شدهست نور محمد هزار شاخ هزار
گرفته هر دو جهان از کنار تا به کنار
اگر حجاب بدرد محمد از یک شاخ
هزار راهب و قسیس بردرد زنار
تو را اگر سر ِکارست، روزگار مَبَر
شکار شو نفسی و دمی بگیر شکار
تو را سعادت بادا که ما ز دست شدیم
ز دست رفتن این بار نیست چون هر بار
پریر یار مرا گفت کاین جهان بلاست
بگفتمش که ولیکن نه چون تو بیزنهار
جواب داد تو باری چرا زنی تشنیع؟
که پات خار ندید و سرت نیافت خمار
بگفتمش که بلی لیک هم مگیر مرا
نیاحتی که کنم وفق نوحه اغیار
چو میرخوان توام ترش بنهم و شیرین
که هر کسی بخورد بای خود ز خوان کبار
به سوزنی که دهانها بدوخت در رمضان
بیا بدوز دهانم که سیرم از گفتار
ولی چو جمله دهانم، کدام را دوزی؟
نیم چو سوزن کو را بود یکی سوفار
خیار امت محتاج شمس تبریزند
شکافت خربزه زین غم چه جای خیر و خیار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و تجربیات شاعر در مورد عشق، زندگی و دنیا میپردازد. نور محمد به عنوان نمادی از روشنایی و معنویت تجلی میکند، در حالی که جهان پر از چالشها و بلاها توصیف میشود. شاعر به تضادهای زندگی اشاره میکند و از مشکلات و ناملایمات گلهمند است. گفتوگویی با محبوبش نیز در شعر وجود دارد که به بیثباتی و پیچیدگی دنیا اشاره میکند. در نهایت، شاعر قدرت و عمق احساسات انسانی را با تمثیلاتی از می و مهمانی بیان میکند، و به نیاز بشر به نور و هدایت اشاره میکند.
هوش مصنوعی: نور محمد به حدی گسترش یافته که مانند هزار شاخه درخت به هر دو جهان سرایت کرده است و همهجا را پر کرده است.
هوش مصنوعی: اگر حجاب برای محمد فایدهای ندارد، پس هزار راهب و کشیش هم نمیتوانند به درد زنار (دینی) برسند.
هوش مصنوعی: اگر مشغول کار و فعالیت هستی، روزگار راغنیمت شمار و از لحظات خود به خوبی بهرهبرداری کن و دمی استراحت کن و از زیباییها و فرصتهای اطرافت لذت ببر.
هوش مصنوعی: نیکبختی تو را آرزو دارم، زیرا ما دیگر از دست تو رهایی یافتیم. این جدایی به این معنا نیست که دوباره این اتفاق تکرار خواهد شد، چرا که هر بار یکسان نیست.
هوش مصنوعی: معشوقم به من گفت که این دنیا پر از درد و رنج است. من به او پاسخ دادم که اما نه، چون تو بیخطر و بیدرد هستی.
هوش مصنوعی: جواب داد: تو چرا به من تهمت میزنی، در حالی که پای تو خار نیست و سرت هم مست نیست؟
هوش مصنوعی: به او گفتم که بله، اما لطفاً مرا نرنجان، زیرا نمیخواهم به دنبال غم و اندوه دیگران بروم.
هوش مصنوعی: وقتی تو در حال خواندن هستی، من هم با ترشرویی و با شیرینی کنار میآیم؛ زیرا هر کسی باید از خوان بزرگ، سهم خود را برداشت کند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از سوزنی صحبت میکند که در ماه رمضان برای وصل کردن لبها به کار میرود. او از این ایده استفاده میکند تا بگوید که به جای حرف زدن و گفتن کلمات بیفایده، بهتر است لبهایش را بدوزند و او را از سخن گفتن بازدارند، چون از حرفهایش خسته است.
هوش مصنوعی: اما وقتی که همه دهانم باز است، کدام یک را بدوزی؟ نیم سوزنی که یکی از آنها را دارد.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که خوبان و بهترینهای جامعه (خیار امت) به نور و هدایت یک شخصیت بزرگ و تاثیرگذار (شمس تبریز) نیاز دارند. در نتیجه، وقتی درد و مشکلات درونی و عمیق وجود دارد (خون خربزه)، دیگر جایی برای صحبت از مسایل سطحی و بیاهمیت نیست. در واقع، مشکلات اصلی و عمیقتر از آنچه به ظاهر میرسد هستند و پرداختن به آنها ضروری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.