قسمتم گرمی بازار نگردد هرگز
کس خریدار من زار نگردد هرگز
ای خوش آن می که چو هشیار کشد ز آن گردد
آنچنان مست که هشیار نگردد هرگز
من و آن گوهر ارزنده که پیرامن آن
بس گرانست خریدار نگردد هرگز
ای خوش آن دام که اندیشه آزادی آن
در دل مرغ گرفتار نگردد هرگز
غیر یاری که مرا بازستاند از من
به که با من دگری یار نگردد هرگز
گو میندیش زمن خصم که بخت سیهم
پاسبانیست که بیدار نگردد هرگز
فاش شد راز دل افسوس ز غمازی اشگ
مدعی محرم اسرار نگردد هرگز
از شکر خنده طبیب آنکه نمک ریخت به دل
مرهم سینه افگار نگردد هرگز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل مکدر ز غم یار نگردد هرگز
از پری شیشه گرانبار نگردد هرگز
به پریشان نفسان راه سخن گر ندهد
قسمت آینه زنگار نگردد هرگز
تشنه حسن بود دیده حیرت زدگان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.