هر دم سلام آرد کاین نامه از فلانست
گویی سلام و کاغذ در شهر ما گرانست
زین مرگ هیچ کوسه ارزان نبرد بوسه
بینی دراز کردن آیین نر خرانست
هر جا که سیمبر بد میدانک سیم بِربُد
جان و جهان مگویش کان جان ز تو جهانست
بتراش زر به ناخن از کان و چارهای کن
پنهان مدار زر را بیزر صنم نهانست
گر حلقه زر نبودی در گوش او نرفتی
در گوش حلقه زر بر طمع او نشانست
ور زانک نازنینی بیسیم و زر ببینی
چونک عنایت آمد اقبال رایگانست
این یار زر نگیرد جانی بیار زرین
زیرا که زر مرده آن سوی ناروانست
سنگی است سرخ گشته صد تخم فتنه کشته
مغرور زر پخته خام است و قلتبانست
خامش سخن چه باید آن جا که عشق آید
کمتر ز زر نباشی معشوق بیزبانست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نکات و اصطلاحات اجتماعی و اخلاقی اشاره میکند. او به وجود تبادلهای ظاهری و الگوهای معاشرت در جامعه میپردازد و میگوید که سلام و نامهنگاری در جامعهای که در آن زر و زیور بیشتر اهمیت دارد، بیمحتوا شده است. عشق و محبت واقعی در این میان کمتر دیده میشود و به تعبیری، دوستیها بر پایه منافع مادی استوار است.
شاعر به بیارزشی زرق و برق بیرونی اشاره میکند و میگوید که حتی در عشق و رابطهها هم، توجه به مادیات بر عشق واقعی غلبه دارد. او به اهمیت معنای واقعی وجود در مقابل اشیاء و ثروت میپردازد و تصریح میکند که عشق راستین باید بیهیچ قید و بندی باشد و بر پایه تمایلات مادی بنا نشده باشد. در نهایت، به رابطه عشق و زبان و اینکه عشق واقعی فراتر از کلمات و مادیات است، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هر لحظه سلامی میآورد که این نامه از شخص خاصی است، گویا در شهر ما سلام و کاغذ قیمت بالایی دارند.
هوش مصنوعی: از این مرگ، هیچ کوسهای (دلاور) ارزان نمیجود. اگر هم بخواهد، بوسه نمیزند و فقط به فکر کشیدن بینیاش است، که این رفتار، نشانهای از نر بودن خران است.
هوش مصنوعی: هر کجا که سیمبر باشد، من بد میدانم که سیم به جان و جهان تعلق دارد. نباید در مورد او بگویی چون جان من از تو و جهانی که دارم ناشی میشود.
هوش مصنوعی: با دقت و حوصله، کارهای خوب را انجام بده و آنچه را که ارزشمند و مخفی است، به نمایش نگذار. بدون زیبایی و زینت، چیزی جذابیت نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: اگر حلقة طلایی در گوش او نبود، تو هرگز به دنبال آن حلقه طلایی نمیرفتی، زیرا نشان از طمع او دارد.
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی و نازنینی که بدون هیچ چیز درخشانی نیست، بگذری، زمانی که لطف و توجه به تو برسد، شانس و خوشبختی بدون هیچ هزینهای برایت خواهد آمد.
هوش مصنوعی: این دوست من ارزش جان ندارد مگر با زر و طلا، چون طلا در آن دنیا (جهان دیگر) بدون روح و زندگی است.
هوش مصنوعی: سنگی سرخی وجود دارد که باعث بروز مشکلات و حوادث زیادی شده است. این سنگ در واقع نماد تزویر و فریب است و نشاندهنده این است که چیزهای ظاهراً زیبا و جذاب، ممکن است در واقعیتی خالی از ارزش و بیپایه باشند. در واقع، این سنگ میتواند نشاندهنده ناپایداری و فریبندگی چیزهایی باشد که به ظاهر خوب و ارزشمند به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا در جایی که عشق وجود دارد، سخن گفتن کمارزشتر از طلاست و معشوق نمیتواند صحبت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خوبان همه سپاهند، اوشان خدایگانست
مر نیک بختیم را بر روی او نشانست
امروز شهر ما را صد رونقست و جانست
زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
حیران چرا نباشد خندان چرا نباشد
شهری که در میانش آن صارم زمانست
آن آفتاب خوبی چون بر زمین بتابد
[...]
حال دلم چه پرسی سرگشته در جهانست
حیران کار عشقش فارغ ز این و آنست
تا قد آن صنوبر از چشم ما روان شد
خون دل از فراقش بر چشم ما روانست
سرو روان به قدش نسبت نمی توان کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.