گنجور

 
امیرعلیشیر نوایی

مژده وصل میرسد در دل من قرار کو!؟

هم نفسم به ناله بیخودی اختیار کو؟!

دفع جنون عشق را خواهیم ای حکیم عقل

تا بکشی به سلسله حلقه زلف یار کو؟!

گفتمی ار غمی رسد دست بگیردم خرد

عشق رسید عقل را پیش وی اعتبار کو؟!

چون گل خوش نسیم من بزم مرا چو روضه کرد

مطلب خوشنوا کجا باده خوشگوار کو!؟

پیر مغان به خاک اگر جرعه فشاند از قدح

تشنه دلی به میکده چون من خاکسار کو؟!

خانه تیره دلم بر خس و خار هجر شد

شعله شمع وصل را آتش آن عذار کو؟!

سال دگر که آگه از هستی ما بیار می

گوی حریف و میکده جرعه کشان یار کو؟!

شرح فراق را مگو گرچه رقم نمیکنی

طبع سخن طرازم از محنت روزگار کو؟!

لاف فنا همی زند فانی وگرنه این خطاست

سینه آتشین کجا دیده اشکبار کو؟!

 
 
 
حکیم نزاری

بادِ بهار می وزد بادۀ خوش گوار کو

بویِ بنفشه می دَمَد ساقیِ گل عذار کو

پردۀ نام و ننگِ من در سرِ بانگِ چنگ شد

تا رگِ چنگ برکشد مطربِ پرده دار کو

تنگ و سبویِ باز بین دیگِ سه پایه واطلب

[...]

حافظ

گلبن عیش می‌دمد ساقی گلعذار کو

باد بهار می‌وزد باده خوشگوار کو

هر گل نو ز گلرخی یاد همی‌کند ولی

گوش سخن‌شنو کجا دیده اعتبار کو

مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست

[...]

هلالی جغتایی

یار وداع می کند، تاب وداع یار کو؟

وعده وصل می دهد، طاقت انتظار کو؟

نسبت روی خوب او با مه و مهر چون کنم؟

عارض مهر و ماه را طره مشکبار کو؟

یار نو و بهار نو باعث مجلسست و می

[...]

نظیری نیشابوری

همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟

مردی ازان زمین کجا؟ گردی ازان دیار کو؟

جادوی او به خواب خوش غارت صبر می کند

گریه شب رو مرا شورش کارزار کو؟

فایده ای نمی دهد داروی تلخ ناصحان

[...]

حزین لاهیجی

من نه حریف وعده ام طاقت انتظار کو؟

تا به اجل سپارمش جان امیدوار کو؟

می رسی ای صبا اگر از سرکوی یار من

بویی از آن چمن چه شد، برگی از آن بهار کو؟

در صف منکران کنم دعوی عشق و زنده ام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه