نک بهاران شد صلا ای لولیان
بانگ نای و سبزه و آب روان
لولیان از شهر تن بیرون شوید
لولیان را کی پذیرد خان و مان
دیگران بردند حسرت زین جهان
حسرتی بنهیم در جان جهان
با جهان بیوفا ما آن کنیم
هرچ او کردهست با آن دیگران
تا حریف خود ببیند او یکی
امتحان او بیابد امتحان
نی غلط گفتم جهان چون عاشق است
او به جان جوید جفای نیکوان
جان عاشق زنده از جور و جفاست
ای مسلمان جان که را دارد زیان
راه صحرا را فروبست این سخن
کس نجوید راه صحرا را دهان
تو بگو دارد دهان تنگ یار
با لب بسته گشاد بیکران
هر که بر وی آن لبان صحرا نشد
او نه صحرا داند و نی آشیان
هر که بر وی زان قمر نوری نتافت
او چه بیند از زمین و آسمان
هر کسی را کاین غزل صحرا شود
عیش بیند زان سوی کون و مکان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و فضایل عشق و زندگی اشاره میکند و از لولیان (رقاصان) دعوت میکند تا از زندگی روزمره و سختیهای آن بیرون بیایند. او به حسرتهایی که در دل دیگران وجود دارد، اشاره میکند و به دنبال دستیابی به حقیقت و عشق واقعی است. شاعر بر این باور است که این عشق و جفاهای دنیا به جان عاشق زنده است و هیچ کس نابود نمیشود. او به اهمیت ارتباط با یار و فهم عمیق از دنیا اشاره میکند و میگوید که هر کسی که به این درک برسد، از زیباییهای زندگی بهرهمند خواهد شد. در نهایت، شاعر به هیجان و شادی که از ارتباط عاشقانه ناشی میشود، تاکید میکند.
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده است و ای دختریان، لحن دلانگیز نای و طبیعت سبز و آبهای روان را بشنوید.
هوش مصنوعی: لولیها از شهر تن خارج شوند، اما چه کسی آنها را به خانه و کاشانهاش میپذیرد؟
هوش مصنوعی: دیگران از زندگی این دنیا حسرت خوردهاند، پس ما نیز حسرتی در دل بگذاریم دربارهٔ جهان.
هوش مصنوعی: ما با این دنیا که وفادار نیست، همانگونه رفتار میکنیم که او با دیگران رفتار کرده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که رقیبش را ببیند، او را آزمایش میکند و از این آزمایش نتیجه میگیرد.
هوش مصنوعی: عالم مانند یک عاشق است که برای رسیدن به کمال و محبت، همواره در پی جستجوی نیکوکاران میباشد، حتی اگر این نیکوکاران به او ظلم و ستم کنند.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی از سختیها و بیرحمیها زنده میماند؛ ای مسلمان، جان کسی که با درد و رنج روبرو نشود، ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: این سخن مانند مانعی عمل کرده و اجازه نمیدهد کسی به دنبال مسیر جدیدی برود. در واقع، این گفتار باعث میشود که دیگران نتوانند به راحتی از راه خود عبور کنند و آزادی حرکت را از دست بدهند.
هوش مصنوعی: تو بگو که چگونه ممکن است دهان کسی که لبهایش بسته است، به وسعتی بیکران بیانگر احساسات و عشق باشد.
هوش مصنوعی: هر کس که طعم آن لبان دلنشین را نچشید، نه میتواند زیباییهای صحرا را بشناسد و نه از آشیانهاش خبر دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که نوري از آن ماه (قمر) بر او نتابد، چه چیزی میتواند از زمین و آسمان ببیند؟
هوش مصنوعی: هر فردی که این شعر را بخواند، از دنیای مادی و محدودیتهای آن لذت خواهد برد و به شادی و خوشی میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
یخچه میبارید از ابر سیاه
چون ستاره بر زمین از آسمان
چون بگردد پای او از پای دار
آشکوخیده بماند همچنان
عید فرخ باد بر شاه جهان
جاودانه شادمان و کامران
نعمتش پیوسته و عمرش دراز
دولتش پاینده و بختش جوان
سال و مه لشکرکش و لشکر شکن
[...]
ای مرا دیدار تو جان و جهان
بی تو هرگز نی جهان خواهم نه جان
ای جهان جان چه شادی باشدم
چون نباشی با من ای جان جهان
ای بسان حور و آئین پری
[...]
ای آفتاب حسن تو را آفتاب
سجده برد همچو من از آسمان
خردی تو و بزرگ تو را پایگاه
سال تو اندک و تو بسیار دان
چو آفتاب خردی در چشم خلق
[...]
روی بخت خواجه خرم همچو گل
باد تا هر سال گل آرد جهان
بسته دولت عهد با دورانش باد
تا بود پیوسته با دوران زمان
باد حاجت خرمی را با دلش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.