در حلقه خوبان چو تو یک عربدهجو نیست
افسوس که چون روی تو خوی تو نکو نیست
خم در قدحم ریز که در میکده عشق
سیرابی ما تشنه لبان کار سبو نیست
بیبخیه بهم باز نیاید لب زخمی
آن چاک دل ماست که دربند رفو نیست
گویا که غلط کرده ره گلشن کویش
امشب که نسیم سحری غالیهبو نیست
آئین وفا کار طبیبست که باشد
او را غم یاران وکسی را غم او نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و حالات درونی خود میپردازد. او بیان میکند که در جمع خوبان، هیچ کس به زیبایی معشوقش نیست و از این موضوع افسوس میخورد. همچنین اشاره میکند که تشنگی دل او از میکده عشق سیراب نمیشود و زخمهای دلش ترمیمپذیر نیستند. شاعر ناامید به نظر میرسد و میگوید که در این شب، بوی خوش نسیم سحر نیز به مشام نمیرسد. در نهایت، او به وفا و غم یاران اشاره میکند و نشان میدهد که پزشک وفا باید غم یاران را بداند، اما هیچ کس غم او را نمیخورد.
هوش مصنوعی: در جمع افراد خوب و شایسته، کسی مانند تو که آنقدر جذاب باشد، وجود ندارد. افسوس که وقتی به چهره تو نگاه میکنیم، از شخصیت و خوی درونیات خبری نیست.
هوش مصنوعی: خم قد من را بچرخان، زیرا در میکده عشق، ما تشنه لبان سیراب نمیشویم و کار ما به سبوهایی که آب میخورند مربوط نیست.
هوش مصنوعی: زخمی که به خوبی دوخته نشود هرگز خوب نخواهد شد. دل ما نیز زخم عمیقتری دارد که حتی به ترمیم هم نیازی ندارد و در واقع در بند هیچ اصلاح و ترمیمی نیست.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که امشب نسیم سحرگاهی بویی از گلستان محبوبش ندارد، انگار که به اشتباه به سمت آنجا رفته است.
هوش مصنوعی: وفا و صداقت از ویژگیهای یک طبیب است، زیرا او باید به مشکل و غم بیمارانش اهمیت دهد، در حالی که کسی به غم او فکر نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
بد میرود این راه و روش هیچ نکو نیست
دوری نگزیند ز رقیبان سر مویی
با ما کشش خاطر او یک سر مو نیست
پیش تو سبب چیست که ما کم ز رقیبیم
[...]
منت ز سر زلف توام یکسر مو نیست
چاکیست دلم را که سزاوار رفو نیست
آن مه که مه چهاردهاش چون مهرو نیست
در شهر بنیکوئی او هیچ نکو نیست
آن سلسله کازادی او نیست میسر
[...]
رسوا شدهٔ عشق تو را چاره نکو نیست
چاک جگر صبح سزاوار رفو نیست
الوان نعم مائدهٔ عشق کشیده ست
آن زهر کدام است که ما را به گلو نیست؟
در بیعت پیران خرابات فتوح است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.