تنم از رنج در بیچارگی سوخت
دلم از عشق در آوارگی سوخت
دلم را پاره پاره سوختی عشق
ولی هجر آمد و یکبارگی سوخت
ز نعل رخشش آتش جست گویا
ز آهم نعل سم بارگی سوخت
اگر سوزم به می خوردن عجب نیست
سمندر هم از آتش خوارگی سوخت
نظر کن کز رخش یک لمعه افتاد
هزاران هر طرف نظارگی سوخت
بده زان آب آتش رنگ ساقی
که ما را چرخ در مکارگی سوخت
چو فانی چاره در عشقت ندانست
ببین بیچاره در بیچارگی سوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره رنج و سوختگی ناشی از عشق و جدایی است. شاعر از درد و بیچارگی خود میگوید که از عشق میسوزد و دلتنگیاش باعث شده است تا همچون سمندری که از آتش میسوزد، در آتش عشق بسوزد. او به تأثیر عشق و جدایی بر قلبش اشاره میکند و از معشوق میخواهد که با نوشاندن آبی شعلهور، به او کمک کند. در نهایت، شاعر به فانی بودن خود در عشق و بیچارگیاش اشاره میکند و این احساس را عمیقاً تجربه میکند.
هوش مصنوعی: بدن من به خاطر درد و مشکلات از بین رفته و قلبم به خاطر عشق و عاشقی در آتش ناراحتی سوزانده شده است.
هوش مصنوعی: عشق تو دلم را به شدت رنجاند و دردناک کرد، اما وقتی که از هم جدا شدیم، همه آن دردها به یکباره از میان رفت.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که از نشانههای زیبایی و جذابیت او میتوان آتش را مشاهده کرد؛ همچنین، به خاطر غمی که در درون دارم، سر زغالیای به وجود آمده است که همچون آهن داغ میسوزاند.
هوش مصنوعی: اگر من در نوشیدن می بسوزم، جای تعجب نیست. چرا که سمندر هم به خاطر خوردن آتش میسوزد.
هوش مصنوعی: به او نگاه کن که چقدر درخشان و زیباست؛ به طوری که هر طرف نور و زیباییاش مثل شعلۀ آتش به پرواز درآمده و همه را مجذوب کرده است.
هوش مصنوعی: به من از آن آبی که رنگ آتش دارد، بده که ما در بازی و فریب زندگی سوختهایم.
هوش مصنوعی: زمانی که شخصی نتواند راهی برای فرار از عشق پیدا کند، ببین که چگونه آن بیچاره در غم و ناچاری خود میسوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.