کجا کسی غم شبهای تار من دارد
بحز وفا، که سری در کنار من دارد؟
باین خوشم که تو را شرمسار من سازد
تحملی که دل برد بار من دارد
سزای دوستیم بین که هر کجا ستمی است
ذخیره از پی جان فگار من دارد
گذشت یار زمن سرگران و دانستم
که کار با من و با روزگار من دارد
چرا خموش نباشم چو بشنوی از من
شکایتی که دل بیقرار من دارد
مبادا از تو خیالم بجز خیالت اگر
گذار در دل امیدوار من دارد
زدود آه دل من طبیب معلومست
که آتشی بکمین خار خار من دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از غم و تنهایی خود در شبهای تار سخن میگوید و تنها کسی که در کنار او وفاداری دارد را یادآور میشود. او خوشحال است که محبوبش، او را شرمنده میکند و در عین حال، از درد و رنجی که در دل دارد، رنج میبرد. شاعر به ستمهایی که بر او و دوستیاش میرود اشاره میکند و از تجارب تلخی که داشته، آگاه است. همچنین، از احساس ناامیدی و روزگار دشوار خود شکایت میکند و ابراز میکند که حفاظتی از خیالاتش در دل دارد. در پایان، امید به بهبودی دلش را با توجه به آتش درونش به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: کجا کسی را میتوان یافت که به جز وفاداری، در شبهای تار من همدردی کند و همراهی داشته باشد؟
هوش مصنوعی: من از این که تو به خاطر من خجالت بکشی خوشحال هستم، تحملی که دل مرا میبرد، باری سنگین را به دوش دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر دوستیام با تو، همیشه مراقب هستم که در هر جا که ظلمی وجود دارد، به یاد من و درد و رنجی که از آن میکشم، اقدام کنند.
هوش مصنوعی: دوست از کنار من گذشت و فهمیدم که او به نوعی با من و شرایط زندگیام ارتباط دارد.
هوش مصنوعی: چرا باید ساکت باشم وقتی که میشنوی از من شکایتی که دل بیقرارم دارد؟
هوش مصنوعی: من نگرانم که اگر جز تو به کسی فکر کنم، دل امیدوارم از دست برود.
هوش مصنوعی: دل من دردمند است و طبیب آن مشخص است؛ او آتشی در وجود خود دارد که به شکل خارهایی در من کمین کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.