گر گریزی به ملولی ز من سودایی
روکشان دست گزان جانب جان بازآیی
زین خیالی که کشان کرد تو را دست بکش
دست از او گر نکشی دست پشیمان خایی
رو بدو آر و بگو خواجه کجا میکشیم
کآسمان ماه ندیدهست بدین زیبایی
رایگان روی نمودهست غلط افتادی
باش تا در طلب و پویه جهان پیمایی
گنده پیر است جهان چادر نو پوشیده
از برون شیوه و غنج و ز درون رسوایی
چو بدان پیر روی بخت جوانت گوید
سرخر معده سگ رو که همان را شایی
لا یغرنک سد هوس عن رایی
کم قصور هدمت من عوج الا رآ
اشتهی انصح لکن لسانی قفلت
اننی انصح بالصمت علی الاخفا
این همه ترس و نفاق و دودلی باری چیست
نه که در سایه و در دولت این مولایی
بیم از آن میکندت تا برود بیم از تو
یار از آن میگزدت تا همه شکر خایی
شمس تبریز نه شمعی است که غایب گردد
شب چو شد روز چرا منتظر فردایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات و درگیریهای درونی خود میپردازد. او میگوید اگر از عشق و محبت او ملول هستی و گریزی، دست از آن بکش و بازگرد. او به زیباییهای دنیا و عشق اشاره میکند و میگوید که دنیا به ظاهر زیباست اما درونی پر از رسوایی دارد. شاعر با تأکید بر اهمیت صبر و تفکر در مواجهه با مشکلات، به خواننده هشدار میدهد که فریب ظواهر را نخورد و از فراموشی مراقب باشد. او در نهایت به وجود شمس تبریز، نماد عشق و روشنی، اشاره میکند و میگوید که او هرگز غایب نیست و باید از لحظههای حال استفاده کرد و منتظر فردا نماند.
هوش مصنوعی: اگر از دست من به تنگ آمدهای و خستهای، با این حال دستانت را به سوی من دراز کن و به زندگی بازگرد.
هوش مصنوعی: اگر به این فکر ادامه دهی که تو را به خود مشغول کرده، بهتر است از آن دست بکشی. چون اگر نتوانی این فکر را رها کنی، بعدها احساس پشیمانی خواهی کرد.
هوش مصنوعی: به او نزدیک شو و بپرس که ای آقا، کجا میرویم که آسمان چنین زیبایی را با این همه جذابیت هنوز ندیده است؟
هوش مصنوعی: بهطور رایگان و بدون هیچ زحمتی، به چیزی روی آوردهای که در آن اشتباه کردهای. بهتر است صبر کنی و در جستجوی حقیقت و کسب تجربه در دنیای خود بکوشی.
هوش مصنوعی: دنیا مانند یک پیرمرد است که به ظاهری تازه و زیبا پوشیده شده است، اما در درون خود زشتی و رسوایی دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که به سن و سال پیران برسی، سرنوشت جوانیات به تو میگوید که از عیش و خوشیها فاصله بگیر، زیرا همان چیزی که به نظر خوشایند میرسد، در واقع ممکن است چندان دلپذیر نباشد.
هوش مصنوعی: تو را فریب ندهد ظاهری که بر اساس هوسها میسازند؛ بسیاری از بناها به خاطر نواقص و انحرافات، ویران شدهاند.
هوش مصنوعی: من میخواهم برای شما نصیحت کنم، اما زبانم بازمیماند و نمیتواند به خویشتن بگوید که در خاموشی، نصیحت به پنهانکاران بهتر است.
هوش مصنوعی: این همه ترس، تردید و دورویی به چه دلیل است، مگر نه اینکه در زیر سایه و در نیروی این بزرگمنش قرار داریم؟
هوش مصنوعی: نگرانی تو باعث میشود که سایرین از تو فاصله بگیرند و این ترس موجب میشود که محبوبات از تو دور شود، در حالی که تو هنوز به او عشق میورزی و شکرگزار او هستی.
هوش مصنوعی: شمس تبریز مثل شمعی نیست که در شب خاموش شود و با آمدن روز ناپدید گردد، چرا باید در انتظار فردا باشیم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از خر و پالیک آن جای رسیدم که همی
موزهٔ چینی میخواهم و اسب تازی
آب انگور خزانی را خوردن گاهست
که کس امسال نکردهست مر او را طلبی
هنری مرد نباشد بر هر کس خطری
چون چنین است ترا چیست کنون زین هنری
ز محل کرد بدین شهر مرا دهر جدا
ز خطر کرد بدینجای مرا چرخ بری
بی محل باشم لیکن نه بدین بی محلی
[...]
ای تو را بر مه و زهره ز شب تیره ردی
زهره از چرخ به زیبایی تو کردندی
نه عجب گر کند از چرخ ندا زهره تو را
تا به مه بر ز شب تیره تو را هست ردی
لعبت چشم منی چشم منت باد نثار
[...]
نکند دانا مستی نخورد عاقل می
ننهد مرد خردمند سوی مستی پی
چه خوری چیزی کز خوردن آن چیز ترا
نی چون سرو نماید به مثل سرو چو نی
گر کنی بخشش گویند که می کرد نه او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.