در زیر نقاب شب این زنگیکان را بین
با زنگیکان امشب در عشرت جان بنشین
خلقان همه خوش خفته عشاق درآشفته
اسرار به هم گفته شاباش زهی آیین
یاران بشوریده با جان بسوزیده
بگشاده دل و دیده در شاهد بیکابین
چون عشق تو رامم شد این عشق حرامم شد
چون زلف تو دامم شد شب گشت مرا مشکین
شد زنگی شب مستی دستی همگان دستی
در دیده هر هستی از دیده زنگی بین
آن چرخ فرومانده کآبش بنگرداند
این چرخ چه می داند کز چیست ورا تسکین
می گردد آن مسکین نی مهر در او نی کین
که کندن آن فرهاد از چیست جز از شیرین
شه هندوی بنگی را آن مایه شنگی را
آن خسرو زنگی را کرد حشری بر چین
شمعی تو برافروزی شمس الحق تبریزی
تا هندوی شب سوزی از روی چو صد پروین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای شب و عشق میپردازد. شاعر از زنگیکان (در هنگام شب) و حال سرمستی عشق صحبت میکند و به شادمانی و جذابیت عشق اشاره دارد. او به خواب رفتن دیگران و در عین حال بیداری و شادابی عاشقان میپردازد. شاعر اشاره میکند که عشق او را تسلیم کرده و از زلف محبوبش گرفتار شده است. سپس به پرسشهایی دربارهی زندگی و عشق و معانی آن میپردازد و در نهایت به شعلهور بودن عشق و زیباییهای آن تاکید میکند. شب و شعر به عنوان نمادهایی از جذبه و عشق در این اثر مشهود است.
هوش مصنوعی: زیر سایهٔ شب، این پرندگان را ببین که در جشن عشق، آرام گرفتهاند.
هوش مصنوعی: همه انسانها در خواب هستند، اما عاشقان در حال آشفتگی و به هم گفتن رازها هستند. چه خوب که اینگونه رفتار میکنند!
هوش مصنوعی: دوستانی که در عواطف و احساسات خود عمیقاً درگیرند، با تمام وجود خود زندگی را تجربه کرده و با دلسوزی به زیباییهای غفلتناپذیر عشق نگاه میکنند.
هوش مصنوعی: وقتی که عشق تو مرا تسلیم کرد، این عشق برای من ممنوع شد. چون زلف تو مرا در دام انداخت، شب برای من به رنگ سیاه درآمد.
هوش مصنوعی: در شب مستی، همه خود را در وجود یکدیگر حس کردند و به نوعی ارتباط برقرار کردند. هر کسی با نگاهی عمیق به خود و دیگران، احساسات و حالتهای درونیاش را به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: چرخش زمین که به درازا ایستاده است، نمیداند که این چرخ (زمین) به چه چیز ربط دارد و چه چیزی میتواند او را آرام کند.
هوش مصنوعی: آن شخص بیچاره نه دوستی و نه دشمنی در دل دارد، چرا که فرهاد به خاطر عشق به شیرین چه سختیهایی را تحمل کرده است.
هوش مصنوعی: شاه هندی با ویژگیهای خاصش، همانا سرور سیاه پوست، غوغایی بر کشور چین به پا کرد.
هوش مصنوعی: تو همچون شمعی هستی که روشنی میبخشی، شمس الحق تبریزی. تو با روشناییات در دل تاریکی شب میسوزانی، چنانکه از زیباییهای آسمانی پرستاره، درخشانتر هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گیتیت چنین آید، گردنده بدین سان هم
هم باد برین آید و هم باد فرودین
ای تاخته از غزنین ناگه زده بر سقسین
چونان که به صید اندر بر کبک زند شاهین
در زیر عنان تو آن ابر فلک جولان
در زیر رکاب تو آن برق نجوم آگین
بر باره چو گردون رانده همه شب چون مه
[...]
ای دو لب تو بستد ای دو رخ تو نسرین
نسرین تو پر سنبل در بسد تو پروین
هستم ز دل و دیده ای به ز دل و دیده
بیچاره آن بسد نظاره آن نسرین
ای ترک بدیع آئین عشقم تو شد آئینم
[...]
در دیر شو و بنشین، با خوش پسری شیرین
شکر ز لبش میچین، تا چند ز کفر و دین؟
ای سنجق نصرالله وی مشعله یاسین
یا رب چه سبک روحی بر چشم و سرم بنشین
ای تاج هنرمندی معراج خردمندی
تعریف چه می باید چون جمله تویی تعیین
هر ذره که می جنبد هر برگ که می خنبد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.