کل عقل بوصلکم مدهش
کل خد ببینکم مخدش
مست گشتم ز طعنه و لافش
دردیش خوشتر است یا صافش
بصر العقل من جلالتکم
مثل الترک عینه اخفش
کر شوم تا بلندتر گوید
هر که او دم زند ز اوصافش
شارب الخمر کیف لا یسکر
صاحب الحشر کیف لا ینعش
زان دمی کو دمید در عالم
گشت پرگل ز قاف تا قافش
مسکن الروح حول عزته
مسکن لیس فیه یستوحش
اندرآید سپهر تا زانو
چو کشد بوی مشک از نافش
من اتاه الی الخلود اتی
و انتهی من مکانه المرعش
جان برید از جهان و عذرش این
کالفتی یافتم ز ایلافش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به وصف عشق و جذبههای الهی میپردازد. شاعر از عقل و احساسات خود سخن میگوید و به تاثیرات عشق بر روی روح و جان تأکید میکند. او بیان میکند که چگونه عشق و جذبههای معشوق او را مست و سرگشته کرده و چقدر این حالت برای او شیرینتر از هر چیزی است. شاعر اشاره میکند که در حضور معشوق، حتی جهان نیز به آغوش او نزدیک میشود و احساس تنهایی و وحشت از بین میرود. در نهایت، او از حالتی روحانی و فرامادی سخن میگوید که در پی عشق به وجود آمده و نشاندهنده جاذبه و عظمت معشوق است.
هوش مصنوعی: تمام عقل من به وصل شما شگفتانگیز است و هر خدایی که شما را ببیند، حیرتزده میشود.
هوش مصنوعی: من از طعنهها و سخنان پر از غرور و تظاهر خسته شدهام و حالا احساس میکنم که بهتر است به روی خودم نیاورم و در دل آرام باشم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جلال و شکوه موجودات یا شخصیتهایی اشاره میکند که در نظر عقل آدمی، جاذبهای خاص دارند. به عبارتی، عقل انسان تحت تأثیر عظمت و زیبایی آنها قرار میگیرد، مانند اینکه دیدن یک چیز ظریف و دلربا چشمان فردی را میخراشد و متوجه شکوه آن میشود. در اینجا زیبایی و جلالتی به تصویر کشیده شده که عقل را به تماشا وادار میکند.
هوش مصنوعی: به این منظور که اگر من ناشنوا شوم، او هر چه بیشتر و بلندتر از ویژگیها و صفات او صحبت خواهد کرد.
هوش مصنوعی: چطور ممکن است کسی که شراب مینوشد مست نشود، و چگونه ممکن است کسی که در مجمع و جمعهان حضور دارد، بیاهمیت و بیتفاوت بماند؟
هوش مصنوعی: از لحظهای که نور و حیات به جهان دمیده شد، همه جا پر از زیبایی و رنگ و عطر گلها شد.
هوش مصنوعی: محل زندگی روح در اطراف عزت و قدرت اوست، جایی که هیچ گونه احساس تنهایی و وحشت نمیکند.
هوش مصنوعی: زمانی که عطر مشک از ناف آسمان به مشام برسد، جهان به حالتی شگفتانگیز درمیآید و مانند کسی که بر زانوان خود نشسته است، فرو میافتد.
هوش مصنوعی: هر کس به جاودانگی دست یابد، از جایی که بود، به سوی آن میرود و در آنجا به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: من از دنیا دل کندم و دلیلش را در این دلبستگیام به اینجا پیدا کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بت، اگرچه لطیف دارد نقش
نزد رخسارهٔ تو هست خراش
شد مژه گرد چشم او ز آتش
نیش [و] دندان کژدم و کربش
چه کند این چنین ندیم برش
که ز دیدار او نگردد کش
همه معشوقهایست عاشق کش
عاشق او خرد ندارد و هش
هست چون مار گَرزه دولت دهر
نرم و رنگین و اندرون پرزهر
در غرورش، توانگر و درویش
شاد همچون خیال گنج اندیش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.