زیر نه طاق فلک غیر کجی کار کجاست؟
راستی در خم این گنبد دوار کجاست؟
دلم از خانقه و زهد و ریایی بگرفت
راه میخانه کجا ساقی عیار کجاست؟
مسجد و شیخ مرا جانب عجب افکندند
دیر کو مغبچه شوخ قدح خوار کجاست؟
سر توحید چو خواهی ببر از درد دلت
جز خرابات مغان محرم اسرار کجاست؟
کجی و کوتهی دیر ملولم دارند
راست خواهم الف قامت دلدار کجاست؟
باده عشق چو خوردی خبر از خود مطلب
کندرین میکده از خویش خبردار کجاست؟
در سر کوی وفا خاک شد اینک سر من
تا برو رخش جفا جلوه دهد یار کجاست؟
فانی آن رو نتوان بی مژه و زلفش یافت
گل بیخار کجا مخزن بی مار کجاست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به جستجوی حقیقت و عشق میپردازد. شاعر از کجی و نابسامانیهای دنیا سخن میگوید و به دنبال راستی و زیبایی در زندگی است. وی به مخالفت با زهد و ریای روحانیون میپردازد و به میخانه، که نماد عشق و آزادی است، اشاره میکند. شاعر از کندی و خستگی ناشی از مکانهای مذهبی گله مند است و میخواهد که به جای آنجا، به جاهایی برود که عشق و زیبایی واقعی وجود دارد. او با اشتیاق به دنبال یار و لحظات خوشی است که در زندگیاش گم شدهاند. در نهایت، شاعر این سوالات را مطرح میکند که کجا میتواند به عشق واقعی و زیباییهای واقعی دست یابد.
هوش مصنوعی: در زیر آسمان بزرگ، غیر از نادرستی کاری وجود ندارد. حقیقت در کجای این گنبد چرخان پیدا میشود؟
هوش مصنوعی: دل من از مناسک و ظاهرسازیهای مذهبی دلگیر و خسته است. به جای آن، به دنبال میخانه میگردم و به یاد ساقی ماهر و چابک هستم.
هوش مصنوعی: مسجد و عالمان مذهبی مرا به شگفتی و حیرت انداختند، اما اکنون به یاد میآورم که آنجا که دختر زیبای میگسار کجاست و چرا من دور از او هستم؟
هوش مصنوعی: اگر به دنبال درک عمیقتری از یکتایی خداوند هستی، باید دردی که در دل داری را کنار بگذاری، زیرا تنها مکان امن برای رازها و دلبستگیها، میکدههای اندیشه و عشق است.
هوش مصنوعی: من از نقص و کوتاهی خسته شدم، اما دلخواستن کسی که ظاهری زیبا و راست دارد، هنوز ذهنم را مشغول کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی که عشق را به جان چشیدی، دیگر از خودت بیخبر میشوی. در این میکده، باید بگردی و ببینی که حقیقت خودت در کجا است.
هوش مصنوعی: در اینجا من در سر کوی وفا به خاک افتادهام و حالا سرم به خاک و ذلت فروافتاده است. تا زمانی که معشوقهام با زیباییهایش ظاهر شود، به کجا مراجعه کنم؟
هوش مصنوعی: محبت و زیبایی معشوق را نمیتوان بدون ویژگیهای خاص او مانند مژه و زلفش تصور کرد. همچنان که گلی را بدون خار نمیتوان یافت، وجود عاشقانه هم بدون تحولات و چالشها معنایی ندارد. از این رو، جستجو برای جایی که بدون درد و رنج باشد نیز بیفایده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نسیمِ سحر، آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عَیّار کجاست؟
شبِ تار است و رَهِ وادیِ اَیمَن در پیش
آتشِ طور کجا، موعدِ دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقشِ خرابی دارد
[...]
در همه روی زمین یک دل هشیار کجاست؟
تا بگویم بیقین منزل آن یار کجاست
همه مستند و خرابند ز غفلت، هیهات!
دل و جانی که بود حاضر و هشیار کجاست؟
دل عشاق سراسیمه و فریاد کنان
[...]
تا بِکِی ناله و فریاد که آن یار کجاست
همه آفاق پر از یار شد اغیار کجاست
آتشِ غیرتِ عشق آمد و اغیار بسوخت
چشمبازی که نبیند بجز از یار کجاست
سرِّ توحید ز هر ذره عیان میگردد
[...]
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
قیچجی؟ بقچه رخت من و دستار کجاست
وان کلاه و کمرو موزه بلغار کجاست
روز پوشیدن رختست و بهار و صحرا
[...]
شام هجران مرا عکس رخ یار کجاست؟
بهر آن عکس می آئینه کردار کجاست؟
پی می داشتنم ساقی گل عارض کو
بهر بزم طربم ساحت گلزار کجاست؟
باعث رونق و سرمایه این بزم نشاط
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.