبیح و چه جنگ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۷:با همت باز باش و با کبر پلنگ - زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۸:برزن به سبوی صحبت نادان سنگ - بر دامن زیرکان عالم زن چنگ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷۹:چون چنگ خودت بگیرم اندر بر تنگ - وز پردهٔ عشاق برآرم آهنگ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۰:میگردد این روی جهان رنگ به رنگ - وز پرده همی بیند معشوقهٔ شنگ
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۱:یک چند میان خلق کردیم درنگ - ز ایشان بوفا نه بوی دیدیم نه رنگ
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:با همت باز باش و با کبر پلنگ - زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:در جستن آن نگار پر کینه و جنگ - گشتیم سراپای جهان با دل تنگ
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱۱:آن خوش سخنان که ما بگفتیم به هم - در دل دارد نهفته این چرخ به خم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱۳:آن کس که ببست خواب ما را به ستم - یارب تو ببند خواب او را به کرم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲۷:دستارم و جبه و سرم هر سه به هم - قیمت کردند به یک درم چیزی کم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶۶:عمری رخ یکدگر بدیدیم به چشم - امروز که درهم نگریدیم به چشم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۲:گویی تو که من ز هر هنر باخبرم - این بیخبری بس که ز خود بیخبرم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱۷:ماهی فارغ ز چارده میبینم - بیچشم بسوی ماه ره میبینم
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:واجب نبود به کس بر، افضال و کرم - واجب باشد هر آینه شکر نعم
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۷:آشفته همی رَوی به کویی ای جان - میجویی از آن گمشدهٔ خویش نشان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸۲:آن کس که نساخت با لقای یاران - افتاد به مکر دزد و تهدید عوان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۹۳:امشب منم و هزار صوفی پنهان - مانندهٔ جان جمله نهانند و عیان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰۴:ای دف تو بخوان ز دفتر مشتاقان - ای کف تو بزن بر رگ خون ایشان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴۵:تا روی تو قبلهام شد ای جان جهان - نز کعبه خبر دارم و نز قبلهٔ نشان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵۲:چون شاه جهان نیست کسی در دو جهان - نی زیر و نه بالا و نه پیدا و نهان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۶۹:دل باغ نهانست و درختان پنهان - صد سان بنماید او و خود او یکسان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۱:دل گرسنهٔ عید تو شد چون رمضان - وز عید تو شد شاد و همایون رمضان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷۲:دلها مثل رباب و عشق تو کمان - زامد شد این کمانچه دلها نالان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸۷:شد کودکی و رفت جوانی ز جوان - روز پیری رسید بر پر ز جهان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۴:گلباغ نهانست و درختان پنهان - صد سال نماید او و او خود یکسان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۰۷:ما مرد سنانیم نه از بهر سه نان - ما دست زنانیم نه از دست زنان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۲:هشدار که میروند هر سو غولان - با دانه و دام در شکار گوران
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۳:هم خانه از آن اوست و هم جامه و نان - هم جسم از آن اوست همه دیده و جان
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳:در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جان - از گریهٔ خونین مژهام شد مرجان
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴:دیدار به دل فروخت، نفروخت گران - بوسه به روان فروشد و هست ارزان
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵:رویت دریای حسن و لعلت مرجان - زلفت عنبر، صدف دهن، در دندان
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳۹:ای بسته تو خواب من به چشم جادو - آن آب حیات و نقل بیخوابان کو
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵۸:بر آتش چو دیک تو خود را میجو - میجوش تو خودبخود مرو بر هر سو
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷۸:گر عاشق عشق ما شدی، ای مهرو - بیرون شو ازین شش جهت تو بر تو
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ای از گل سرخ، رنگ بربوده و بو - رنگ از پی رخ ربوده، بو از پی مو
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶۲:آن میوه توی که نادرِ ایامی - بتوان خوردن هزار من در خامی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۲:ای آنکه تو خون عاشقان آشامی - فریاد ز عاشقی و بیآرامی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴۱:ای ساقی جان که سرده ایامی - آرام دل خستهٔ بیآرامی
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸:نارفته به شاهراه وصلت گامی - نایافته از حسن جمالت کامی
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۰:ای آنکه به کوی یار ما افتادی - آن روی بدیدی به قفا افتادی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۹:ای خواجه ز هر خیال پر باد شوی - وز هیچ ترش گردی و دلشاد شودی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۱۴:گر تو نکنی سلام ما را در پی - چون جمله نشاطی و سلامی چون می
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:ای طرفهٔ خوبان من، ای شهرهٔ ری - لب را به سپید رگ بکن پاک از می
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۴:ای در دل من نشسته بگشاده دری - جز تو دگری نجویم و کو دگری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۵:بالا شجری لب شکر و دل حجری - زنجیر سری، سیمبری رشک پری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۳:با من ترش است روی یار قدری - شیرینتر از این ترش ندیدم شکری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹۵:با یار به گلزار شدم رهگذری - بر گل نظری فکندم از بیخبری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۰:بر کار گذشته بین که حسرت نخوری - صوفی باشی و نام ماضی نبری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۵:بیچاره دلا که آینهٔ هر اثری - گر سر کشی از صفات با دردسری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۹:تو آب نهای خاک نهای تو دگری - بیرون ز جهان آب و گل در سفری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۱:خیری بنمودی و ولیکن شری - نرمی و خبیث همچو مار نری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۲:در بادیهٔ عشق تو کردم سفری - تا بو که بیایم ز وصالت خبری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷۶:دوش آمد آن خیال تو رهگذری - گفتم بر ما باش ز صاحب نظری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۳:دی مست بدی دلا و چست و سفری - امروز چه خوردهای که از دی بتری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۹۲:سرسبزتر از تو من ندیدم شجری - پرنورتر از تو من ندیدم قمری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴۰:گفتند که هست یار را شور وشری - گفتم که دوم بار بگو خوش خبری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۵:مست است خبر از تو و یا خود خبری - خیره است نظر در تو و با تو نظری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۴:من دوش به کاسهٔ رباب سحری - مینالیدم ترانهٔ کاسهگری
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۸:مهمان دو دیده شد خیالت گذری - در دیده وطن ساخت ز نیکو گهری
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:دل سیر نگرددت ز بیدادگری - چشم آب نگرددت، چو در من نگری
-
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۸:چون کار مسافران دینم کردی - حمال امانت یقینم کردی
رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:از کعبه کلیسیا نشینم کردی - آخر در کفر بیقرینم کردی
-
مولانا » فیه ما فیه » فصل شصت و دوم - دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود:آسمانهاست در ولایت جان - کار فرمای آسمان جهان
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۲:یاد کن: زیرت اندرون تن شوی - تو برو خوار خوابنیده، ستان
-
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات:دل کیست کو حدیث خود و درد خود کند - پیدا بود که جنبش دل تا کجا رسد!
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۵:ای روی تو چو روز دلیل موحدان - وی موی تو چنان چو شب ملحد از لحد