حسن روی حور جنت را فلک اظهار کرد
چون رخ خوب تو دید از کعبه استغفار کرد
وه چه کافر بود آن کز دیر مست آمد برون
بهر قیدم رشته تسبیح را زنار کرد
باغبان تا کرد تشبیه دهانش غنچه را
در دلم از زخم پیکانها فزونتر کار کرد
کلک قدرت حل آن در دوره ساغر نهاد
مشکلاتی را که در نه گنبد دوار کرد
رندیش بادا حلال آن کو به عشق مغبچه
خرقه سجاده رهن کلبه خمار کرد
لعل جان بخشش ز مردم جان به آسانی گرفت
سختخوانیهای من این قصه را دشوار کرد
بر سر بازار حسنش خود فروشی را گذاشت
یوسف و پیش رخش بر بندگی اقرار کرد
دوش چون میمردم از هجران صراحی خون گریست
شمع نیز از سوز دردم خودکشی بسیار کرد
مست و عاشق فانی از دیر مغان آمد برون
هر دو ثابت شد باو گرچه بسی انکار کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت حسن و عشق به اوست. شاعر از تحسین و شگفتی خود نسبت به حسن میگوید و به توصیف زیبایی او میپردازد. همچنین، به تأثیر عشق و اشتیاق در دل عاشق و فراق و درد ناشی از آن اشاره میکند. در نهایت، عشق و زیبایی را زنجیری میداند که انسان را به خود وابسته میکند و تجربهی عشق را با دشواریها و چالشهایی همراه میسازد. شعر حاکی از هیجان و عواطف عمیق عاشقانه است.
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهی حوریان بهشت را آسمان آشکار کرد، زیرا هنگامی که جمال تو را دید، از کعبه طلب آمرزش کرد.
هوش مصنوعی: چه انسان کافر و بیتوجهی بود آنکه از معبد بیرون آمد و برای به بند کشیدن من، رشته تسبیح خود را به دور کمرش گره زد.
هوش مصنوعی: باغبان وقتی به گل تشبیه کرد لبانش را، در دلم زخمهای شیون و درد بیشتر شد.
هوش مصنوعی: توانایی و قدرت نوشتن مشکلات و مسائلی را که در دورانی پرچالش و پر از نشیب و فراز پیش آمده، به سادگی در اختیار دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شخصی که به عشق و محبت دچار شده و در این راه از اصول و قواعد خود دست کشیده، باید مورد ستایش باشد. او با دلدادگی و شور و شوق، به راحتی از قید و بندهای مذهبی و دینی خود (مثل خرقه و سجاده) فاصله گرفته و به دنیای عشق و خوشی رفته است، حتی اگر این به معنای ورود به یک فضا و حالتی همچون شرابخانه باشد. در واقع، عشق و احساسات شخصی او بر هر چیز دیگری ترجیح دارد.
هوش مصنوعی: مروارید زندگی من به راحتی از دل انسانها به دست آمد، اما سختخوانیهای من این داستان را پیچیده و دشوار کرده است.
هوش مصنوعی: یوسف در میان بازار زیبایی، حاضر شد تا خود را بفروشد و در برابر زیبایی او علاوه بر فروتنی، بر خدمتگزاریاش اعتراف کرد.
هوش مصنوعی: دیروز وقتی که به خاطر دوری معشوق غمگین بودم، شمع هم از درد سوزان من، به شدت گریان شد و بارها خود را خاموش کرد.
هوش مصنوعی: مست و عاشق از میخانه خارج شدند، هر دو به او ثابت شدند، هرچند که او بارها انکار کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه فروردین جهانرا از در دیدار کرد
ابر فروردین زمین را پر بت فرخار کرد
باد گویی نافه های تبتستان بردرید
باغ گویی کاروان شوشتر آوار کرد
گلبن سرخ آستین صد ره پر یاقوت کرد
[...]
آن همه دعوی که اول عقل دعوی دار کرد
دید چون رویت به عجز خویشتن اقرار کرد
رنج بیداری شبهای غم روشن نبود
خفته بودم پیش ازین، هجر توام بیدار کرد
سجه گر زنار شد بر مشکن، ای پرهیزگار
[...]
باز شمعم خانه روشن، کوری اغیار کرد
عاقبت دود چراغ شب نشینان کار کرد
صد هزاران عاشق گل گشت و کس آهی نزد
مدعی از زخم خاری شکوه بسیار کرد
در سر بازار حسنش گل خریداری نیافت
[...]
شمع، دوش از ناله من گریه بسیار کرد
غالبا سوز دل من در دل او کار کرد
حال دل می داند آن شوخ و تغافل می کند
این سزای آنکه سر عشق را اظهار کرد
ناله من این همه زان ماه خوش رفتار نیست
[...]
نی همین ما را سیه پوشید و ماتم دار کرد
این مصیبت در شب و روز زمانه کار کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.