ای به گلستان هزار نرگس شهلا
در گل گلزار عارضت به تماشا
لاله و گل از تجلی تو به خوبی
قمری و بلبل ز شوق تو به علالا
در رخ روز از رخ تو بارقه مهر
در دل شب از غم تو مایه سودا
عاشق بیدل ز شوق روی تو مجنون
کرده بهانه ولی محبت لیلا
عارض یوسف نموده لمعه رویت
زو شده مشعوف و زار عشق زلیخا
گاه در آئین عاشقی شده ظاهر
هم شده بر حسن خویش واله و شیدا
گاه به معشوق شیوگیست تسحب
هم بخود از ناز کرده غارت و یغما
عاشق و معشوق و عشق جمله خودی پس
هر نفس از یک لباس گشته هویدا
در دو جهان عاشق تو گشت چو فانی
ساز فنا هم به عشق خویشتن او را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاقبت کار نیک باید فردا
عاقبت کار، نیک باشد حقا
روی نهادهست کار شاه به بالا
دیدهٔ ما روشنست و کار هویدا
باغ شد از ابر پر ز لؤلؤ لالا
راغ شد از باد پر ز عنبر سارا
شد به هوا درگسسته رشتهٔ گوهر
شد به زمین برگشاده اَزهَر دیبا
کوه ز لالهگرفت سرخی بُسََّد
[...]
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
از در بخشندگی و بندهنوازی
[...]
بس بمساجد شدیم بهر تولا
مسجد اقصی کجاست؟ مسجداقصا؟
مسجد اقصای ماست بلده طیب
مسجد اقصی کجاهاست؟ «دنی فتدنا»
مسجد اقصی ظهور قدس تجلی
[...]
ای تو ز آغاز و انتها همه دانا
قدرت تو کرده خاک مرده توانا
بال فرو ریخت مرغ وهم ز اوجت
لال به وصفت زبان فکرت دانا
قطرهٔ باران کجا و چشمهٔ خورشید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.