نیست مهر تو متاعی که به جان بفروشم
گرچه ارزان خرم این جنس و گران بفروشم
منم آن قدرشناسی که اگر مهر ترا
بفروشم به دو عالم به زیان بفروشم
دلگران نیستم از درد غمت تا آسان
اینچنین درد به درمان گران بفروشم
ای دل از ما مطلب صبر که در رشته عشق
آشکارا خرم این جنس و نهان بفروشم
شادم از جور تو چندان که بدین دست تهی
گر فروشم به کسی دلنگران بفروشم
کارم افتاد به بیداری شبها آن به
که به راحتطلبان خواب گران بفروشم
بس ملولم من ازین گفت و شنید آن بهتر
بخرم گوش گرانی و زبان بفروشم
مشو این خواجه خریدار طبیبش که مراست
کی من این بنده شایسته گران بفروشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و علاقهاش به محبوب سخن میگوید و تأکید میکند که مهر او به اندازهای ارزشمند است که نمیتواند آن را با هیچ چیزی، حتی با جانش، عوض کند. او میگوید که حتی اگر احساساتش را هم بفروشد، این کار به ضررش خواهد بود. شاعر از درد و رنجی که به خاطر جدایی از محبوب تحمل میکند سخن میگوید و میافزاید که این درد برایش آسان نیست. او همچنین اشاره دارد که در عشق صبر جایی ندارد و خود را از درد محبت آزاد نمیبیند. در نهایت، شاعرانگی و عمق احساساتش را به نمایش میگذارد و میگوید که احساساتش خاص و بیقیمتاند و نمیتواند آنها را به راحتی به کسی بفروشد.
هوش مصنوعی: محبت تو به قدری ارزشمند است که نمیتوان آن را با جانم معاوضه کرد، حتی اگر خیلی ارزان باشد و من بتوانم این احساس را به راحتی به دست آورم.
هوش مصنوعی: من آن قدر شناختم که حتی اگر عشق و محبت تو را به تمامی دنیا بفروشم، باز هم ضرر کردهام.
هوش مصنوعی: من از درد فراق تو ناراحت نیستم، چرا که میخواهم به راحتی این درد را به افرادی که هزینه بیشتری میپردازند بفروشم.
هوش مصنوعی: ای دل، از ما انتظار نداشته باش که در عشق صبر کنیم، زیرا در این مسیر، هم زیبایی و خوشی به وضوح نمایان است و هم ناگفتههایی دارم که میخواهم در خفا بفروشم.
هوش مصنوعی: من از ظلم و سختگیریهای تو آنقدر شاد هستم که اگر بخواهم با دست خالی قلب نگرانم را به کسی بفروشم، حاضرم این کار را انجام دهم.
هوش مصنوعی: من در شبها بیدار میمانم و این برایم بهتر است تا اینکه خواب سنگین را به کسانی بفروشم که فقط به راحتی و آسایش فکر میکنند.
هوش مصنوعی: من از اینکه مدام در حال صحبت و گوش دادن هستم، بسیار خسته و بیحوصلهام. بهتر است که سکوت را انتخاب کنم و در عوض، گوشهایی که به حرفها گوش میکنند را بفروشم.
هوش مصنوعی: این آقا به دنبال پزشک است، اما من نباید به او فروخته شوم، چون من ارزش زیادی دارم و نمیتوانم به این سادگی واگذار شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.