نوبهاران به قدح آب طربناک انداز
ابرسان غلغله در گنبد افلاک انداز
چند از دور فلک چون کره سرگردانی
فتنه از دور قدح در کره خاک انداز
پاک بازی اگر از ایزد پاکت هوس است
چشم بر عارض پاک از نظر پاک انداز
تنم افسرده شد از زهد ریایی ای عشق
برق آهی سوی این خرمن خاشاک انداز
مست تا کی فکند رخنه بدین ها یا رب
رحمی اندر دل آن کافر بی باک انداز
یا رب این زاهد خودبین که نشد قابل فیض
عکسی از جام در آئینه ادراک انداز
گل صد برگ جمال تو که صد لمعه دروست
پرتو آن همه در این دل صد چاک انداز
فانی از جرعه حافظ شده مست ای ساقی
«خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز!»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این غزل حافظ، شاعر به توصیف حال و هوای عاشقانه و سرمستی میپردازد. او از طبیعت و زیباییهای آن میگوید و درخواست میکند که شادی و آب خوشی را به او بدهند. شاعر به زهد و ریای زاهدان انتقاد میکند و بیان میکند که عشق واقعی هیچگاه خالصانه و پاک نیست. او اشاره به زیبایی و جذابیت معشوقهاش دارد و از آثار حضور او در دلش حرف میزند. در پایان، شاعر از ساقی میخواهد که در کاسهای زر، آب شادی و طرب را بریزد تا او مست شود. این غزل ترکیبی از عشق، سرمستی، انتقاد از ریا و تجلی زیباییهاست.
هوش مصنوعی: بهار تازه را به شادابی و نشاط خود جشن بگیر و مانند ابری که در آسمان به صدا درمیآید، سرود زندگی و خوشحالی را سر بده.
هوش مصنوعی: چند بار باید از دور و نزدیک به چرخش آسمان و تحولات آن فکر کنیم؟ این تحولات مانند یک دور شراب در جهان مادی، ما را به تفکر وادار میکند.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال پاکی و صداقت هستی و آرزوی تو از خداوند خالص است، باید نگاهت را به چهرهی پاک معشوق معطوف کنی و آن را با چشمی صاف و دلپاک بنگری.
هوش مصنوعی: تنم از زهد و تظاهر خسته و دلزده شده است. ای عشق، نگاهت را به این کاه و خرمن بیارزش بیفکن.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی مستی باعث میشود که اینجا گناه ظاهر شود؟ ای خدا، رحمی در دل این کافر بیپروا فرست.
هوش مصنوعی: پروردگارا، این زاهد خودپسند که لایق دریافت فیض نیست، تصویری از جام باده به آینه فهم خود بیندازد.
هوش مصنوعی: گل صد برگ زیبایی تو همچون صد پرتو درخشان است که تأثیر آن همه در دل من، چاکهای بسیاری به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، برخیز و در کاسه طلا، مشروبات شادیآور بریز تا من از نوشیدنیهای تو سرمست شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیز و در کاسهٔ زر آبِ طَرَبناک انداز
پیشتر زان که شَوَد کاسهٔ سَر خاک انداز
عاقبت منزلِ ما وادیِ خاموشان است
حالیا غُلغُله در گنبدِ افلاک انداز
چشمِ آلوده نظر، از رخِ جانان دور است
[...]
یا به شمشیر جفا در جگرم چاک انداز
یا به رحمت نظری بر من غمناک انداز
تشنه لب خاک شدم در هوس لعل لبت
ساغر می بکش و جرعه بر این خاک انداز
سگ طوق توام آن دم که کنی عزم شکار
[...]
جام گیر اختر افتاده بر افلاک انداز
روح شو عاریت خاک سوی خاک انداز
دعوی عقل جز از عشق مشخص نشود
بحث کج را به در داور بی باک انداز
با چنین دیده آلوده تو را نتوان دید
[...]
همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک انداز
خویش را غنچه کن و در بغل چاک انداز
باده از خون دل خویش درین باغ بنوش
چون خزان تفرقه در سلسله ی تاک انداز
خاتم جم به در میکده جوید هر کس
[...]
ساقیا بر جگرم شعلهٔ نمناک انداز
دگر آشوب قیامت به کف خاک انداز
او بیک دانهٔ گندم به زمینم انداخت
تو بیک جرعه آب آنسوی افلاک انداز
عشق را باده مرد افکن و پرزور بده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.