دلا گر مرا تو ببینی ندانی
به جان آتشینم به رخ زعفرانی
دل از دل بکندم که تا دل تو باشی
ز جان هم بریدم که جان را تو جانی
ز خون بر رخ من بدیدی نشانها
کنون رفت کارم گذشت از نشانی
تو شاه عظیمی که در دل مقیمی
تو آب حیاتی که در تن روانی
تو آن نازنینی که در غیب بینی
نگفتند هرگز تو را لن ترانی
چه می نوش کردی چه روپوش کردی
تو روپوش میکن که پنهان نمانی
چه جنت چه دوزخ توی شاه برزخ
برانی برانی بخوانی بخوانی
تو آن پهلوانی که چون اسب رانی
ز مشرق به مغرب به یک دم رسانی
تو آن صدر و بدری که در بر و بحری
هم الیاس و خضری و هم جان جانی
کسی بیتو زنده زهی تلخ مردن
چو پیش تو میرد زهی زندگانی
ایا همنشینا جز این چشم بینا
دو صد چشم دیگر تو داری نهانی
اگر مرد دینی بسی نقش بینی
مکن سجده آن را که تو جان آنی
گره را تو بگشا ایا شمس تبریز
گره از گمانست و تو صد عیانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن شاعر احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان میکند. او به زیبایی و عظمت معشوق اشاره میکند و از عشق و وابستگی خود سخن میگوید. شاعر به شدت تحت تاثیر وجود معشوق قرار دارد و خود را به خاطر او از بسیاری چیزها، از جمله جان و دل، جدا کرده است. احساسات عشق او آنقدر قوی است که زندگی و مرگ را بدون معشوق بیمعنا میداند. در نهایت، شاعر به قدرت و معرفت معشوق اشاره میکند و او را به عنوان حقیقتی نهان و روشنایی بخش زندگی معرفی میکند. این شعر نشاندهندهی عمق عشق و معرفت عرفانی شاعر است.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر مرا ببینی، نمیدانی که چقدر در درونم آتش وجود دارد، در حالی که ظاهر من مانند زعفران زیبا و آرام به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دل را از خود جدا کردم تا فقط دل تو باشد، حتی از جانم نیز بریدم، زیرا تو برای من مانند جان هستی.
هوش مصنوعی: بر چهرهام نشانههایی از خون دیدهای، اما حالا کارم تمام شده و دیگر نشانی از آن باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: تو پادشاه بزرگی هستی که در دلها سکونت داری. تو مانند آب حیات هستی که در جسمها جاری است.
هوش مصنوعی: تو آن موجود نازنین و عزیز هستی که در جهان پنهان دیده میشوی و هیچکس هرگز نمیتواند بگوید تو را نخواهند دید.
هوش مصنوعی: هر چه نوشیدی یا هر چه پوشیدی، بهتر است که به گونهای عمل کنی که در معرض دید نباشی و حالت را پنهان کنی.
هوش مصنوعی: هر دو بهشت و جهنم در دست تو هستند، تو در مقام شاهی هستی که بر سر دو راهی قرار دارد و میتوانی با انتخاب و اقدام خود، هر کدام را برای خود رقم بزنی.
هوش مصنوعی: تو مانند یک قهرمان هستی که میتوانی با سرعت بالا، از شرق به غرب سفر کنی و همه جا را در یک لحظه بپیمایی.
هوش مصنوعی: تو مانند شکوه و نور هستی که در آسمان و دریا درخشش داری و همچون الیاس و خضر در کمال و زندگی جاودانه ظاهر میشوی.
هوش مصنوعی: زندگی بدون تو برای کسی بسیار دردناک است، زیرا وقتی در کنار تو هستم، مرگ به نظر میرسد که زندگی دوباره به من برمیگردد.
هوش مصنوعی: ای دوستان، آیا جز این چشم بینا و آگاه، دو صد چشم دیگر نیز در دل و نهان خود دارید؟
هوش مصنوعی: اگر در دین مردان بسیاری را ببینی که به اشکال مختلف ظاهر میشوند، به هیچیک از آنها سجده نکن، زیرا تو خود روح آنها و حقیقت را در درونت داری.
هوش مصنوعی: ای شمس تبریز، تو گرهها را باز کن، زیرا گمانها در ذهن ما وجود دارند و تو حقیقت را به روشنی نشان میدهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی را چو من دوستگان می چه باید؟
که دل شاد دارد بهر دوستگانی
نه جز عیب چیزیست کان تو نداری
نه جز غیب چیزیست کان تو ندانی
ز دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی پرنیانی یکی زعفرانی
یکی زر نام ملک بر نبشته
دگر آهن آب دادهٔ یمانی
که را بویهٔ وصلت ملک خیزد
[...]
از او بوی دزدیده کافور و عنبر
وز او گونه برده عقیق یمانی
بماند گل سرخ همواره تازه
اگر قطره ای زو به گل بر چکانی
عقیقی شرابی که در آبگینه
[...]
شه مشرق و شاه زابلستانی
خداوند اقران و صاحبقرانی
بدولت یمینی بملت امینی
مر این هر دو را اصل یمن و امانی
تو محمود نامی و محمود کاری
[...]
یکی گوهری چون گل بوستانی
نه زر وبه دیدار چون زرکانی
به کوه اندرون مانده دیرگاهی
به سنگ اندرون زاده باستانی
گهی لعل چون باده ارغوانی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.