در چمن آیید و بربندید دید
تا نیفتد بر جماعت هر نظر
من زیانها کردهام من دیدهام
زخمها از چشم هر بیپا و سر
چشم بد دیدیم ما کز زخم او
روسیه گردد عیان شمس و قمر
دور باد از رزم شیران چشم سگ
دور باد از مهد عیسی کون خر
تیر پرانست از چشم بدان
خلوت آمد تیر ایشان را سپر
لیک چشم نیک و بد آمیختهست
قلب را هر کس بنشناسد ز زر
زاهدانش آهها پنهان کنند
خلوتی جویند در وقت سحر
لیک این مستان به حکم خود نیند
نیستشان جز حفظ حق حصنی دگر
باد کم پران مزن لاف خوشی
باد آرد خاک و خس را در بصر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ناکامیها و آسیبهایی که در زندگی شاهد آنها بوده اشاره میکند و میگوید که باید از دیدن بدیها و برداشتهای منفی خودداری کرد. او بر این نکته تأکید دارد که افراد باید با دقت و بصیرت به جهان بنگرند و حقایق را بشناسند. همچنین، وجود تضادها و دوعریفیهای زندگی را بیان میکند، از جمله خوب و بد، و به زاهدان میگوید که آنها در جستجوی خلوت و آرامش هستند. در نهایت، شاعر میخواهد بر اهمیت حفظ حقیقت و پرهیز از فریبکاری تأکید کند.
هوش مصنوعی: بیایید در باغ گلابی بسر بریم و با دقت نگاه کنیم تا هیچ نظری بر جمع مردم نیفتد.
هوش مصنوعی: من اشتباهات زیادی انجام دادهام و زخمها و دردهای ناشی از آنها را از کسانی که بیدست و پا و بیسر هستند، دیدهام.
هوش مصنوعی: ما از چشم زخم آسیب دیدهایم و به خاطر این درد، خورشید و ماه به وضوح نمایان میشوند.
هوش مصنوعی: دور باشد از میدان جنگ دلاوران، نگاهِ کمارزش و ناپاک. همچنین از محیطی که عیسی در آن به دنیا آمده، وجود حیوانات پست و بیارزش باید دور باشد.
هوش مصنوعی: چشم او مانند تیر است که به سمت دیگری پرتاب میشود و در آنجا تیرهای دیگران را خنثی میکند.
هوش مصنوعی: اما چشم نیک و بد با هم در دل آمیختهاند، هر کس که بتواند آن را بشناسد، از طلا هم ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: زاهدان در دل خود آههای زیادی دارند و در زمان سحر به دنبال تنهایی و خلوت میگردند.
هوش مصنوعی: اما این شیداییها به خاطر خودشان نیست، تنها هدفشان حفظ حقوق و ارزشهای دیگری است.
هوش مصنوعی: باد آرامی نزن که شادی و خوشی آن نمیپاید. چرا که با همین باد، خاک و علف هم در چشم آدمی مینشیند و میتواند آزاردهنده باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هیچ شادی نیست اندر این جهان
برتر از دیدار روی دوستان
هیچ تلخی نیست بر دل تلخ تر
از فراق دوستان پر هنر
آشکوخد بر زمین هموار بر
همچنان چون بر زمین دشوارتر
ای شده با عزم تو مقرون ظفر
همت تو کرده از گردون گذر
نامه و نام ترا عالی محل
رایت و رأی ترا میمون اثر
با جلال تو بود گردون زمین
[...]
سیمبر یارم شد از من سیم بر
سیم یارم نی و یارم سیمبر
عاشق سیم ار بخواند وی مرا
من ورا معشوق دانم سیم بر
زان نگار سیمبر با من نماند
[...]
بت سرو قدی و سرو سمن بر
نگار سخن گوی و ماه سخن ور
قد و عارض توست شمشاد و لاله
لب و بوسه توست یاقوت و شکر
سرین تو و عشق من هست فربه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.