شگفت چون گل رخسار ساقی از می ناب
بنای زهد من از سیل باده گشت خراب
مرا که نقد دل و دین برفت در سر می
ز نام و ننگ درین کهنه دیر خود چه حساب
بنوش باده و دیوانه باش در عالم
که بهر عالم دیوانگی است بزم شراب
جوانی است و خمار و بهار و آتش عشق
بیار می که جنون را تمام شد اسباب
چو امن خواهی ازین کارگاه پر آشوب
میا ز میکده بیرون و باش مست خراب
اگر خراب بود خانه جهان چه عجب
که دید خانه که آباد ماند بر سر آب!
بباید آخرش اندر سر قدح رفتن
هوای باده به سر هر که را بود ز احباب
اگر فنا شدنت میل هست چون فانی
برویت آنچه رسد از سپهر روی متاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره لذت بردن از زندگی و نوشیدن شراب است. شاعر با اشاره به زیبایی ساقی و تأثیر نوشیدنی بر روح و جسم، میخواهد بگوید که زهد و پرهیزکاری در مقابل لذتهای زندگی بیمعنی هستند. جوانی، عشق و شادی لحظههای زندگی ارزشمندند و در این شرایط، دیوانگی و مستی به عنوان راهی برای فرار از آشفتگیهای دنیا مطرح میشود. شاعر تأکید میکند که باید از زندگی لذت برد و به جای نگرانی درباره سرنوشت، در میکده بمانیم و بیخیال باشیم، چرا که در نهایت، همه چیز به فنا میرود.
هوش مصنوعی: رنگ و روی زیبای ساقی مانند گل است و نوشیدن شراب ناب باعث شده تا بنیاد زهد و پارسایی من به کلی ویران شود.
هوش مصنوعی: من که عشق و ایمانم را از دست دادهام، در این دیر قدیمی که پر از نام و ننگ است، چه حسابی باقی مانده؟
هوش مصنوعی: باده بنوش و در این جهان مجنون و سرمست باش، زیرا که جشن و شادمانی برای همه موجودات به نوعی جنون و سرمستی است.
هوش مصنوعی: در جوانی، حالتی شاداب و سرشار از عشق و زیبایی وجود دارد. میگوید که حالا وقت جشن و سرور و شعلهور شدن عشق است، زیرا دیگر حالتی از جنون و دیوانگی در او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از این محیط پرهیاهو و بیثبات در امان باشی، بهتر است از میکده بیرون نروی و در مستی و سرخوشی باقی بمانی.
هوش مصنوعی: اگر دنیا در حال بینظمی و ویرانی باشد، تعجبی ندارد که خانههایی که در کنار آب بنا شدهاند، در برابر این شرایط مقاوم بمانند.
هوش مصنوعی: در نهایت، همواره باید به نوشیدن مشروبات توجه کرد و هر کسی که از دوستان است، باید به آن میل داشتن یا شوق تکیه کند.
هوش مصنوعی: اگر تمایل به فنا و از بین رفتن داری، به سوی آن برو و به هیچ وجه به آنچه که از آسمان بر تو نازل میشود، پشت نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.