ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب برد
که عشق جان و خرد را به نیم جو نخرد
که عشق شیر سیاهست تشنه و خون خوار
به غیر خون دل عاشقان همینچرد
به مهر بر تو بچفسد به سوی دام آرد
چو درفتادی از آن پس ز دور مینگرد
امیر دست درازست و شحنه بیباک
شکنجه میکند و بیگناه میفشرد
هر آنک در کفش آید چو ابر میگرید
هر آنک دور شد از وی چو برف میفسرد
هزار جام به هر لحظه خرد درشکند
هزار جامه به یک دم بدوزد و بدرد
هزار چشم بگریاند و فروخندد
هزار کس بکشد زار زار و یک شمرد
به کوه قاف اگر چه که خوش پرد سیمرغ
چو دام عشق ببیند فتد دگر نپرد
ز بند او نرهد کس به شید یا به جنون
ز دام او نرهد هیچ عاقلی به خرد
مخبطست سخنهای من از او گر نی
نمودمی به تو آن راهها که میسپرد
نمودمی به تو کو شیر را چه سان گیرد
نمودمی که چگونه شکار را شکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد قدرت و تأثیر عمیق عشق بر انسان است. عشق به عنوان یک نیروی قوی توصیف شده که میتواند خواب و آرامش را از فرد بگیرد و او را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. عشق، همچون شیر تشنهای است که فقط به خون دل عاشقان نیاز دارد و بدون ترحم با آنها برخورد میکند. این احساس نشان میدهد که وقتی شخصی به دام عشق میافتد، غیر از احساس درد و رنج چیز دیگری تجربه نمیکند.
عشق نه تنها میتواند باعث گریه و افسردگی شود، بلکه میتواند آدمی را به جنون بکشاند و از عقل و خرد دور کند. در پایان، شاعر به قدرت عشق اشاره میکند که حتی اگر کسی در تلاش باشد تا خود را از آن رها کند، بازمقید به آن خواهد بود و هیچ عاقلی نمیتواند به سادگی از دام عشق فرار کند.
هوش مصنوعی: عشق خواب مرا گرفته و خواب نیز عشق را برده است زیرا عشق ارزش جان و خرد را به چیز ناچیزی هم نمیسنجید.
هوش مصنوعی: عشق همانند شیر سیاهی است که همیشه تشنه است و برای سیراب شدن از خون دل عاشقان تغذیه میکند و جز این، چیزی نمیخواهد.
هوش مصنوعی: به محبت به تو نزدیک میشود و تو را به دام میکشاند، وقتی که از آن دام افتادی، دیگر از دور به تو نگاه میکند.
هوش مصنوعی: امیر در قدرت و اختیار زیاد است و شحنه، یعنی نگهبان یا مامور، بدون ترس و واهمه دیگران را تحت فشار قرار میدهد و بیگناهان را میآزارد.
هوش مصنوعی: هر زمان که کسی به او نزدیک میشود، مانند ابر گریه میکند و هر زمان که از او دور میشود، مانند برف ذوب میشود.
هوش مصنوعی: هر لحظه ممکن است هزاران ناامیدی و شکست پیش بیاید، اما در عین حال، یک فرصت یا امید میتواند به سرعت همه چیز را تغییر دهد و مشکلات را برطرف کند.
هوش مصنوعی: هزاران نفر اشک میریزند و در عین حال هزاران نفر دیگر لبخند میزنند؛ عدهای به شدت غمگین میشوند و در نهایت یکی از آنها احساس شادی و آرامش میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه سیمرغ در کوه قاف زندگی خوشی دارد، اما وقتی دام عشق را ببیند، دیگر نمیتواند از آن دور شود و از آنجا نمیتواند برود.
هوش مصنوعی: هیچکس از چنگال او نمیتواند فرار کند، نه با خوشحالی و نه با دیوانگی. هیچ عاقلی هم نمیتواند با عقل خود از دام او رهایی یابد.
هوش مصنوعی: سخنان من از او بیخود و بیسامان است، اگر نبود آن راههایی که به تو میسپردم.
هوش مصنوعی: به تو نشان دادم که چگونه شیر شکار را به چنگ میآورد و چطور آن را میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چهار چیز مر آزاده را زغم بخرد:
تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد
هر آن که ایزدش این هر چهار روزی کرد
سزد که شاد زید جاودان و غم نخورد
منم که دل نکنم ساعتی ز مهر تو سرد
ز یاد تو نبوم فرد اگر بوم ز تو فرد
اگر زمانه ندارد ترا مساعد من
زمانهرا و تو را کی توان مساعد کرد
جز آنکه قبله کنم صورت خیال ترا
[...]
به عافیت بنشین زیر چرخ گرداگرد
که کنج عافیتی به بود زبردابرد
به هرزه کاری عمرت به آخر آوردی
ز جهل تا کی خواهی خدای را آزرد
بسا کسا که ز ایام آبروئی داشت
[...]
سپید کار سیه دل سپهر سبز نمای
کبود سینه و سرخ اشک و زرد رویم کرد
بماند رنگش چون داغ گاز ران بر من
مگر مرا ز خم رنگرز برون آورد
جمال دین سر احرار روزگار حسن
ایا به جنب بزرگیت صحن عالم خرد
تویی که منشی فرمان تو به دست نفاذ
حروف حادثه از روی آسمان بسترد
هر آن شمار که خصم تو از جهان برداشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.