گنجور

 
امیرعلیشیر نوایی

واعظان تا چند منع جام و ساغر می‌کنند

چون دماغ خویش را هم گه گهی تر می‌کنند

از قدح آنانکه گاه نشئه می‌یابند فیض

زین شرف چون منع محرومان دیگر می‌کنند

چون صفا از توبه اهل زهد را ظاهر نشد

چون بدین تکلیف رندان را مکدر می‌کنند

می‌فروشان باده را روزی که می‌سازند صاف

مجمر روحانیان زان بو معطر می‌کنند

از پی نظاره بلبل خوشست اوراق گل

باد و باران آن صحایف از چه ابتر می‌کنند

جرعه پیر مغانم ده به دست ای مغبچه

رغم آنانی که وصف خود و کوثر می‌کنند

ساده‌دل واعظ که گوید هرچه آید بر زبانش

ساده‌تر آنانکه این افسانه باور می‌کنند

آن چه چشمانند کز مژگان دو صف آراسته

عالمی در طرفة‌العینی مسخر می‌کنند

خازنان روضه از اشعار فانی لعل و در

برده بر رخسار و گوش حور زیور می‌کنند

 
 
 
حافظ

واعظان کـ‌این جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کارِ دیگر می‌کنند!

مشکلی دارم، زِ دانش‌مندِ مجلس بازپرس

توبه‌فرمایان، چرا خود توبه کم‌تر می‌کنند؟

گوییا باور نمی‌دارند روزِ داوری

[...]

صوفی محمد هروی

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
شیخ بهایی

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت میروند آن کار دیگر می‌کنند

مشکلى دارم ز دانشمند مجلس باز پرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند ؟

صائب تبریزی

هرکجا خوبان چراغ دلبری بر می‌کنند

شمع را پروانه، آتش را سمندر می‌کنند

عشق را با ناتوانان التفات دیگرست

فربه‌انصافان شکار صید لاغر می‌کنند

آه ازین خورشیدرخساران که از تردامنی

[...]

میرزاده عشقی

عامیان شعر تو با شکر، برابر می‌کنند

عارفان زین وهم باطل، خاک بر سر می‌کنند

کارگاه قند نبود، آن دهان کآید برون

هر سخن، تشبیه آن بر قند و شکر می‌کنند

کارگاه قند از یک درش، قند ار می‌برند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از میرزاده عشقی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه