دل سیر نگرددت ز بیدادگری
چشم آب نگرددت، چو در من نگری
این طرفه که: دوستتر ز جانت دارم
با آن که ز صد هزار دشمن بتری
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
دل سیر نگرددت ز بیدادگری
چشم آب نگرددت، چو در من نگری
این طرفه که: دوستتر ز جانت دارم
با آن که ز صد هزار دشمن بتری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات به احساسات عمیق و متناقض انسانی اشاره دارند. شاعر بیان میکند که با وجود مشکلات و ستمهایی که در دنیا وجود دارد، عشق و دوستی نسبت به معشوق او را از ناامیدی دور میکند. با اینکه معشوق ممکن است عیبهایی داشته باشد و از دشمنان خود بدتر باشد، اما وجود او برای شاعر بسیار ارزشمند است. در نهایت، این ابیات به پیچیدگیهای عشق و روابط انسانی اشاره دارند.
هوش مصنوعی: دل تو از ظلم و ستم چشمان دیگر سیر نمیشود، وقتی به درون من نگاه میکنی، آب هم از آن نمیگذرد.
هوش مصنوعی: عجیب است که من تو را بیشتر از جان خودم دوست دارم، با وجود اینکه از صد هزار دشمن برای من خطرناکتر هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شمشاد قد و نوش لب و عاج بری
سنگین دل و سیمین ذقن و زر کمری
هم سرو روان و هم بت کاشغری
مر حورا را تو سخت نیکو پسری
ای خالق ذوالجلال هر جانوری
وی رهرو رهنمای هر بی خبری
بستم کمر امید بر درگه تو
بگشای دری که من ندارم هنری
گرزین دل سوخته برآید شرری
در دایره ثری نماند اثری
گر پیش توام هست نگاراخطری
بردار حجاب هجر قدر نظری
روزی که چو باد پیش من برگذری
دردسر و رنج دل و خون جگری
وآن شب که چو مه به روی من در نگری
نور جگر و قوت دل و تاج سری
* بر کوزهگری پریر کردم گذری،
از خاک همینمود هر دَم هنری؛
من دیدم اگر ندید هر بیبصری،
خاک پدرم در کف هر کوزهگری.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.