گنجور

 
امیرعلیشیر نوایی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «کی به چشم آرم لباس و مسند شاهانه را» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ا» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
ج
ح
خ
د
ر
ز
س
ش
ع
ف
ک
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: ای خاک سر کوی تو گشتن هوس ما

شماره ۲: ای به گلستان هزار نرگس شهلا

شماره ۳ - تتبع خواجه حافظ: رموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها

شماره ۴ - تتبع میر: گر پرده اندازد مهم آن روی آتشناک را

شماره ۵: گر اول آتش عشق آسان نمود ما را

شماره ۶: غیر خوناب نیابند به جان و دل ما

شماره ۷: مه من در شبستان چونکه نو شد جام می شب‌ها

شماره ۸: به کشف حال دوران نیست جام جم هوس ما را

شماره ۹: گل رویت که ظاهر گشته رنگ یاسمین او را

شماره ۱۰ - تتبع خواجه حافظ: گر آن ترک خطایی نوش سازد جام صهبا را

شماره ۱۱ - تتبع امیر خسرو در طور خواجه حافظ: کی به چشم آرم لباس و مسند شاهانه را

شماره ۱۲ - تتبع مخدومی جامی: از تغار می چنان نوشم شراب ناب را

شماره ۱۳ - تتبع مخدومی نورا: سوزی‌ام ، تا برفروزی روی آتشناک را

شماره ۱۴ - تتبع حضرت مخدومی: ای از بهار حسن تو بر چهره‌ام گلزارها

شماره ۱۵ - تتبع مخدومی: بی‌روی تو شد تیره از اشک مرا شب‌ها

شماره ۱۶ - تتبع مخدومی جامی: منکه دارم از مژه بر دیده چندین خار را

شماره ۱۷ - تتبع مخدومی: ز ابر تیره برقی جست طرف کوهساران را

شماره ۱۸ - تتبع میر: زهی از جام عشقت بی‌خودان را دوستگانی‌ها

شماره ۱۹ - تتبع خواجه: گفتی برم دلت را جان هم فدات یارا

شماره ۲۰ - تتبع خواجه: نسیم صبح بگو آن نهال رعنا را

شماره ۲۱ - تتبع مخدومی: هست در دیر آفتی هر دم به قصد جان مرا

شماره ۲۲ - تتبع خواجه در طور سعدی: ز روی بستر شاهی به بین گهی ما را

شماره ۲۳ - اختراع: ز عشق هست به دل بار صد هزار مرا

شماره ۲۴ - تتبع یار عزیز: ای ز آتش می در گل روی تو اثرها

شماره ۲۵ - در طور خواجه: در جام جم بریز شراب مغانه را

شماره ۲۶ - تتبع مولانا شاهی: شبنم که هوا ریخت به گل‌ها و سمن‌ها

شماره ۲۷ - جواب خود گوید: زهی به خار مژه صد هزار زار ترا

شماره ۲۸ - مخترع: بعد عمری کافکند گردون به کوی او مرا

شماره ۲۹ - تتبع میر سهیلی: دل کز غمت آرام نباشد برم او را

شماره ۳۰ - تتبع میر: وه که در وقت گلم زان گل رخسار جدا

شماره ۳۱ - تتبع شیخ: هرگه از تب زرد یابم گلعذار خویش را

شماره ۳۲ - مخترع: ساقی مهوش ار دهد جام شراب ناب را

شماره ۳۳ - تتبع خواجه: میکند وقت صبح نعره سحاب

شماره ۳۴ - مخترع: تو خوب و خلق تو خوب و تکلمت هم خوب

شماره ۳۵ - تتبع شیخ: ای ز رویت ماه را صدگونه تاب

شماره ۳۶ - تتبع میر: چشمه زندگی آمد دهن آن مه نخشب

شماره ۳۷ - تتبع خواجه سلمان: در چمن گل را نظاره کردم از روی حبیب

شماره ۳۸ - در طور خواجه: از می طلوع کرد چو در ساغر آفتاب

شماره ۳۹ - در طور خواجه: بهر عمر جاودان شد هر که را چیزی سبب

شماره ۴۰: دل چو آید از فروغ برق آن عارض به تاب

شماره ۴۱ - مخترع: ساقیا باده چو ریزی به قدح بهر طرب

شماره ۴۲ - در طور خواجه: شگفت چون گل رخسار ساقی از می ناب

شماره ۴۳ - مخترع: ز تب مباد صداعی بدان جوان یارب

شماره ۴۴ - اختراع: چون به دیر آمد ز بهر خم شکستن محتسب

شماره ۴۵ - اختراع: زهی قد و عذارت سر به سر خوب

شماره ۴۶ - در طور مخدومی نورا: من وز هجر مهی ناله و فغان هر شب

شماره ۴۷ - در طور مخدومی: به مستی در دلم گردد خیال روی یار امشب

شماره ۴۸ - در طور خواجه: منم و میکده و مغبچه مست امشب

شماره ۴۹ - در طور خواجه: ما هم از بزم صبوح آمد برون مست خراب

شماره ۵۰ - تتبع خواجه: مطلب صبح ازل طلعت درویشان است

شماره ۵۱ - تتبع شیخ: ای بگه جلوه قامت تو قیامت

شماره ۵۲ - تتبع میر: خیال مغبچگان تا درون جان من است

شماره ۵۳ - تتبع خواجه: چو سرخوشم دگر ای پیر دیر از کرمت

شماره ۵۴ - تتبع خواجه: کار در دیر به غیر از جستن آن ماه نیست

شماره ۵۵ - تتبع خواجه: ز بس که مستی عشقم ز شرح بیرون است

شماره ۵۶ - مخترع: ساقیا می ده که از هشیاریم دیوانگی است

شماره ۵۷ - تتبع خواجه: جفا و جور توام بر دل است و لطف عنایت

شماره ۵۸ - تتبع شیخ: می آینه گون صاف و قدح آینه فام است

شماره ۵۹ - تتبع خواجه: گوشه میخانه امن و مستی یاران خوش است

شماره ۶۰ - تتبع خواجه: در دلم آتش محبت اوست

شماره ۶۱ - تتبع خواجه: قدم به کلبه‌ام از لطف بیکرانه توست

شماره ۶۲ - تتبع شیخ: می‌رود یار جدا زو کار بر من مشکل است

شماره ۶۳ - تتبع خواجه: رندان همه در کوی مغان گشته خرابت

شماره ۶۴ - ایضا له: در میکده صلاح و ورع در شماره نیست

شماره ۶۵ - ایضا له: در دهر هر که دامن پیر مغان گرفت

شماره ۶۶ - ایضا له: رفتی اگرچه از بر من کی گذارمت

شماره ۶۷ - ایضا له: از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت

شماره ۶۸ - ایضا له: کسی که دل ز سر زلف مشک‌سای تو بست

شماره ۶۹ - تتبع مولانا شاهی: پیش جام پر می رخشنده مه را تاب نیست

شماره ۷۰ - تتبع خواجه: آن کاکل مشکین که به رخ گشت حجابت

شماره ۷۱ - تتبع مخدومی: تیره گشتم هر که آب اندر شراب ناب ریخت

شماره ۷۲ - ایضا له: دم نقد است مرا کوی مغان باغ بهشت

شماره ۷۳ - تتبع مخدومی: در شوق لعل تو که دلم خون ناب ریخت

شماره ۷۴ - تتبع خواجه: از رفتن یارم بود آشوب قیامت

شماره ۷۵ - ایضا له: در دلم تیرگی از فرقت مشکین‌خالیست

شماره ۷۶ - ایضا له: زهی از تاب می گل گل شگفته باغ رخسارت

شماره ۷۷ - تتبع خواجه: زیر نه طاق فلک غیر کجی کار کجاست؟

شماره ۷۸ - تتبع شیخ: شام هجران مرا عکس رخ یار کجاست؟

شماره ۷۹ - تتبع خواجه: بیا که عرصه میخانه عشرت آبادست

شماره ۸۰ - ایضا له: منم که کنج خرابات خانقاه منست

شماره ۸۱ - ایضا له: ما را به جز گدایی میخانه کار چیست؟

شماره ۸۲ - تتبع شیخ: ملک آفاق به جز دیر مغان این همه نیست

شماره ۸۳ - ایضا له: مرا که جز به خرابات عشق راهی نیست

شماره ۸۴ - ایضا له: مانده در کوی مغان تا ابدم عاشق و مست

شماره ۸۵ - ایضا له: در میکده آنرا که به کف جام شراب است

شماره ۸۶ - تتبع خواجه: ز بحر چرخ به کشتی عمر صد خلل است

شماره ۸۷ - تتبع خواجه: هرگز گدای میکده از شاه غم نداشت

شماره ۸۸ - تتبع خواجه: یارب آن مغبچه شوخ ز میخانه کیست؟

شماره ۸۹ - در طور خواجه: بود آب زده ساحت میدان خرابات

شماره ۹۰ - تتبع خواجه: دل چو پروانه ز شمع رخ جانانه بسوخت

شماره ۹۱ - تتبع خواجه: دید آن که پی من به خرابات فنا رفت

شماره ۹۲ - تتبع خواجه: هر دل که نه صاف است برو فیض خرام است

شماره ۹۳ - تتبع خواجه: بیا که هاتف میخانه دوش پنهان گفت

شماره ۹۴ - تتبع خواجه: من و میل الف قامت آن حورسرشت

شماره ۹۵ - تتبع خواجه: تا کوثر و فردوس ره دور و دراز است

شماره ۹۶ - نعت: زهی صد پیر کنعانی مریدت

شماره ۹۷ - تتبع خواجه: گفتم شراب لعل تو یاقوت احمر است

شماره ۹۸ - تتبع خواجه: زان لعل می آلود شدم مست خرابت

شماره ۹۹ - مخترع: لعل تو نبات و سخنت آب حیاتست

شماره ۱۰۰ - تتبع خواجه: زاهدا در روضه گر می از کف دلدار نیست

شماره ۱۰۱ - مخترع: حسنی که دیده دید دل آن سوی مایل است

شماره ۱۰۲ - مخترع: باز دل تفرقه در توبه و طامات انداخت

شماره ۱۰۳ - تتبع خواجه: تا گدایی در میکده آیین منست

شماره ۱۰۴ - ایضا له: کافر عشقم و سودای بتان دین منست

شماره ۱۰۵ - تتبع مخدوم: من درد زهر هجران درمی‌کشم به یادت

شماره ۱۰۶ - تتبع خواجه: اگر چه پیر مغانم پیاله داد به دست

شماره ۱۰۷ - مخترع: آمد بهار دلکش و گل‌های تر شکفت

شماره ۱۰۸ - تتبع شیخ: نیست یکدل کز جفای چشم او بیمار نیست

شماره ۱۰۹ - تتبع بعضی یاران: تنم از رنج در بیچارگی سوخت

شماره ۱۱۰ - ایضا له: گاه خندیدن لبت آب حیات و قند ریخت

شماره ۱۱۱ - تتبع مخدومی: باز در دیر مغان عربده مستانست

شماره ۱۱۲ - تتبع مخدومی: خط بر فراز لعل تو از مشک ناب چیست؟

شماره ۱۱۳ - تتبع شیخ: باشدم خرمی از هر چه درین عالم ازوست

شماره ۱۱۴ - تتبع مخدوم در طور خواجه: بیا که پیر مغان در سبو شراب انداخت

شماره ۱۱۵ - مخترع: اگر ز عین جفا چشم او دلم بشکست

شماره ۱۱۶ - در طور خواجه: بیا که پیر مغان جام پر ز صهبا ساخت

شماره ۱۱۷ - در طور خواجه: صبح ساقی بهر رندان ساغر گلفام ریخت

شماره ۱۱۸ - مخترع: سیم خوش باشد که سازی با حریف ساده خرج

شماره ۱۱۹ - تتبع خواجه: کسی که ملک دلش کرد خیل غم تاراج

شماره ۱۲۰ - مخترع: نسیم صبح نمود از تغار صهبا موج

شماره ۱۲۱: چیست دانی ناله مرغ سحر هنگام صبح

شماره ۱۲۲ - تتبع خواجه: چون حیات‌آساست روشن روزگارم از قدح

شماره ۱۲۳ - مخترع: به خوبی شد چنان آن سیم بر شوخ

شماره ۱۲۴ - مخترع: بود گرچه جام می لاله‌گون تلخ

شماره ۱۲۵ - در طور خواجه: صبح چون رایت به فرق خسرو خاور کشید

شماره ۱۲۶ - تتبع خواجه: سر وحدت که درو خلوتیان حیرانند

شماره ۱۲۷ - تتبع خواجه: هر که در کوی مغان رفت گرفتار بماند

شماره ۱۲۸ - تتبع خواجه: باد با طره دلدار بهر تار چه کرد

شماره ۱۲۹ - تتبع میر: بوی شراب عشق تو بیهوشی آورد

شماره ۱۳۰ - تتبع خواجه: مرا دل از خرابات مغان بیرون نخواهد شد

شماره ۱۳۱ - تتبع خواجه: بیا که لشکر دی خیل سبزه غارت کرد

شماره ۱۳۲ - تتبع خواجه: دوش در میخانه جانان همدم عشاق بود

شماره ۱۳۳ - در طور شیخ کمال: ملمع خرقه‌ام از وصله‌ها بادپالا شد

شماره ۱۳۴ - مخترع: آن قلندروش که سویش دل به پاکی می‌کشد

شماره ۱۳۵ - تتبع خواجه: آن بیوفا چه شد که نظر سوی ما کند

شماره ۱۳۶ - مخترع: لبت که برگ گل تر به باده آمیزد

شماره ۱۳۷ - تتبع خواجه: رندان که عزم سیر به کوی مغان کنند

شماره ۱۳۸: باده خور تا زنده ای کز بعد مردن روزگار

شماره ۱۳۹ - تتبع خواجه سلمان: هر که را دل مبتلای چون تو جانانی بود

شماره ۱۴۰ - تتبع خواجه: دوران نشان ز بخت جوانم نمی‌دهد

شماره ۱۴۱ - تتبع خواجه: ز سر آب حیاتم می آگهی آورد

شماره ۱۴۲ - تتبع خواجه: در دست پیر میکده گلرنگ باده بود

شماره ۱۴۳ - تتبع خواجه: گلی که شرح غمم پیش او صبا بکند

شماره ۱۴۴ - تتبع مولانا صاحب بلخی: عشق اجزای وجودم را به راهت خاک کرد

شماره ۱۴۵ - تتبع مخدوم: باز تیغ ظلم بر کف تندخوی من رسید

شماره ۱۴۶ - تتبع خواجه: از رخت عکس مگر در می گلفام افتاد

شماره ۱۴۷ - تتبع مخدوم: قدح به خلوت یارم بهانه‌ای باشد

شماره ۱۴۸ - اختراع: از فراقت رنج بی اندازه بر جانم رسید

شماره ۱۴۹ - تتبع بعضی عزیزان: در میخانه کزو عقل پریشان آمد

شماره ۱۵۰ - مخترع: سوی گلشن رفتم و سرو خرامانم نبود

شماره ۱۵۱ - مخترع: سوی میخانه به رندان خبرم باز آید

شماره ۱۵۲ - تتبع شیخ: ز خاک کوی تو بوی عبیر می‌آید

شماره ۱۵۳ - تتبع خواجه: میل سروم ز هوای قد دلجوی تو بود

شماره ۱۵۴ - تتبع خواجه: بند گیسوی تو از دست رها نتوان کرد

شماره ۱۵۵ - تتبع خواجه: هر که در دیر مغان جام شرابی دارد

شماره ۱۵۶ - تتبع خواجه: شب که آمد مست آن مه توبه کاران را چه شد؟

شماره ۱۵۷ - تتبع خواجه: ای خوش آنانکه سحر دامن یاری گیرند

شماره ۱۵۸ - تتبع میر: حسن روی حور جنت را فلک اظهار کرد

شماره ۱۵۹ - تتبع خواجه: طریق شیوه رندی کسی بجا آورد

شماره ۱۶۰ - تتبع خواجه: چه عجب گر خوی آن چهره دل ما ببرد

شماره ۱۶۱ - در طور شیخ: دو زلف کان مه نامهربان به تاب افکند

شماره ۱۶۲ - تتبع حضرت شیخ: چشمم چو بر آن روی چو رشک قمر افتاد

شماره ۱۶۳ - تتبع خواجه: هوای می به سر هر که چون حباب رود

شماره ۱۶۴ - تتبع خواجه: گدای دیر ز شاه زمان چه غم دارد

شماره ۱۶۵ - تتبع خواجه: علی الصباح مغان قفل دیر باز کنید

شماره ۱۶۶ - تتبع خواجه: رندان که میل باده به دیر فنا کنند

شماره ۱۶۷ - در طور مخدومی: از غم یک شب که در هجرش دلم زاری کشید

شماره ۱۶۸ - مخترع: ساقی ما که به گردش می گلفام افکند

شماره ۱۶۹ - تتبع میر در طور خواجه: خوش آن رندی که بهر باده در دیر مغان افتد

شماره ۱۷۰ - تتبع میر در طور خواجه: چه عکس ساقی خورشیدوش در ساغرم افتد

شماره ۱۷۱ - در طور شیخ: کس نخل ناز چون قدت ای سیمبر ندید

شماره ۱۷۲ - مخترع: جان بخشد ار ساقی می گلرنگ در جام افکند

شماره ۱۷۳ - در طور میر: مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد

شماره ۱۷۴ - تتبع میر خسرو: یاران که یک‌یک از من بیدل جدا شدند

شماره ۱۷۵ - تتبع مولانا کاهی: نقد جان در میکده آرند قوت جان برند

شماره ۱۷۶ - تتبع خواجه: هر که در کوی خرابات ز رندان دم زد

شماره ۱۷۷ - تتبع خواجه: اگر به میکده ام یکشب انجمن باشد

شماره ۱۷۸ - تتبع خواجه: صبح تاب مه کزین عالی رواق افتاده بود

شماره ۱۷۹ - تتبع خواجه: گدای کوی خرابات تاجدارانند

شماره ۱۸۰ - تتبع خواجه: دوشم از سوز فنا با قد خم یاد آمد

شماره ۱۸۱ - تتبع خواجه: اقبال ره به کوی مغانم نمی‌دهد

شماره ۱۸۲ - تتبع خواجه: چند دل را غم و اندیشه دنیا ببرد

شماره ۱۸۳ - تتبع خواجه: صبح رندان صبوحی در میخانه زدند

شماره ۱۸۴ - تتبع خواجه: غزال زر ز فلک در مقام ما افتد

شماره ۱۸۵ - تتبع مولانا کاتبی: تا خرقه و سجاده ام افتد در می چند

شماره ۱۸۶ - در طور خواجه: خوش آن رندی که از دوران دلش چون زنگ غم گیرد

شماره ۱۸۷ - مخترع: نه از می لعل آن مه پیکر آلود

شماره ۱۸۸ - تتبع میر: از شهد نگویم لب آن سیمبر آلود

شماره ۱۸۹ - تتبع خواجه: در سرم ذوق می عشق همان است که بود

شماره ۱۹۰ - در طور خواجه: صوفی ز میم واقف اسرار نهان کرد

شماره ۱۹۱ - تتبع خواجه: باده صافست و خرابات صفایی دارد

شماره ۱۹۲ - تتبع خواجه: واعظان تا چند منع جام و ساغر می‌کنند

شماره ۱۹۳ - تتبع خواجه: دل اگر میل سوی ساغر صهبا می‌کرد

شماره ۱۹۴ - تتبع خواجه: ساقی ار عکس مه چهره به جام اندازد

شماره ۱۹۵ - تتبع میر: گل نو شکفته من که ز رخ بهار دارد

شماره ۱۹۶ - مخترع: سحر وزید نسیم طرب فزای بهار

شماره ۱۹۷ - مخترع: شد بلا چشم تو ای گلرخسار

شماره ۱۹۸ - تتبع خواجه: غیر ازو نیست مرا در دو جهان یار دگر

شماره ۱۹۹ - مخترع: دل صدپاره‌ام از لعل تو خونست دگر

شماره ۲۰۰ - تتبع میرشاهی: هردم رسد به دل چو ز عالم غمی دگر

شماره ۲۰۱ - مخترع: کیف و جان بخشدم آن لب می نابست مگر؟

شماره ۲۰۲ - تتبع خواجه: نوبهاران به قدح آب طربناک انداز

شماره ۲۰۳ - مخترع: اگر چه نیست امید وصال او هرگز

شماره ۲۰۴ - تتبع خواجه: کوثر و حور ز گلزار جنان ما را بس

شماره ۲۰۵ - مخترع: ز من ای دل کف آن نازنین بوس

شماره ۲۰۶ - تتبع مخدوم: یارب چه بلایی‌ست که آن شوخ قدح‌نوش

شماره ۲۰۷ - مخترع: لب لعلت که گویم جان پاکش

شماره ۲۰۸: تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع

شماره ۲۰۹ - در طریق مخدوم: نهاد پیر مغان بر کفت چو باده صاف

شماره ۲۱۰ - تتبع خواجه: اگر تو جرعه فشانی کمی بریز به خاک

شماره ۲۱۱ - تتبع میر: می‌رود سرو من و رفتار می‌ماند به دل

شماره ۲۱۲ - تتبع خواجه: ساقی از رنج خمارم بد حال

شماره ۲۱۳ - اختراع: به مخموری پیاپی می‌تپد دل

شماره ۲۱۴ - مخترع: زهی از جلوه بالای رعنایت بلا بر دل

شماره ۲۱۵: منور است به روی تو دیده جانم

شماره ۲۱۶ - در طور مخدوم: در دیر مغان شیفته پیر و جوانم

شماره ۲۱۷ - مخترع: چو با صد حسرتش از دور بینم

شماره ۲۱۸ - مخترع: ز هجرت ای مه بی‌مهر دل نابود شد تن هم

شماره ۲۱۹ - تتبع خواجه: عکس رخسار چو بر ساغر صهبا فکنم

شماره ۲۲۰ - تتبع بعضی عزیزان: بگفت عشق که می نوش و رو به ملک عدم

شماره ۲۲۱ - تتبع مخدوم: باز در دیر مغان آه و فغان آورده‌ام

شماره ۲۲۲ - تتبع خواجه: اینکه خود را به در میکده عریان کردم

شماره ۲۲۳ - مخترع: من که مخمور سحرگاه به میخانه روم

شماره ۲۲۴ - تتبع خواجه: کنج تاریک غمت را تا به کی مسکن کنم

شماره ۲۲۵ - تتبع میر در رنگ خواجه: چون عکس روی مغبچه خواهم تماشا بنگرم

شماره ۲۲۶ - تتبع مخدوم: از باده تبرا چه کنم چون نتوانم

شماره ۲۲۷ - تتبع خواجه: چه خوش باشد که باشد در بهارم

شماره ۲۲۸ - تتبع خواجه: بهاران گر به گلشن طرح جام و ساغر اندازیم

شماره ۲۲۹ - تتبع خواجه: دل سوزد از غم رخ آن شوخ مهوشم

شماره ۲۳۰ - تتبع خواجه: مستم آنسان که گر از دیر مغان برخیزم

شماره ۲۳۱ - تتبع خواجه: نبینم سوی او گرچه به رویش آرزومندم

شماره ۲۳۲ - تتبع شیخ: به دو چشم یار اسیرم که همی زنند تیرم

شماره ۲۳۳: باز در دیر بتی عشوه‌نما می‌بینم

شماره ۲۳۴ - تتبع خواجه: ما به میخانه پی دفع گناه آمده‌ایم

شماره ۲۳۵ - مخترع: ای کافر بد مست که بردی دل و دین هم

شماره ۲۳۶ - تتبع خواجه: نیست دل اینکه من زار بلاکش دارم

شماره ۲۳۷ - تتبع شیخ کمال: گفت راهم را بروب آن سیمبر گفتم به چشم

شماره ۲۳۸ - مخترع: در دیر زار مغبچه شوخ مهوشم

شماره ۲۳۹ - تتبع خواجه: تا از هوای مغبچگان ناتوان شدم

شماره ۲۴۰ - مخترع: گرچه دوش از داغ هجران آتشین تب داشتم

شماره ۲۴۱ - تتبع خواجه: چون بیاد لعل او میل می گلگون کنم

شماره ۲۴۲ - تتبع مخدوم: مسلمانان دل آزرده دارم

شماره ۲۴۳ - تتبع میر: حشمت جم رسد صبوح از کرم الاهیم

شماره ۲۴۴ - تتبع مخدوم: من بیدل که بهر قامت آن سیمتن میرم

شماره ۲۴۵ - تتبع خواجه: من که دردی‌کش آن مغبچه خمارم

شماره ۲۴۶ - تتبع خواجه: بر در دیر مغان هرروز خدمت می‌کنم

شماره ۲۴۷ - تتبع خواجه: در خرابات ار شبی میل قدح کمتر کنم

شماره ۲۴۸ - تتبع خواجه: من که هردم ز فلک صد الم آید پیشم

شماره ۲۴۹ - تتبع خواجه: ای شه صف‌شکنان خسرو ناوک‌فکنان

شماره ۲۵۰ - تتبع خواجه: در خرابات مگو کام چه خواهد بودن

شماره ۲۵۱ - تتبع امیر سهیلی: توان دلیر به خورشید آسمان دیدن

شماره ۲۵۲ - تتبع خواجه: بپوشان روی خویش از خرقه پوشان

شماره ۲۵۳ - تتبع شیخ: ز آتش عشق تو چون خاک شود منزل من

شماره ۲۵۴ - تتبع مخدوم: ساقی حیات بخشد چون باد نوبهاران

شماره ۲۵۵ - تتبع خواجه حسن: گرچه بلای خمار کرد فزون حزن من

شماره ۲۵۶ - در طور مخدوم: من هلاک از هجر و آن مه دلستان دیگران

شماره ۲۵۷ - مخترع: هست الف گفتیم آن بالا برید از ما سخن

شماره ۲۵۸ - تتبع خواجه: می بایدت به دیر مغان آی و نوش کن

شماره ۲۵۹ - اختراع: تو گشتی کج کلاه جمله شاهان

شماره ۲۶۰ - تتبع مخدوم: رندی که پا برون نهد از دیر سرخوشان

شماره ۲۶۱ - تتبع خواجه عصمت: چو خاک راه توام ای تو شاه جرعه کشان

شماره ۲۶۲ - تتبع خواجه: صبح است فیض اگر طلبی ترک خواب کن

شماره ۲۶۳ - مخترع: کهنه سفال میکده کآئینه صفاست این

شماره ۲۶۴ - تتبع خواجه: آن گل که نوشد می با رقیبان

شماره ۲۶۵ - تتبع میر: ای رند درد آشام جز دیر مغان مأوا مکن

شماره ۲۶۶ - اختراع: نیست در دیر مغان بدمست بی‌باکی چو من

شماره ۲۶۷ - در طور خواجه: شب چو شکست توبه ام شوخ شرابخوار من

شماره ۲۶۸ - تتبع خواجه: مژده وصل میرسد در دل من قرار کو!؟

شماره ۲۶۹ - تتبع خواجه حسن: چون شده شرمنده روی آفتاب از روی تو

شماره ۲۷۰ - تتبع میر وفایی: هست رویت چون گل و خال لبت بالای او

شماره ۲۷۱ - مخترع: چو آتشی است لب لعل پر فسانه او

شماره ۲۷۲ - تتبع خواجه: ای که گشتی سوی میخانه به رندان پیرو

شماره ۲۷۳ - مخترع: نگار ترک تاجیکم کند صد خانه ویرانه

شماره ۲۷۴ - تتبع خواجه: سرگران گشتم ازان نرگس خواب‌آلوده

شماره ۲۷۵ - اختراع: پیمانه می جویان، رفتم سوی میخانه

شماره ۲۷۶ - تتبع خواجه: گر حکم قتلم فرمود دلخواه

شماره ۲۷۷ - تتبع سلطان حسینی: از من آواره در کویت فغانی مانده

شماره ۲۷۸ - تتبع شیخ کمال: به عشقت من خسته را سوختی

شماره ۲۷۹ - مخترع: ای شب غم چند در هجران یارم می‌کشی

شماره ۲۸۰ - تتبع خواجه: باز در کوی مغان عاشق مستم جایی

شماره ۲۸۱ - تتبع میر: اگر فرهاد و شیرین هر دو در دوران من بودی