شام هجران مرا عکس رخ یار کجاست؟
بهر آن عکس می آئینه کردار کجاست؟
پی می داشتنم ساقی گل عارض کو
بهر بزم طربم ساحت گلزار کجاست؟
باعث رونق و سرمایه این بزم نشاط
مونس جان من آن دلبر دلدار کجاست؟
صبح وصلم به کجا وعده دهی ای همدم
شام هجران مرا از سحر آثار کجاست؟
ساقیا یک دو قدح بر ده و بیهوشم ساز
زان که در هجر چو می همدم و غمخوار کجاست؟
فانیا دیده به یاران ریایی مفکن
بایدت یار حقیقی تو بگو یار کجاست؟!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره فراق و دلتنگی شاعر برای یاری محبوبش است. شاعر در تیتری سوالاتی میپرسد و به دنبال نشانههایی از محبوب و لحظات خوشی که با او داشته، است. او از ساقی میخواهد تا برایش میریزد و او را بیهوش کند، چون در این زمان غم و دوری، هیچکس به جز می نمیتواند همدمش باشد. در نهایت، شاعر به یادآوری یار واقعی و حقیقی خود دعوت میکند و نگرانیاش را از داشتن یاران دروغین ابراز میکند.
هوش مصنوعی: در شب جدایی من، تصویر محبوبم کجاست؟ به خاطر آن تصویر، آئینه رفتار چه جایگاهی دارد؟
هوش مصنوعی: من به مینوشی و محبت ساقی فکر میکنم که زیبایی چهرهاش برای من چه لذتی دارد. حالا میخواهم بدانم بهترین مکان برای جشن و شادی در باغ گلها کجاست؟
هوش مصنوعی: در این مجلس شاداب و پر جنب و جوش، منبع خوشی و سرمایهاش، وجود دلبر و محبوب من است. حالا کجاست آن محبوب که باعث رونق این جمع است؟
هوش مصنوعی: صبح وصال من کجا وعده میدهی ای همدم، در حالیکه شب هجران من آثار صبح را از کجا بیابم؟
هوش مصنوعی: ای ساقی، دو جام می به من بده تا بیهوش شوم، زیرا در این غم و دوری، مثل شراب که همدم و تسلیبخش است، کجا میتوانم یاری پیدا کنم؟
هوش مصنوعی: به راستی که باید چشم از دوستان ظاهری و فریبکار برداشت. یار واقعی تو در کجا است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نسیمِ سحر، آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عَیّار کجاست؟
شبِ تار است و رَهِ وادیِ اَیمَن در پیش
آتشِ طور کجا، موعدِ دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقشِ خرابی دارد
[...]
در همه روی زمین یک دل هشیار کجاست؟
تا بگویم بیقین منزل آن یار کجاست
همه مستند و خرابند ز غفلت، هیهات!
دل و جانی که بود حاضر و هشیار کجاست؟
دل عشاق سراسیمه و فریاد کنان
[...]
تا بِکِی ناله و فریاد که آن یار کجاست
همه آفاق پر از یار شد اغیار کجاست
آتشِ غیرتِ عشق آمد و اغیار بسوخت
چشمبازی که نبیند بجز از یار کجاست
سرِّ توحید ز هر ذره عیان میگردد
[...]
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
قیچجی؟ بقچه رخت من و دستار کجاست
وان کلاه و کمرو موزه بلغار کجاست
روز پوشیدن رختست و بهار و صحرا
[...]
زیر نه طاق فلک غیر کجی کار کجاست؟
راستی در خم این گنبد دوار کجاست؟
دلم از خانقه و زهد و ریایی بگرفت
راه میخانه کجا ساقی عیار کجاست؟
مسجد و شیخ مرا جانب عجب افکندند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.