گنجور

 
طبیب اصفهانی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «زبامی چو بینم که ماهی برآید» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «د» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
چ
د
ر
ز
س
ش
ف
ک
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: منزل بسی دور و بپا ما را شکسته خارها

شماره ۲: درماندگی خود به که گوییم خدا را

شماره ۳: جا در صف عشاق مده اهل هوس را

شماره ۴: چو خواهم با سگانش گرم سازم آشنائی را

شماره ۵: چون از طرف چمن آن سر و سیمین‌بر شود پیدا

شماره ۶: از هجر بت یگانه ما

شماره ۷: نیست هرگز به بد و نیک جهان کار مرا

شماره ۸: دارد به سحر دعا اثرها

شماره ۹: به همواری تهی کن از غم لیلی‌وشان دل را

شماره ۱۰: چو نیست دسترسم آنکه بوسم آن پا را

شماره ۱۱: مسکینی و غریبی از حد گذشت ما را

شماره ۱۲: افزوده غمی چون بغم دیگرم امشب

شماره ۱۳: ز چشم خون‌فشان خویش دارم چشم از آن امشب

شماره ۱۴: دربان نکند جرأت و خاصان ملک هست

شماره ۱۵: رفته عمر و نیم جانی مانده است

شماره ۱۶: دل غمدیده به دنبال کسی افتادست

شماره ۱۷: از غم لیلی به وادی گرچه مجنون می‌گریست

شماره ۱۸: ما را دگر زیار؛ تمنا نمانده است

شماره ۱۹: گرچه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست

شماره ۲۰: تا به من از ناز ساقی سرگران افتاده است

شماره ۲۱: دیگر دلم خدنگ جفا رانشان شدست

شماره ۲۲: عشقم آتش زد و از وی اثری پیدا نیست

شماره ۲۳: از حال ما چه پرسی ای بیوفا که چون است

شماره ۲۴: برگیر مهر از آنکه بکام دل تو نیست

شماره ۲۵: سینه گرم و مژه خونبار و سحر نزدیک است

شماره ۲۶: هر کسی را که چو من دیده خونباری هست

شماره ۲۷: کاروان عشق را بانگ درای دیگرست

شماره ۲۸: دلتنگم و پرواز گلستان هوسم نیست

شماره ۲۹: میرسد یار و دریغا سروسامانم نیست

شماره ۳۰: هر دم بگوشه ای ز خیالت وطن گرفت

شماره ۳۱: رفتم و برگشتنم دیگر بکوی یار نیست

شماره ۳۲: ما را که با تو غیر وفا در میانه نیست

شماره ۳۳: چو خنجر ستم آن ترک لشگری برداشت

شماره ۳۴: چون رحمتت فزاید بر عذرخواهی ای دوست

شماره ۳۵: کسی راه غمش را سر نبردست

شماره ۳۶: در حلقه خوبان چو تو یک عربده جو نیست

شماره ۳۷: رفت حسن تو و عشقت بدل من باقیست

شماره ۳۸: چو بگذری به تل عاشقان دکانی هست

شماره ۳۹: زدی بتیغم و از جبهه تو چین برخاست

شماره ۴۰: ما وشکن دامی و فریاد و دگر هیچ

شماره ۴۱: به گلشنی که ز رویت نقاب می‌افتد

شماره ۴۲: از کین گر آن بیدادگر بر سینه‌ام خنجر زند

شماره ۴۳: برکی نگرم؟ چون بتو دیدن نگذارند

شماره ۴۴: صیاد را نگر که چه بیداد می‌کند

شماره ۴۵ - نوایی: غمش در نهانخانه دل نشیند

شماره ۴۶: از تو چون هر نفسم بر فلک افغان نرسد

شماره ۴۷: عاشقان را نگر از خاره تنی ساخته‌اند

شماره ۴۸: گله‌ام از تو مپندار که از دل برود

شماره ۴۹: روزی که دور از برم آن خوشخرام شد

شماره ۵۰: بمن از ناز نگاهش نگرید

شماره ۵۱: آنان که برخسار تو چون من نگرانند

شماره ۵۲: دو هفته شد که زمن یار سرگران دارد

شماره ۵۳: از خشم و کین نگاه تو کارم بجان رسد

شماره ۵۴: مرا بتیست که دلها ازین ستم شکند

شماره ۵۵: خط بر رخ یار خوش نباشد

شماره ۵۶: دل سوخت از شتاب و به دلبر نمی‌رسد

شماره ۵۷: دارم نظری با گل کو روی ترا ماند

شماره ۵۸: از دیده ام فکندی وهنگام آن نبود

شماره ۵۹: آن صبح امیدی که به دوران تو یابند

شماره ۶۰: ساختی خوارم، به عاشق گل‌عذاران این کنند؟

شماره ۶۱: مرا در سینه دل چون نافه تا پرخون نخواهد شد

شماره ۶۲: کجا کسی غم شبهای تار من دارد

شماره ۶۳: جدا از روی تو چشمم چو خون‌فشان گردد

شماره ۶۴: صیقل دیده تر گوشه دامان باشد

شماره ۶۵: هرکه از خون جگر چون لاله ساغر می‌کشد

شماره ۶۶: ترسم که چو جانم زتن زار برآید

شماره ۶۷: گریه نتوانست غم را از دل بیتاب برد

شماره ۶۸: گفتی که با دلت غم هجران چه می‌کند

شماره ۶۹: گو روزگار هرچه تواند به ما کند

شماره ۷۰: ترک چشمش که قصد جان دارد

شماره ۷۱: مائیم و فراق دیده ای چند

شماره ۷۲: گرنه گل ناله‌ای از مرغ چمن گوش کند

شماره ۷۳: تا قیامت دمد از خاک من خون آلود

شماره ۷۴: آنان که در طلب به پی دل نمی‌رسند

شماره ۷۵: من آن صیدم که از ضعفم نفس بیرون نمی‌آید

شماره ۷۶: فریاد من به چرخ نه هردم نمی‌رسد

شماره ۷۷: نه همین زآتش عشقت دل ما می‌سوزد

شماره ۷۸: مرغی که بکوی تو ز پرواز نشیند

شماره ۷۹: در آن گلشن که گلچین در به روی باغبان بندد

شماره ۸۰: از آن آهم ز دل مشکل برآید

شماره ۸۱: کدام شب که فغانم به آسمان نرسد

شماره ۸۲: زبامی چو بینم که ماهی برآید

شماره ۸۳: مرا کام دل گر ز یاری برآید

شماره ۸۴: می‌رود از خویش دل چون دیده حیران می‌شود

شماره ۸۵: تا به دلجویی من لعل تو خندان نشود

شماره ۸۶: هرگز به یاد ما زر و گوهر نمی‌رسد

شماره ۸۷: گفتی از جور فراقت چه به من می‌گذرد

شماره ۸۸: قسمتم کاش به آن کوی کشد دیگر بار

شماره ۸۹: به دل دارم غم عشقی نهان از محرمان خوش‌تر

شماره ۹۰: قسمتم گرمی بازار نگردد هرگز

شماره ۹۱: ز پا فتادم و رویم بمنزلست هنوز

شماره ۹۲: دل عاشق نمی‌گردد به راحت مهربان هرگز

شماره ۹۳: صید دلم که باشد ازو خون روان هنوز

شماره ۹۴: هر چند بر آن عارض گلگون نگرد کس

شماره ۹۵: چون ناله ز جور تو ستمگر نکند کس؟

شماره ۹۶: تیغ از میان بقصد من ناتوان مکش

شماره ۹۷: چه دامست این که هر مرغی که می‌گردد گرفتارش

شماره ۹۸: به من آن بی‌وفا یارب که بادا خاطر شادش

شماره ۹۹: سر منزل سلمی که منم دل نگرانش

شماره ۱۰۰: زد مرا زخمی و از پیش نظر بگذشت حیف

شماره ۱۰۱: نگشاید دلم از وصل به هجران نزدیک

شماره ۱۰۲: سوی تو عجب نیست اگر میکشدم دل

شماره ۱۰۳: چه خواهد شد اگر سلطان دهد گوشی به فرمانم

شماره ۱۰۴: در دل اگر باشدم غیر وصال توکام

شماره ۱۰۵: مپسند از درت ای دوست غمین برخیزم

شماره ۱۰۶: از سر زلف نگاری دو سه تاری دارم

شماره ۱۰۷: صبح محشر که من از خواب گران برخیزم

شماره ۱۰۸: چون شکوه از جفای تو بنیاد می‌کنم

شماره ۱۰۹: رحمی، رحمی که از کنارم

شماره ۱۱۰: ما غمزدگان چون زدل آهنگ برآریم

شماره ۱۱۱: ز هجرانت سخن هرشب که با دل در میان دارم

شماره ۱۱۲: بی‌تو خود را بس که از تاب و توان انداختم

شماره ۱۱۳: به صد بلا ز غمت گرچه مبتلا شده‌ام

شماره ۱۱۴: شب شد که شکوه ها ز دل تنگ برکنیم

شماره ۱۱۵: گذارد کی مرا سودای عشق از جوش بنشینم

شماره ۱۱۶: بهتر آنست که پا از سر بازار کشم

شماره ۱۱۷: جز این که در فراق تو خاکی بسر کنم

شماره ۱۱۸: خوش آن خلوت که چون آیی به روی غیر در بندم

شماره ۱۱۹: چه خونها در دل ایام کردیم

شماره ۱۲۰: آنکه پیوسته به رویت نگرانست، منم

شماره ۱۲۱: نمودی گاه زلف عنبرین گه خال مشکینم

شماره ۱۲۲: حکایت‌ها که بعد از من تو خواهی گفت با خاکم

شماره ۱۲۳: نیست مهر تو متاعی که به جان بفروشم

شماره ۱۲۴: خاک درت به مژگان خوش آنکه رفته باشم

شماره ۱۲۵: به این خوشم که ز دردت به دیده خواب ندارم

شماره ۱۲۶: بس که دیدم سست‌عهدی از تو دل برداشتم

شماره ۱۲۷: غافل مشو از حال من بی‌سروسامان

شماره ۱۲۸: نهانی رازهای دوستداران

شماره ۱۲۹: نگارینا دل پر درد من بین

شماره ۱۳۰: هر کرا یاری برای خویشتن

شماره ۱۳۱: دل می برد دل ای هوشمندان

شماره ۱۳۲: زبیدادت ننالد چون دل من؟

شماره ۱۳۳: از سر کوی تو دردا که من دلنگران

شماره ۱۳۴: خفتن نتوان درین گلستان

شماره ۱۳۵: چه خوشست از تو گاهی مژه نیم باز کردن

شماره ۱۳۶: جانا در انتظار تو شد روزگار من

شماره ۱۳۷: اگر از حال ما پرسی بپرس از طره جانان

شماره ۱۳۸: از برت کی من به این الفت جدا خواهم شدن

شماره ۱۳۹: بر من نیندازد نظر بی اعتباری را ببین

شماره ۱۴۰: شب چو بمیرم بسر کوی تو

شماره ۱۴۱: دارم به چمن چه کار، بی تو

شماره ۱۴۲: یاد آر ای که فارغ، در محملی نشسته

شماره ۱۴۳: از نفس گرم من عالمی افروخته

شماره ۱۴۴: آرد شبیخون چون هجرت ای ماه

شماره ۱۴۵: شدیم پیر و به دل داغ آن جوان مانده

شماره ۱۴۶: ای که بر خاک شهیدان گذر انداخته‌ای

شماره ۱۴۷: از ما نهفته با دگران یار بوده‌ای

شماره ۱۴۸: از ما درین گلستان جویند گر نشانی

شماره ۱۴۹: از باده عشرت تو و رخسار چو ماهی

شماره ۱۵۰: از می لعل بکف تا دو سه جامی داری

شماره ۱۵۱: به صید جسته از دامی چه خوش می‌گفت صیادی

شماره ۱۵۲: بساقی گفت در میخانه مستی

شماره ۱۵۳: ببخشا ای که میر کاروانی

شماره ۱۵۴: تو که ای امیر داری ز سراغ من فراغی

شماره ۱۵۵: چو باشد مایل بیداد شاهی

شماره ۱۵۶: چنین که با غم گرفته‌ام خو مخوان به بزمم به میگساری

شماره ۱۵۷: حیف از تو که ارباب سخن را نشناسی

شماره ۱۵۸: دلی دارم که دارد اضطرابی

شماره ۱۵۹: رفتند همرهان و تو در فکر منزلی

شماره ۱۶۰: زصید من چه شود گر عنان بگردانی

شماره ۱۶۱: ز نکوئی آنچه باید همه را تمام داری

شماره ۱۶۲: کردیم شبی روز غریبانه بدامی

شماره ۱۶۳: مشکل که دهد دست مرا با تو وصالی

شماره ۱۶۴: مسلمانان مرا حال تباهی

شماره ۱۶۵: یاد آر ای ستمگر از حال خاکساری

sunny dark_mode